نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
مراسم ملی و سراسری شکوه ایثار همزمان با سالروز وفات حضرت ام البنین (س) و روز تکریم مادران و همسران شهدا در کانون بسیج رشت توسط معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گیلان برگزار شد. در ادامه تصاویر دیدنی از این مراسم را می بینید.
کد خبر: ۵۸۱۹۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۵

خاطره‌‌ای از شهید «حسین احمدی طیفکانی»
همسر شهید تعریف می‌کند: کمک به دیگران را دوست داشت و همیشه به اندازه توانش به نیازمندان کمک می‌کرد. گاهی که در ایستگاه شهید میرزایی به‌ عنوان جانشین فرمانده مشغول بود، از من می‌خواست غذایی آماده کنم تا برای سربازان ببرد.
کد خبر: ۵۸۱۹۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰

خاطره‌‌ای از شهید «حسین روشی»
مادر شهید تعریف می‌کند: او نوحه‌خوان مراسم‌های امام حسین (ع) بود و ارادتی ویژه به اهل‌بیت (ع) داشت. عاشق علم و تقوا بود و پیروی از ولایت‌فقیه را بر خود واجب می‌دانست. وقتی تصمیم گرفت به جبهه برود، تمام اختیارات را به خود او سپردیم.
کد خبر: ۵۸۱۹۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۹

مراسم تشییع و تدفین شهید گمنام در میدان امام حسین(ع) روستای طزرک برگزار شد.
کد خبر: ۵۸۱۸۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۸

خاطره‌‌ای از شهید «یوسف دقت»
همرزم شهید تعریف می‌کند: یوسف جوانی بود که مورد غضب گروهک روسیاه منافقین و گروه تروریست اشرف دهقان قرار داشت. همیشه با آن‌ها جنگ فرهنگی و لفظی داشت. این گروهک‌ها افراد پاک و ناب را برای ترور انتخاب می‌کردند و...
کد خبر: ۵۸۱۸۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۸

برادر شهید «احمد تازیكی» با بیان ویژگیهای اخلاقی او در زمان، زندگی اش می گوید: او به پدر و مادرمان احترام می کرد و با مهربانی و عطوفت فراوان با آنان برخورد داشت.
کد خبر: ۵۸۱۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۸

خاطره‌‌ای از شهید «سید عبدالحسین عمرانی»
همرزم شهید تعریف می‌کند: لای منگنه گیر کرده بودیم و راه پس و پیش نداشتیم. خدا خیرش بدهد یکی از بچه‌ها شهامت به خرج داد و با پرچم لشکر ثارالله روی خاکریز رفت و داد زد؛ تیراندازی نکنید ما خودی هستیم، ما بچه‌های ثارالله هستیم.
کد خبر: ۵۸۱۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۷

با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا؛
یادواره ۲۰۰ شهید بخش الموت شرقی و هفتمین سال تدفین ۲ لاله فاطمی با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۱۵۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

خاطره‌‌ای از شهید «یوسف دقت»
خواهر شهید تعریف می‌کند: چهارده ساله بود که به عضویت گروه‌های انقلابی در آمد و فعالیت‌های سیاسی‌اش را آغاز کرد. در کنار فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی دیگرش در روزنامه جمهوری اسلامی مشغول به کار شد، سال 1358 به عضویت سپاه پاسداران در آمد.
کد خبر: ۵۸۱۵۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

خاطره‌‌ای از شهید «غلامعباس آتش‌دهقان»
خواهر شهید تعریف می‌کند: به شهید گفتم؛ غلامعباس! برگرد... هنوز وقت داری... بیا با هم به دبیرستان برویم، درس بخوانیم، دیپلم بگیریم اما غلامعباس مرغش یک پا داشت و گفت؛ تو برو! زمانی که جنگ تمام شد من هم ادامه تحصیل می‌دهم.
کد خبر: ۵۸۱۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

خواهر شهید «محمدعلی زارع» می‌گویند: یادم می‌آید وقتی ماموران برادرم را در نزدیکی حمام و مسجد محل دستگیر کردند. او در تدارک سخنرانی بعدازظهر بود و اعلامیه‌ای در جیب ایشان بود که با زیرکی در داخل حمام جا سازی نمود.
کد خبر: ۵۸۱۵۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

از سوی موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس:
موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، چهارمین جشنواره ملی «افتخار من» ویژه استان تهران را با هدف ترویج و تبیین فرهنگ ایثار و شهادت و ارزش های دفاع مقدس برگزار می کند.
کد خبر: ۵۸۱۵۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۴

برادر شهید «محمد محمدپور» می‌گوید: زمانی که به مرخصی می‌آمد، از امام صحبت می‌کرد که پیرو ولایت فقیه باشید تا آسیبی به نظام نرسد. او علاقه زیادی به امام و نظام جمهوری اسلامی نشان می‌داد.
کد خبر: ۵۸۱۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «مصطفی ابراهیم‌نژاد مرادی»
همسر شهید تعریف می‌کند: بخشی از درآمدش را وقف بچه‌های بی‌سرپرست، بیماران و نگهداری از ایتام و معلولین می‌کرد. وقت غذا خوردن، همسایه‌های بی‌بضاعت و بی‌سرپرست را در اولویت قرار می‌داد و مقداری از غذا را به درب منزل آنها می‌برد.
کد خبر: ۵۸۱۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۲

خاطره‌‌ای از شهید «اسماعیل فرخی‌نژاد»
همرزم شهید تعریف می‌کند: شهید به من گفت؛ به دلم برات شده در این عملیات پیش رو (کربلای پنج، شلمچه) شهید می‌شوم. دعا کن شهید بشوم. تو دعایت مستجاب می‌شود.
کد خبر: ۵۸۱۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۱

خواهر شهید «مهدی فرجی کله بستی» می‌گویند: وقتی برادرم برای آخرین بار داشت اعزام می‌شد، به من گفت: من شهید می‌شوم، ولی سر ندارم تو به مادر چیزی نگو، خودت برای شناسایی من بیا.
کد خبر: ۵۸۱۲۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۱

همرزم شهید «علی اصغر قزوینی ساسی» می‌گوید: بعضی‌ها به خاطر سختی زیاد و مشکلاتی که برای شان پیش می‌آید حرف‌هایی می‌زدند می‌گفتند: دوره را کمتر کنید. ولی ایشان هیچ حرفی نمی‌زد، حتی بچه‌ها را تشویق می‌کرد و می‌گفت: این دوره، دوره‌ی کوتاهی است و زود تمام می‌شود. باید تحمل کنید و در آموزش صبور و پایدار باشید تا در جنگ مشکلی نداشته باشیم.
کد خبر: ۵۸۱۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۱

دوست شهید «غلام حیدر رضائیان غریب محله» می‌گویند: به خانواده شهدا علاقه وافری داشت در کارخانه که با هم همکار بودیم او به جای پدر شهید نگهبانی می‌داد تا او استراحت کند.
کد خبر: ۵۸۱۱۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰

خاطره‌‌ای از شهید «منصور ارجمندی»
همرزم شهید تعریف می‌کند: خیلی کنجکاو شدم دلیل کارهایش را از او پرسیدم به من گفت؛ این یک عبادت است اگر شب‌ها پست نگهبانی بدهید، چشم‌ها در آتش دوزخ نمی‌سوزد.
کد خبر: ۵۸۱۱۴۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰

با هدف زنده نگه داشتن یاد شهدا؛
یادواره شهدای هنرمند استان قزوین با هدف زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدا برگزار می‌شود.
کد خبر: ۵۸۱۰۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۰