خاطره - صفحه 12

خاطره

کتاب‌های مذهبی را بین جوانان توزیع می‌کرد

خواهر شهید «محمدعلی زارع» تعریف می‌کند: برادرم از سالیان قبل از انقلاب، مبارزات زیادی با رژیم داشت و به شناسایی ماهیت رژیم و سردمداران بین مردم، دانشجویان و ... می‌پرداخت و کتاب‌های مذهبی را به صورت کتابخانه سیاری بین جوانان توزیع می‌کرد.

حالا پشت جبهه فعالیت کن

پدر شهید «مصطفی کریم خانی» می‌گوید: مخالف رفتن شهید به جبهه بودم و به او تذکر دادم که پسرجان نسبت به اندازه سهمت به جبهه رفته‌ای حالا پشت جبهه فعالیت کن، ولی ایشان قبول نکرد و اعلام کرد که امام فرمودند اجازه پدر و مادر ملاک نیست.

مقید به حق الناس بود

مادر شهید می‌گوید: بسیار مقید به حق الناس بود به مسجد می‌رفت مسئول تقسیم غذا بین مردم بود اضافه غذا را به ما نمی‌داد می‌گفت: مال مسجد است.

مانند مولایش امام حسین (ع) بدون غسل دفن شد

همرزم شهید «علی تمری» تعریف می‌کند: با کومله‌ها درگیر شدیم که از ۱۱ نفرمان، سه نفر شهید، یک نفر زخمی و ۷ نفر سالم دَر رفتیم. زخمی‌ها را با خودمان آوردیم، اما جنازه‌ها را نتوانستیم با خود بیاوریم و جنازه‌ها همان جا ماندند و آن‌ها بالا سر جنازه‌ها آمدند، خلاصی زدند به سر علی که سرش از هم پاشید. ایشان مثل مولای خود امام حسین (ع) بدون غسل دفن شد.

علاقه زیادی به جبهه و جنگ داشت

شهید «مهدی تیموری» عاشق جبهه بود و هیچ ترس و واهمه‌ای برای رفتن به جبهه نداشت. می‌گفت، چون جنگ علیه ما شروع شد باید از وطن دفاع کنیم و برای حفظ و ناموس و انقلاب باید پشتیبان رهبر باشیم و به جبهه برویم و دشمن را شکست دهیم.

اراده خاصی به ائمه داشت

شهید «مطلب حیدری آزادی» بسیار متواضع و فروتن و همچنین بسیار شجاع و نترس بود. حق الناس را رعایت می‌کرد. به ائمه ارادت خاصی داشت. با همه مهربان بود.

تا پای جان باختن در راه اسلام می‌ایستاد

شهید «علی الیاسی» وقتی که جنگ شروع شد و امام فرمان دادند لحظه‌ای درنگ نکرد واقعاً تابع ولایت بود و تا پای جان باختن در راه اسلام و قرآن و امام می‌ایستاد و این پیمان را عملی کرد.

قرآن خواندن او با دیگران فرق داشت

شهید «عزیزالله باقری» قرآن خواندن او با دیگران فرق داشت. همیشه یک صفحه از قرآن را با معنایش می‌خواند و چندین بار تکرار می‌کرد تا تمام مفاهیم ان را بفهمد. خواندن وی همراه با عمل بود.

زیبایی واقعی را شهادت در راه خدا می‌دانست

شهید «حسین بخشنده رستمی» حسین هر چند با تولدش در خانواده، محفل آن‌ها را زیباتر کرده بود اما زیبایی واقعی را نزد خداوند و شهادت در راه وی می‌دانست. حسین عاشقانه و عاقلانه بسوی جبهه‌ها رهسپار شد.

جنگیدن برای اسلام رضایت نمی‌خواهد

شهید «کاظم خردمندی» دیدیم شهید با روحیه‌ی شاد به داخل اتوبوس رفت من صدایش کردم و گفتم: کاظم جان! نمی‌خواهی با مادر و دایی خداحافظی کنی و رضایت بگیری؟ آمد و خداحافظی کرد و گفت: مادر! برای اسلام جنگیدن رضایت نمی‌خواهد.

مقید به رعایت حقوق دیگران بود

شهید «علیرضا روجائی» در خصوص رعایت حقوق دیگران مقید بود. دوست نداشت مال کسی را بخورد و کسی را اذیت و آزار کند.

خواندن قرآن باعث خوشبختی می‌شود

فرزند شهید «رضاعلی آرایی» می‌گوید: پدرم فوق العاده به خواندن قرآن اهمیت می‌داد روزی در خانه مشغول خواندن قرآن بودم که پدرم از سرکار برگشت کنار من نشست و گفت: دخترم شما در زندگی آینده خود خوشبخت می‌شوی.

خضوع و خشوع در عبادات

از خصوصیات بارز اخلاق شهید «خلیل بیاتی» می‌توان اشاره کرد که وی در انجام عبادات و فرائض دینی نسبت به خداوند تبارک و تعالی خاضع و خاشع بود.

دفاع از مملکت را از وظایف شخصی می‌دانست

همرزم «شهید قاسم دل خوش بادله» می‌گوید: دفاع از مملکت و نوامیس را از وظایف شخصی و دینی می‌دانست و همه‌ی دوستان را در این زمینه تشویق و سفارش می‌کرد.

تولد امام زمان، دخترمان به دنیا آمد

همسر «شهید حسین قمی تبار چلندری» می‌گوید: تولد طیبه (فرزند شهید) با تولد امام زمان یکی بود و شب ۱۴ ماه شعبان به دنیا آمد.

خبر شهادتش را از رادیو شنیدیم

خواهر «شهید ابراهیم برزگر» می‌گوید: من و پدرم نشسته بودیم داشتیم رادیو گوش می‌دادیم که اول در مورد شهدا صحبت کرد و بعد اسامی شهدا را نام می‌برد که در این بین اسم ابراهیم را هم خواند.
در روایت از شهید مرندی آمده است:

پدری که قول عیددیدنی داده بود

«شهید رضا مرندی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. در روایت از او آمده است وی درحالیکه به فرزندانش در عید نوروز قول داده بود کنار هم باشند و عیددیدنی بروند، با اعلام نیاز در مسجد به رزمنده در جبهه لباس رزم پوشیده و به جبهه می‌رود.

مقید به انجام واجبات بود

خواهر «شهید عباس امانی» می‌گوید: ایشان فردی مهربان، خوش اخلاق، خوش برخورد، اهل کمک در کار کشاورزی به پدر و شرکت در نماز جماعت و مقید به انجام واجبات بود.

شهدا حجاب را رنگین‌تر از خون خود می‌دانستند

مادر «شهید محمدکاظم اعزی پاشاکلائی» می‌گوید: در اهمیت و توجه به مسئله پوشش و حجاب اسلامی، هم خود عامل به این امر بود و هم دیگران را تشویق می‌کرد. او چون دیگر شهیدان حجاب را رنگین‌تر از خون خود می‌دانست.

تشنه خدمت به رزمندگان بود

باجناق شهید می‌گوید: توکل خیلی زحمت کش بود و کار‌های خدماتی جبهه‌ها را انجام می‌داد حتی در گرمای طاقت فرسای جنوب هم، تشنه خدمت به رزمندگان بود.
طراحی و تولید: ایران سامانه