نوید شاهد - «از شما مي خواهم بنده حقير را با لباس دفن کنيد چون ميخواهم سند لياقت شهيد شدنم را با خودم به آن دنيا ببرم.» آنچه خواندید برخی از وصیتنامه شهید «ایوب احمدی عباس آباد» است. نوید شاهد آذربایجان شرقی، شما را مطالعه کامل این وصیتنامه دعوت می کند.

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید "ايوب احمدی عباس آباد" بیست و هشتم و تیر 1343 در روستای عباس آباد از توابع شهرستان تبریز به دنیا آمد. پدرش معصوم علی، کارگری می کرد و مادرش سارا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم  فروردین ماه 1362، با سمت بیسیم چی در فکه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر او را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

سند لياقت شهيد شدنم را با خودم به آن دنيا ببرم

آنچه میخوانید وصیتنامه بجا مانده از این شهید والا مقام است؛

بسمه تعالي


هر کجا باشيد اگرچه در کاخ هاي بسيار محکم مرگ شما را فرا مي خواند.
با سلام و درود بر امت حزب الله و هميشه در سنگر و هميشه در صحنه ايران، برادران و خواهران حزب الهي، من چون شهيدي از امت حزب ا... هستم از شما مي خواهم که ادامه دهنده ي راه تمام شهيدان باشيد مخصوصاً شهيد مظلوم دکتر بهشتي، مدني، رجائي، باهنر و ديگر شهدا انشاءا...

خداوندا به ما فکر و انديشه داده اي، کمي به خود آئيم و آئين اسلام را پياده کنيم؛ و در راه اسلام شهيد شويم. حال که به جبهه مي روم و پا در چکمه مي کنم و سينه دشمن را نشانه مي روم نه به خاطر کينه و دشمني، بلکه احياي دينم و صدور انقلاب است. اي امت اسلام، اي ملت ايران هرگز فريب منافقين و روشنفکران غرب زده و شرق زده را نخوريد و روحانيت مبارز را حامي باشيد.

برادران و خواهران به عنوان بنده اي از بنده گان خدا سفارش در پرورش بينش توحيدي در تمام ابعاد زندگيتان دارم که سرچشمه تقوا است؛ و ايمان راسخ به خداي تعالي. مي خواهم با خون خود درخت اسلام را آبياري کنم و راه حسين (ع) را بپيمايم چون ماندن در اين دنيا هيچ فايده اي ندارد. شکر کنيد از اين چنين رهبري با اين بينش عظيم و اين همه درک و شعور و اين نعمتي که به قول آيت ا... منتظري نعمتي است که نمونه اش بجز در صدر اسلام در هيچ کجاي تاريخ اسلام نبوده است. خداوندا به محمدت و به خميني ات سوگند که گرانبهاتر از خونم متاعي ندارم که بدهم و اينک اين خون من و اين هم جان بي قرار من، تقديم به تو و هديه به روح تو خميني کبير.

پدر و مادر عزيزم از شما مي خواهم بعد از شهادتم گريه نکنيد مانند امام عزيزمان که در شهادت پسرش گريه نکرد. از شما مي خواهم بنده حقير را با لباس دفن کنيد چون ميخواهم سند لياقت شهيد شدنم را با خودم به آن دنيا ببرم. مادر جان، به برادرانم، خواهرانم، دوستانم و همه آشنایان بگو که «تولي» و «تبري» را فراموش نکنند و آنان را درست بکار ببرند که ما آنچه مي کشيم از عدم همين مسائل است ما را با کافران کاري نيست و نميتوانيم در يک راه قدم برداريم و همگام شويم زيرا که آنان مشرکند و ما موحد از خط امام اطاعت کنيد بدانيد همان راه انبياء است. پدر و مادر عزيزم اميدوارم که مرا حلال بکنيد و از من راضي باشيد تا خدا هم از من خشنود گردد و مرا بيامرزد.

هرگز نميبرد شهيد پهنه عشق عاشق نباشد هر که مي ترسد ز ميدان
سوي ديار عاشقان رو به خدا مي رويم بهر ولاي عشق او به کربلا مي رويم به کربلا مي روي

وصيتنامه شهيد برادر ايوب احمدي  -  1362/01/14

سند لياقت شهيد شدنم را با خودم به آن دنيا ببرم

سند لياقت شهيد شدنم را با خودم به آن دنيا ببرم

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده