نوید شاهد سمنان - صفحه 8

navideshahed.com

برچسب ها - نوید شاهد سمنان
به مناسبت سالگرد شهادت شهید «جمال بنی‌جمال» دست‌نوشته این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود. در گزیده‌ای از دست‌نوشته‌هایش در وصیت‌نامه‌اش می‌خوانیم: «از امت حزب‌الله می‌‎خواهم که همیشه به یاد شهدا و رزمندگان اسلام باشند.»
کد خبر: ۵۸۶۷۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

به مناسبت سالروز شهادت شهید «امرالله بندار»، تصاویر این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۶۶۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

شهید «رجب پریمی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «پروردگارا! تو شاهدی که عزیزتر از جان چیز دیگری ندارم که فدای تو کنم، پس خونم را بپذیر که این خون هم از آن توست. از توست که برای توست.»
کد خبر: ۵۸۶۶۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

خاطرات/
هم‌رزم شهید «رجب پریمی» نقل می‌کند: «به طرفش دویدم، صورتش غرق خون شده بود و چیزی را زمزمه می‌کرد. سرم را نزدیک کردم می‌گفت: السلام علیک یااباعبدالله و بعد چشمانش را برای همیشه بست و به ملکوت پرواز کرد.»
کد خبر: ۵۸۶۶۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۱

هم‌رزم شهید «رجب پریمی» نقل می‌کند: «قبل از عملیات والفجر هشت پرسیدم: حاج رجب! حالا که عملیات قراره شروع بشه خواسته‌ای نداری؟ گفت: دارم! می‌خوام شهادتم سحر باشه که نسیم سحری سلامم را به اباعبدالله‌الحسین(ع) برسونه!»
کد خبر: ۵۸۶۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

شهید «خلیل بیناباشی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «عقاب تیز پرواز آسمان‌های نیلوفر و خونین جبهه‌ها پرواز می‌کند و پیام فتح و ظفر را به ارمغان می‌آورد، به شما نوید می‌دهد‌ به جهان بنگرید و چه حماسه‌هایی که این رزمندگان آفریده‌اند.»
کد خبر: ۵۸۶۶۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

خاطرات/
مادر شهید «خلیل بیناباشی» نقل می‌کند: «برای بدرقه‌اش به حسینیه رفتم. موقع خداحافظی، او را در آغوش گرفتم. صورتش را بوسیدم. گونه‌هایش سرد بود. گفتم: چقدر صورتت سرده! گفت: آخه زمستونه! با رفتنش دلم هم با او رفت.»
کد خبر: ۵۸۶۶۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

شهید «خلیل بیناباشی» هشتم خرداد ۱۳۴۰ در روستای طرزه از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. زمانی که خواست پیکر پاک دوستان غواص و شهیدش را از دستان اروند بگیرد، خود نیز در آغوش اروند به گمنامی شهره یافت. بیست روز بعد دخترش به دنیا پا نهاد درحالی‌که خلیل، غرق در دوستی خدا شده بود و گمنام دریای عشق الهی.
کد خبر: ۵۸۶۶۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

«آقابراری» گفت: دانش‌آموزان ما امروز باید بیش از هر زمانی در برابر توطئه‌های دشمنان هوشیار باشند. امروز نیز سربازان گمنام امام زمان(عج) بدون هیچ چشم‌داشتی در تلاش هستند تا ما در امنیت کامل زندگی کنیم.
کد خبر: ۵۸۶۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

گفتگو با والدین شهید «علی حامدی»
مادر شهید «علی حامدی» نقل می‌کند: «دیدم ستاره‌ای از آسمان پایین و به خانه ما آمد و دور خانه در حال چرخیدن است. چرخید و چرخید تا اینکه نزدیک سجاده‌ام رو به قبله متوقف شد. صبح که بیدار شدم، تعبیر خوابم را یافتم و گفتم علی شهید شده است.»
کد خبر: ۵۸۶۶۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

