خاطرات - صفحه 22

خاطرات
خاطرات شنیدنی یک کارمند جانباز

شرحی از دوران شور و احساس و شهادت

محسن شیر خدایی: فرمانده ما در آن زمان به ما می گفت روزی خواهد آمد که آرزوی ثانیه ای از این روز ها را داشته باشید اما این روزها به هیچ وجه باز نمی گردد. من امروز دقیقا همان حس و حال را دارم...

سادگی و ساده زیستی در رفتار شهید یتیمان موج می زد

نوید شاهد - وقتی پسر عمویش فرودین سال 67 در فاو به شهادت رسید،همه متوجه شدیم که او دیگر ارام و قرار ندارد و البته به زودی هم به وصال یار رسید و پیمانه شهادت نوشید.
فرزند شهید لاجوردی در گفتگوی مشروح با نوید شاهد:

پدرم «خار چشم منافقین»بود/ جوانان دشمن‌شناسی را از لاجوردی بیاموزند

فرزند شهید لاجوردی بارزترین ويژگي پدرش را دشمن‌شناسی، صداقت و جریان‌شناسی می داند.

ابد + ده سال: خاطرات اسارت سرتیپ فتورائی

کتاب ابد + ده سال مجموعه خاطرات امیر سرتیپ دوم اکبر فتورائی با نگارش و تدوین هادی عابدی است که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.

خاطرات ایثار و شهادت رئیس جمهور در شکوه خاطرات

کتاب شکوه خاطرات ، مجموعه خاطرات حسن روحانی در مورد ایثار و شهادت است که توسط نشر شاهد و جمهور به چاپ رسیده است.

انتشار کتاب خاطرات آزادگان اردبیلی«اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است»

کتاب «اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است»، همزمان با سالروز بازگشت آزادگان سرفراز به میهن اسلامی، با حضور مسئولان استانی و جمعی از آزادگان و خانواده‌های آنان در مجتمع فرهنگی- هنری فدک اردبیل رونمایی شد.
مروری بر چند خاطره از شهید غلامرضا یزدانی

شاگرد با وفا

احساس خاصی به من داشت و مشکلات و درد و دلهایش را برایم بازگو می‌کرد. با اینکه معلمش بودم؛ اما پرده‌ای بین ما نبود اکثر اوقات با نصیحت و پند آرام می‌گرفت زمان تحصیل بین 43 نفردانش‌آموز او را بسیار ایده‌آل می‌دیدم. هوشیار و راستگو بود؛ با وقار و متدین ایمانی داشت که از همان سنین نوجوانی مرا مجذوب او کرده بود و همین باعث شد که حتی بعد از دیپلم و ورود به دانشگاه باز ارتباطان حفظ شود.
زندگینامه شهید "حسين قاسمی"

مرد گذشت و ایثار و خدمت

علي‌رغم فقر در زندگي؛ سجاياي اخلاقي حسین مانند گذشت ، ايثار و خدمت به مردم زبانزد محله بود، طوري كه اكثر اوقات تعمير وسايل خانگيِ همسايه ها و دوستان و مردم محله را به‌ صورت رايگان انجام مي‌داد.
خاطراتی از سردار شهید حسن شوکت پور

فرشته ها می آیند

بعد هم برای پیرمرد دست تکان داد. ماشین بوق زد و از آنجا رفت. پیرمرد حواسش به آنها نبود. فقط می‎خواست هرچه زودتر خودش را به خانه برساند و به صدیقه بگوید: «دیگه نمی‎خواد چیزها رو جمع کنی، فرشته اومد. صدیقه، باباجان! خدا تونست نامه‎ی تو رو هم بخونه.»

