جبهه

جبهه

شهید افتخاری: امروز جنگ در رأس تمام مسائل است

وصیت‌نامه‌های به جای مانده از شهید سیدابوالفضل افتخاری، کشاورز رزمنده طالقانی، حاوی پیام‌های مهمی درباره دفاع از اسلام، ولایت فقیه و ضرورت حضور مستمر در جبهه ‌هاست.
مروری بر خاطرات رزمندهٔ پیشکسوت دفاع مقدس،

روایت معجزهٔ ایمان

علیرضا ملکوتی نژاد، در روایتی شاعرانه از روزهایی میگوید که ایمان، مرزهای ممکن را درنوردید؛ از نوجوانیِ آمیخته با فریادهای انقلابی تا عملیات‌هایی که در آن، خون و باروت با ذکرهای شبانه گره خورد. او که در عملیات والفجر با قطع پا به کام مرگ نزدیک شد، امروز زنده‌ترین گواه «معجزهٔ زنده ماندن» است.

تصاویر به یادگار مانده از شهید ارتشی «حسن سلطانی»

نوید شاهد البرز تصاویری از شهید حسن سلطانی یکی از فاتحان خرمشهر و عملیات الی بیت المقدس را در چهل و سومین سالگرد شهادت منتشر می‌کند.

دستگیری از فقرا به شیوه مولا علی

برادر شهید «محمدرضا خالصی‌دوست» نقل می‌کند: «از در خانه که بیرون می‌رفت، جیبش پر از پول بود، اما وقتی برمی‌گشت، جز کرایه تاکسی چیزی تهِ جیبش نبود. روزی به دنبالش رفتم و سر از خرابه‌ای درآوردم. ترس برم داشت. کوبه در چوبیِ رنگ و رو رفته را کوبید. پیرمردی با لباس کهنه در را باز کرد و بچه قدونیم‌قد دور محمّدرضا را گرفتند. از توی گونی چیز‌هایی را درمی‌آورد و به بچه‌ها می‌داد. بچه‌ها شادی می‌کردند و من گریه.»
یادگاران ایثار؛

شهید مرتضی امامی قمصری، سرباز گمنام ارتش اسلام در قاب حماسه

نوید شاهد البرز در حوالی روز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تصاویری از شهید مرتضی امامی قمصری؛ از شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران را منتشر می‌کند.

من دیگه جبهه ‌ای شدم!

پدر شهید «مرتضی پازوکی» نقل می‌کند: «بسیج فقط با رضایت پدر اعزام می‌کرد. یک راه به ذهنش رسید: کلک. یک روز وقتی پدر از خواب بیدار شد، دید انگشتش جوهری شده. مرتضی خندید و گفت: من دیگه جبهه ‌ای شدم.»
قسمت نخست خاطرات شهید «محمود اُمی»

خدایا! دعای بچه‌ام را مستجاب کن

مادر شهید «محمود امی» نقل می‌کند: «نیمه شب دیدم وسط حیاط، عبایی روی دوشش انداخته بود. دست‌هایش را بالا برده و دعا می‌کرد. گفتم: بچه‌ام نماز شب می‌خونه و دعا می‌کنه، خدایا! دعاش رو مستجاب کن.»

سال هایی که سیم‌خاردار و سیمینوف در سفره‌های هفت سین بود

در هشت سال دفاع مقدس وقتی که نوروز از راه می‌رسید، بیشتر رزمنده‌ها دور از خانواده‌ها در مناطق جنگی حضور داشتند؛ اما هم سفره‌ هفت‌سین‌شان به راه بود و هم دید و بازدیدشان.

نوآوری به سبکِ « جبهه » در ماه مبارک رمضان

نوید شاهد: برنامه تلویزیونی « جبهه » در 30 قسمت به بازخوانی حدود 100 روایت از سال‌های دفاع مقدس و مقاومت اسلامی می‌پردازد. این برنامه به تهیه‌کنندگی سیداحمد موسویان، کارگردانی پیمان امیری و سردبیری حسین برکتی از ابتدای ماه مبارک رمضان، هر شب بعد از اذان مغرب از شبکه یک سیما روی آنتن شبکه یک سیماست.

جبهه از او یک مَرد ساخت

پدر شهید «علی اشتری» نقل می‌کند: «اولین باری که رفت جبهه و برگشت، دیدیم از این رو به آن رو شده است. وقتی برگشت دیگر برای هرچیز بی‌خودی بهانه نمی‌گرفت. تازه تشکر هم می‌کرد. جبهه از او یک مَرد ساخت.»