خاطرات/
برادر شهید «جمال بنی‌جمال» نقل می‌کند: «رفت تو خیابون. پرسیدم: چرا این کار رو کردی؟ گفت: توی پیاده‌رو شلوغ است و بعضی‌ها هم رعایت محرم و نامحرم رو نمی‌‎کنن و به هم می‌خورن.»
کد خبر: ۵۸۶۵۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۳۰

شهید «جمال بنی‌جمال» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «من کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم به شما نصیحتی بکنم ولی این را بدانید اگر با اسلام بودی و به اسلام خدمت کردی، پیروزی و اگر پشت به اسلام کنی نابود خواهی شد.»
کد خبر: ۵۸۶۵۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

شهید «جمال بنی‌جمال» پنجمین روز از خرداد ۱۳۴۳ در شهرستان اهواز به دنیا آمد. از ویژگی‌‎های بارز شهید آرام، محجوب، خنده‌رو، خوش اخلاقی و راستگو بودن اوست. علاقه زیادی به تلاوت قرآن داشت. گواه این موضوع وجود یک جلد قرآن جیبی آغشته به خون پس از شهادتش است. سرانجام بیستم بهمن‌ماه ۱۳۶۱ به شهادت ‎رسید.
کد خبر: ۵۸۶۵۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

خاطرات/
مادر شهید «امرالله بندار» نقل می‌کند: «یک شب خواب دیدم پیشم آمد. یک شال سبز دستش بود. به من داد و گفت: اینو بگیر مادر! من تا چند روز دیگه میام. چند روز بعد پیکرش را برای ما آوردند.»
کد خبر: ۵۸۶۵۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۹

شهید «امرالله بندار» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «سعی کنید در کارهایتان نیت خود را خالص نموده و از هر شرک، ریا و حسادت پاک نمایید. فراموش نکنیم تا خود را نسازیم، نمی‌توانیم جامعه را بسازیم.»
کد خبر: ۵۸۶۵۷۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

مادر شهید «امرالله بندار» نقل می‌کند: «هروقت یادش می‌افتم، دلم آتش می‌گیرد. آن شب گفت: مادر! مرخصی گرفتم و اومدم که با شما بریم مشهد. گفتم: بابات دست تنهاست، یک وقت دیگه می‌ریم. چَشمی گفت و دیگر اصرار نکرد.»
کد خبر: ۵۸۶۵۷۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

شهید «عزت‌الله بلوچی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «سلام به امام عصر، مهدی زهرا و نایب برحقش امام خمینی بت‌شکن زمان، امامی که زندگی و راه او چون راه امام حسین برای ما نوجوانان الگو می‌باشد.»
کد خبر: ۵۸۶۵۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

خاطرات/
خواهر شهید «عزت‌الله بلوچی» نقل می‌کند: «همه رفتیم کنار تابوت برادرم. کفن را که از صورتش برداشتیم، انگار داشت به ما می‌خندید. چقدر زیبا شده بود! لباس خاکی جبهه تنش بود و آرام آرمیده بود.»
کد خبر: ۵۸۶۵۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

شهید «عزّت‌الله بلوچی» بیستم خرداد ۱۳۴۵ در روستای امامزاده اسماعیل گرمسار به دنیا آمد. بچه آخر خانواده بود و نورچشمی. همه به‌خاطر شوخ طبعی و اخلاق خوبش او را دوست داشتند. وی بیستم بهمن‌ماه ۱۳۶۱ در خط مقدم رقابیه شوش به شهادت رسید.
کد خبر: ۵۸۶۵۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۱/۲۸

قسمت سوم خاطرات شهید «مجید ایزدبخش»
هم‌رزم شهید «مجید ایزدبخش» نقل می‌کند: «هربار که می‌خواستیم وارد عملیاتی بشویم، با تک‌تک بچّه‌ها روبوسی و خداحافظی می‌کرد و حلالیت می‌خواست. بعدش می‌گفت: همه به هم قول بدیم که اگه شهید شدیم، شفاعت بقیه رو بکنیم.»
کد خبر: ۵۸۶۵۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۱