کتاب احادیث با طعم شکنجه در اردوگاه

روزها طول کشید تا اینکه کتابچۀ مدنظر تنظیم و آماده شد. از آن پس کتابچه بین همۀ بچه های اردوگاه دست به دست می شد و هر اسیر سعی میکرد، نهایت استفاده را ببرد.
نگاهی به زندگی شهید "حسن شاخوسی"

مرد علم واخلاق وجنگ

حسن به لحاظ اخلاق و رفتار در بين دوستان خود الگو و نمونه بود، به همين دليل رفقاي بسياري داشت که او را خيلي دوست داشتند، در بين آنها که بود تلاش می کرد تا در رفع مشكلات و حل اختلاف دوستانش بکوشد، از خصوصيات ايشان علاقه فراوان به شعر و ادبيات بود.

فرمانده سعید معراجی سرخ را رقم زد

با شروع جنگ تحمیلی سعید راهی جبهه های جنگ شد و چهار سال از عمر با برکتش را در جبهه ها گذراند تا این که مثل مادرش حضرت زهرا (س) در سن هجده سالگی در جبهه گیلان غرب جبهه تاجیک ودر عملیات بدربه درجه رفیع شهادت نائل آمد و پرواز ملکوتیش را آغاز نمود و معراجی سرخ را رقم زد.

از درگیری با فرمانده‌هان عراقی تا ماجرای برداشتن رادیوی دشمن در سالروز بازگشت پرستوها

به مناسبت سالروز بازگشت آزدگان جمعی از اسراء به بیان خاطرات ی از دوران سخت اسارت پرداختند.
معرفی کتاب،

«ما و آنها»، خاطرات یکصد و دو آزاده جنوب استان کرمان

کتاب «ما و آنها»، به مرور خاطرات یکصد و دو آزاده شهرستان های جنوب استان کرمان می پردازد که توسط الهام اسلام پناه به رشته تحریر درآمده است.
گذری بر زندگی شهید "علی سیفیان آرانی"

آرام و قرار نداشت

علی برای حضور در جبهه آرام و قرار نداشت و عملیات والفجرهشت وعده گاه او با خدای خود شد.

زهرا جبهه نرفته شهید شد

مادر شهیده "زهرا دهقانی" می گوید دخترم از اینکه نمی توانست به جبهه برود ناراحت بود و همیشه آرزوی شهادت می کرد، دست آخرهم به آرزویش رسید، آرزویی که در عید قربان سال 65 برآورده شد.
نگاهی به زندگی شهید ترور "حسن دهقانی نوش ابادی"

در عید قربان قربانی شد

قبل از شهادت پر افتخارش به درخواست مادرش، همراه با خانواده برای زیارت حضرت معصومه (س) به قم مشرف شد، دو شب در قم بودند و روز عید قربان پس از اقامه نماز عید در قم، بوسیله آتش بمب عوامل استکبار همراه خواهر شهیده­ اش در راه خدا قربانی شد.
خاطراتی خواندنی از سردار رشید اسلام " حاج احمد کاظمی "

نادعلی، خودت هستی؟

احمد بسیار باهوش بود و خیلی کم پیش می‌آمد که فرد یا مطلبی را به ورطۀ فراموشی بسپارد.پس از حدود هشت سال اسارت، همراه دیگر اسرای مقاوم، سرافرازانه پای به خاک شهیدپرور وطن گذاشتیم. چند روز پس از آزادی، به ضیافتی دعوت شدیم که سردار کاظمی‌ نیز در آن حضور داشت. ایشان از یکایک آزادگان خواست تا خود را معرفی کنند. همین که نوبت به بنده رسید گفتم فیاضیۀ آبادان، سنگر عشقی‌ها! بی درنگ پرسید: «نادعلی خودت هستی؟» بعد هم لبخندی شیرین لب هایش را تسخیر کرد.

خاطرات خود نوشت شهید داود نوروزی

تصاویر دست نوشته های شهید داود نوروزی یکی از شهدایی که پیکرش مدت‌ها در منطقه جا ماند به همت نوید شاهد منتشر شد.

تصاویر دیدار مسئولان بنیاد با خانواده شهدای خبرنگار زنجان

جمعی از مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان در منزل شهدای خبرنگار حضور یافته و با آنان دیدار و گفتگو کردند.
طراحی و تولید: ایران سامانه