نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - کتاب های دفاع مقدس
مولف شهاب الدین نبوی
سید جمال ، در کربلای 4 شهید نشد . ظاهرا زمان آن فرا نرسیده بود . هر کاری موقعی دارد ، و هرچه خدا صلاح بداند همان خواهد شد . در خط مقدم لحظه ای آرام نداشت ، ولی در هیچ لحظه ای دعا را هم فراموش نمی کرد . عارفی بود در لباس رزم . رزمنده ای بود عاشق معبود و مشتاق لقاء یاز ، و منتظر فرا رسیدن لحظه موعود .
کد خبر: ۴۲۶۹۳۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

نویسندگان:سمیرا ثباتی مقدم - مجتبی ترحمی - آرزو ایمانی - فاطمه نورزیان- طیبه جعفری
تلاش می کنم تا از میان جمعیت خودم را به خانه برسانم . از دیدن دیوار خراب شده خانه و سقف ریخته شده بیشتر وحشت می کنم . با صدای بلند مامانم را صدا می زنم : « مامان ! مامان ! کجایی مامان ؟ » می خواهم بروم توی خانه که آقای حسینی دستم را می گیرد : « کجا می ری محسن ؟ صبر کن ! » . با گریه می گویم :
کد خبر: ۴۲۶۸۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱

مولف محمد اطهری
لحظات پاياني دوره است، بچه­ها از اين فرصت استفاده كرده و با دوستان هم‌دوره خداحافظی مي­كنند. يكي صورت به صورت دوست هم­دوره­اش گذاشته و در گوشش چيزي نجوا مي­كند. يكي به ديگري نشانی می‌دهد و می‌گوید: «یادت نره؛ حتما نامه بنویس. رسیدی منطقه؛ عکس بفرست...»‌ يكي هم دست در گردن دوستش انداخته و نمي­تواند به سادگي از او جدا شود.
کد خبر: ۴۲۶۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۸

برگزیده هفدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس در گفت و گو با نوید شاهد
نویسنده کتاب «نگهبان تاریکی» که کتابش در گروه «داستان بزرگسال» هفدهمین جایزه کتاب سال دفاع مقدس برگزیده شده، می گوید موضوع آثارش را براساس دغدغه شخصی انتخاب می کند و برای انتقال موضوع به داستان کوتاه علاقه دارد.
کد خبر: ۴۲۶۴۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۳/۲۷

شهید سید حسن شاهچراغی
شاهچراغی سربازی فداکار بود برای حفظ ارزشهای اصیل اسلامی و در عین حال دارای برخورد کریمانه و سعه صدر بود که درخور یک مجاهد بزرگ اسلامی است. آن روز کیهان یکپارچه می گریست. در و دیوار، زمین و آسمان، مرد و زن، کارگر و کارمند، اهل قلم و اهل قدم، کسبه محل و همه مردم اشک می ریختند
کد خبر: ۴۲۶۴۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۵

مولف علی رضا عالمی
هر گاه بر سر سفره های می نشستیم ، در موقع صرف غذا حدیث شریف حضرت علی (ع) را متذکر می شد که «اگر میل به غذا دارید غذا بخورید و تا میل دارید دست از غذا بکشید و اگر میل به غذا ندارید ، غذا نخورید » خود او هم خیلی مقید به عمل کردن بود.
کد خبر: ۴۲۶۲۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۳

برگزیده هفدمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس در گفت و گو با نوید شاهد:
یک عکاس خبری دوران دفاع مقدس می گوید عکاسان قدیمی جنگ باید فریم های عکس خود را از برخی خبرگزاری ها یا روزنامه ای که برای آن کار می کرده اند، خریداری کنند.
کد خبر: ۴۲۶۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۴

خاطراتی از شهید رضا عامری
دلم مي‌خواست باز هم بمونيم. هر چه اصرار كردم يكي دو روز ديگه بمونيم، گفت: « تومي‌خواي بموني بمون! من بايد پنجم كهن‌آباد باشم. عروسي خواهرمه! ».
کد خبر: ۴۲۶۱۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۲

کتاب «سردار کوهستان» به قلم بنیامین شکوه‌فر، خاطرات سردار شهید مرتضی شادلو است.
کد خبر: ۴۲۴۷۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۱۰

معرفی کتاب
کتاب من اسیر نمی شوم شامل خاطراتی از سرتیپ دوم خلبان محمدطیبی در طول هشت سال دفاع مقدس می باشد.
کد خبر: ۴۲۴۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶

معرفی کتاب
کتاب خاک باران خورده شامل مجموعه اشعار گردآوری شده جشنواره ارادت با مشارکت آستان مقدس امامزاده محمد عابد(ع)
کد خبر: ۴۲۴۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶

معرفی کتاب
کتاب کوی بی نشانی و نشان شامل زندگینامه داستانی شهیدان اسداله محمدیان مرادخواه و نادر نظمی پویا
کد خبر: ۴۲۴۶۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶

معرفی کتاب
کتاب شعر و نقاشی کودکانه قصه های حرم
کد خبر: ۴۲۴۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶

معرفی کتاب
کتاب شعر کودکانه بابای آسمانی
کد خبر: ۴۲۴۶۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۱/۰۶

نویسنده یار محمد عرب عامری
بايد با شوهرت بسازي و خوب زندگي كني! اگه با هم نسازين و بخواين دعوا راه بيندازين، اميد نداشته باش كه من با زنم دعوا و بدرفتاري كنم! من زنم رو دوست دارم و به هيچ قيمتي هم حاضر نيستم كه به خاطر ديگران باهاش اوقات تلخي كنم. حواست رو جمع كن، سعي كن زندگي شيريني داشته باشي.
کد خبر: ۴۲۳۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲

نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده
آن‌سال‌ها شب‌نشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستان‌ها. تا دیروقت هم طول می‌‌کشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخ‌زده بود. باد سردی می‌‌وزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانه‌ي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!». - عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم! - ای‌کاش خونه‌ي ما همین بغل بود. دلم برات می‌‌سوزه. داری هِن هِن می‌‌کنی
کد خبر: ۴۲۲۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸

نویسنده عباس خواجه شاهکویی
نزدیک ظهر زنگ در به صدا درآمد. فوری بیل را انداخت زمین و رفت سمت در. در را باز کرد. یک روحانی و یک پاسدار و یک نفر دیگر پشت در بودند. دلش ریخت پایین. می‌رفت که چهره‌اش تغییر کند اما خیلی زود به خود آمد و به اعصاب خود مسلط شد. سلام کرد. روحانی پرسید:«منزل آقای خواجه‌مظفری؟».
کد خبر: ۴۲۲۵۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵

نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همان‌شب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمی‌‌زند. نگاهی به سکة روی پيش‌بخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمی‌گيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹

نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
نور خورشيد از تهويه‌ي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازه‌اش سالم برگردد!
کد خبر: ۴۲۱۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶

نویسنده یار محمد عرب عامری
وارد شهر کربلا شدیم. از روزی که خبر زیارت را به ما دادند، یکی از دوستان که دستی در شعر داشت و صاحب ذوق بود. چند بیت شعر سرود. قرار گذاشتیم هنگام ورود به کربلا آنرا بخوانیم.
کد خبر: ۴۲۱۸۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۵