آلبوم تصاویر شهید«عین اله مرادی»

آلبوم تصاویر به یادگار مانده از شهید ارتشی «عین اله مرادی» توسط پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد کرمانشاه منتشر شد.

گالری عکس شهید «مهدی شعیبی»

نوید شاهد کرمانشاه، تصاویر دیده نشده از «مهدی شعیبی» از شهدای دوران دفاع مقدس را منتشر کرد.
مروری بر زندگی شهید «حیدر دارابی»

از خانواده‌ای مذهبی تا شهادت در جبهه سومار

شهید «حیدر دارابی» سال 1341 در یک خانواده مذهبی در اسلام‌آبادغرب به دنیا آمد. او که در سنین کودکی تحصیلات خود را آغاز کرده و سپس برای تأمین معیشت خانواده وارد شغل کارگری شد، در دوران جنگ تحمیلی به خدمت سربازی رفت و پس از شرکت در چند عملیات در تاریخ 6 مهر 1361 در اثر اصابت ترکش دشمن در منطقه سومار به شهادت رسید. نامه‌نگاری او با خانواده‌اش در روزهای آخر عمر، نشانه‌ای از دلتنگی و عشق بی‌پایانش به وطن و خانواده بود.

«رضا» مهمان شهدا شد

خواهر شید «رضا سماوی» نقل می‌کند: «دوستان شهیدش جمع شدند بالای سرش. بهش گفتند: بیدار شو! برای چی نمیای رضا؟ رضا چشمانش را باز کرد و از خواب بیدار شد. به هم‌سنگرانش گفت: من شهید می‌شم!»
مروری بر وصیت نامه شهید«بندر احمدی»

رسالت خون شهدا نباید فراموش شود

شهید«بندر احمدی» در بخشی از وصیت نامه خود یادآور می شود: پدر عزیزم! دوستان و آشنایانم!شما پشت جبهه مانده اید و پشت سرتان کران تا کران مستضعفین و جلو رویتان افق تا افق دشمن و بر روی دوشتان بار سنگین رسالت خون شهیدان همرزم من. امیدوارم بتوانید این رسالت را به رهبری امام خمینی هر چه بهتر انجام دهید و لحظه ای از خود سستی نشان ندهید.

«دلاور بی ترمز» خاطرات ناب رزمنده و جانباز دوران دفاع مقدس رمضان جرجانی

کتاب «دلاور بی ترمز» روایت خاطراتی از رزمنده و جانباز سرافراز دوران دفاع مقدس رمضان جرجانی و تمامی همرزمان دلیر شمالی‌اش می‌باشد که در قالب روایت داستانی به قلم رحیمه جمال از سوی نشر شاهد با حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان گلستان به چاپ رسید.
مروری بر زندگی نامه خودنوشت شهید «جوهر شاهمرادی»

خدا کند روزی اسم من را روی پلاک شهدا بنویسند

شهید «جوهر شاهمرادی» می گوید: دوران آموزشی را به پایان رساندم سپس به خط مقدم که یکی از علاقه‌های شدید من بود، اعزام شدم. طلب شهادت می کردم و گفتم: ای کاش می‌شد یک وقت اسم شهیدشدن من روی پلاک شهدا نوشته شود.
سیری در کلام شهید «محمود نسائی»

پرچمی که از دست من افتاده را شما بردارید

شهید «محمود نسائی» از شهدای دوران مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «شما‌ ای خواهران و برادران که نام شما را نمی‌برم اگر شما راه این خدمتگذار اسلام را ادامه دهید و برادرانم اگر پرچمی که از دست من افتاده، شما بردارید.»
سیری در کلام شهید «حسین نورمحمّدی»

انتقام مظلومیّت این خون‌هاى نابه‌حق ریخته را بگیرید

شهید «حسین نورمحمّدی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «از شما مى‌خواهم که بعداز من نگذارید اسلحه‌ی من و دیگر برادرانم به روى زمین بماند آن را بردارید و انتقام مظلومیّت این خون‌هاى نابه حق ریخته را از آن‌ها بگیرید.»
دست نوشته شهید «ابراهیم بیات»

مادر جان! به امید خدا بر دشمن پیروزیم

شهید «ابراهیم بیات» در بخشی از وصیت نامه‌اش نوشته است: مادر جان ما تپه اهواز هستیم البته در پشت جبهه هستیم، دوستان و رفیقانمان مشغول خدمت به جمهوری اسلامی هستند و با کمک برادران تا یک ماه دیگر به امید خدا و رهبری امام دشمن را از بین خواهیم برد.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه