مصاحبه - صفحه 3

navideshahed.com

برچسب ها - مصاحبه
گفت‌وگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمی‌های جنگ را مداوا می‌کرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سال‌ها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس می‌کشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵

گفت‌وگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمی‌های جنگ را مداوا می‌کرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سال‌ها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس می‌کشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵

گفت‌وگو با مادر فاتح خرمشهر «شهید خسرو سلیمانی»:
سوم خرداد ۱۳۶۱، روز فتح بود. روزی که خرمشهر آزاد شد، اما خانهٔ ما برای همیشه خالی. خسرو، پسرم، تکنسین رادیوگرافی بیمارستان نفت آبادان بود. همانجا که هر روز زخمی‌های جنگ را مداوا می‌کرد، یک روز خودش رفت و دیگر برنگشت. حالا بعد از سال‌ها، من مادرش هنوز همان روزها را نفس می‌کشم؛ روزهایی که پسرم انتخاب کرد بین بیمارستان و جبهه، جبهه را برگزیند. این روایت من است؛ روایت مادری که فرزندش را به خرمشهر داد و خرمشهر را به تاریخ.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵

همسر شهید «دلاور صفری» می‌گوید هشت سال جنگ تحمیلی در سرما و گرما زیر چادر در کوه‌ها به سر بردیم، سختی‌های آن زمان به خاطر جنگ تحمیلی برای همه مردم ایلام زیاد بود، اما من و فرزندانم در کنار دلاور که مردی بسیار زحمتکش و خوش برخورد بود روزگار به خوشی می‌گذشت و با شهادتش و داشتن فرزندان کوچک باز هم دست تنها شدم و با توکل بر خداوند روزگار را گذراندم. در ادامه فیلم این مصاحبه ببینید.
کد خبر: ۵۹۲۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۵

سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسم‌های زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴

سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسم‌های زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴

سوم خرداد اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی، اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسم‌های زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴

سوم خرداد، اوج شجاعت و عزت ملتی بود که با دستان خالی اما با نیروی ایمان یک دنیا را به حیرت واداشتند و جوانان با ایمان و با خدایش، بدون هیچ ترسی به استقبال شهادت رفتند تا اسلام و شرف و عزت برای همیشه در این کشور بماند، «محمدقاسم بابایی» جهادگر ایلامی در جنگ تحمیلی که دشمن بعثی بر علیه کشور ما تحمیل کرد در راه پایداری دین اسلام و شکوفایی هرچه بیشتر انقلاب اسلامی جانش فدا کرد. در خرمشهر محمدقاسم‌های زیادی از خود گذشتند تا به وصال خدای خود برسند. در ادامه خاطراتی از برادر شهید محمد قاسم بابایی از شهدای فتح خرمشهر منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۲۰۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۴

همسر شهید «فتح خرمشهر»
همسر شهید «آدینه شوهانی» اظهار داشت: شهدا با خون خود امنیت و صلابت را برای کشور تضمین کردند. استوار و محکم پای ارزش‌های انقلاب بایستیم و زینب‌گونه در کمال صبر راه شهدا را ادامه دهیم. در ادامه فیلم این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۹۱۹۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۳

۲/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین؛
پشت هر جانباز، زنی است بی‌ادعا که بار زندگی را در سکوت به دوش کشیده؛ بانویی که شب‌های درد و بی‌خوابی را تاب آورد و صبح‌ها با لبخند، فرزندانش را در آغوش گرفت. این، روایت همسر جانباز ۷۰ درصد صفرعلی چگینی است؛ زنی صبور که هم‌سنگر همسرش در روز‌های سخت درمان، پرستار زخم‌ها و تکیه‌گاه روحی‌اش بود. ایشان از انفجار راکت دشمن، ۹ عمل جراحی و درد‌های ماندگار می‌گوید، اما بیش از همه، از صبری سخن می‌گوید که در نگاه همسرش معنا یافت.
کد خبر: ۵۹۱۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱

گفت‌و‌گوی جانباز ۷۰ درصد چگینی با نوید شاهد قزوین؛
پشت هر جانباز، زنی است بی‌ادعا که بار زندگی را در سکوت به دوش کشیده؛ بانویی که شب‌های درد و بی‌خوابی را تاب آورد و صبح‌ها با لبخند، فرزندانش را در آغوش گرفت. این، روایت همسر جانباز ۷۰ درصد صفرعلی چگینی است؛ زنی صبور که هم‌سنگر همسرش در روز‌های سخت درمان، پرستار زخم‌ها و تکیه‌گاه روحی‌اش بود. ایشان از انفجار راکت دشمن، ۹ عمل جراحی و درد‌های ماندگار می‌گوید، اما بیش از همه، از صبری سخن می‌گوید که در نگاه همسرش معنا یافت.
کد خبر: ۵۹۱۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱

گفت‌و‌گوی جانباز ۷۰ درصد چگینی با نوید شاهد قزوین؛
پشت هر جانباز، زنی است بی‌ادعا که بار زندگی را در سکوت به دوش کشیده؛ بانویی که شب‌های درد و بی‌خوابی را تاب آورد و صبح‌ها با لبخند، فرزندانش را در آغوش گرفت. این، روایت همسر جانباز ۷۰ درصد صفرعلی چگینی است؛ زنی صبور که هم‌سنگر همسرش در روز‌های سخت درمان، پرستار زخم‌ها و تکیه‌گاه روحی‌اش بود. ایشان از انفجار راکت دشمن، ۹ عمل جراحی و درد‌های ماندگار می‌گوید، اما بیش از همه، از صبری سخن می‌گوید که در نگاه همسرش معنا یافت.
کد خبر: ۵۹۱۸۹۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۱

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها و درد‌های پس از آن، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار او را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. او حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها و درد‌های پس از آن، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰

۱/ جانباز 70 درصد چگینی در گفت‌و‌گو با نوید شاهد قزوین:
صفرعلی چگینی، جانباز ۷۰ درصد اهل قزوین، از روزی می‌گوید که موج انفجار ایشان را به هوا پرتاب کرد، ترکش به بدنش نشست و جانش به مویی بند بود؛ اما کوهنوردی و آمادگی بدنی‌اش ناجی جانش شد. حالا بعد از سال‌ها، از آن لحظه‌ها، روایت می‌کند.
کد خبر: ۵۹۱۸۰۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۳۰