ما جوانان غصه می خورديم که چرا در روز عاشورا که حسين بن علی (ع) گفت آيا کسی هست مرا ياری کند ما در آنجا نبوديم که پسر زهرا را ياری کرده و به پيام او لبيک گوييم.
در روزهای آغازين عمليات به حبیب خبر دادند که صاحب فرزند شده است اما چون عمليات بود،حاضر نشد به ديدار خانواده و فرزند کوچکش برود چون فرماندهي را عهده دار بود.
پاسدارى از خون شهيدان، نيفتادن اسلحه شهيد، نخشكيدن خون شهيد، خالى نبودن سنگر خونين شهيد، كه اين در فقط جبهه انجام نمى شود بلکه درهمان محل هممى شود انجام داد.
همزمان با فرا رسیدن سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و هفته تکریم مقام زن، پنجمین جشنواره «اسوه های صبر و مقاومت» ویژه گرامیداشت مقام مادران و همسران شهدا ایثارگران در شیراز برگزار شد.
اي عزيز زهرا اي سيد و آقاي شهيدان ما هم اين انتظار را داريم که اگر اين سعادت نصيب ما شد و خداوند نعمت شهادت را نصيب ما کرد زمانيکه مي خواهد جان از بدن ما خارج شود اين چشم ناقابل ما هم به جمال نوراني و دل آراي تو روشن شود.
روز اعزام به جبهه هنگام خداحافظی در جواب پدر که مي گويد تو را به امام حسين سپردم ، میگوید: پدر من در مقابل امام حسين عليه السلام شرمنده هستم دعا کن مثل او شهيد شوم .
ای خدای بزرگ اکنون که اين همه توفيق نصيبم نموده ای و نعمتهای سرشارت را به ما ارزانی داشته ای ، باز هم دست گدايی به درگاهت دراز می کنم و از تو طلب مغفرت از گناهانم که مرا سالهای سال به عقب رانده است و می رفت که مرا به قعر جهنم بکشاند می نمايم.
پس از ۲۹ سال انتظار زمان وصال رسید. پیکر پاک برادرم را در آغوش کشیدم بغضم شکست و جهنم هجر به بهشت وصال تبدیل شد. انتظار و غربت تمام شد. مادرم او را در آغوش کشید برایش لالایی گفت از گهواره خالی و قنداق خونین گفت. می خواستیم با او از غم دل بگوئیم اما از شوق دیدارش غم دل فراموش شد.
ما براى بيدارى و هوشيارى و اتحاد امت محمد(ص) انتظار مصلحى را مى كشيم كه با قوه الهى و به اذن او چشم منتظرانش را روشن نموده و عمر ظالمين و مستكبرين خاتمه داده و صلحا و مؤمنين و مستضعفين را عزيز گرداند .