نوید شاهد - او موقع رفتن براي آخرين بار رو به همه کرده و گفته بود که: «به دلم افتاده که ديگر بر نخواهم گشت و شما را به خدا مي سپارم.» آنچه خواندید بخشی از زندگینامه شهید یعقوب عربی است. نوید شاهد آذربایجان شرقی در سالروز تولد این شهید شما را به خواندن کامل این زندگینامه دعوت می کند.

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهيد يعقوب عربي در تاريخ 21/1/1347 در شهرستان بناب ديده به جهان گشود. وي تا کلاس پنجم ابتدايي به تحصيل مشغول شد و به کار کشاورزي پرداخت، او فرزند کوچک خانواده عزيز دُردانه پدر و مادرش و ساير بچه ها بود. وي خيلي وقت ها داوطلب آوردن مادر بزرگش به خانه مي شد. چرخ دستي را مي آورد و روی آن پتو مي انداخت، متکا مي گذاشت و حرکت مي کرد. مادر بزرگش که پير شده بود و نمي توانست به خوبي راه برود را سوار چرخ دستي مي کرد و با آرامي روانه خانه يکي از اقوام مي شد. اخلاق و رفتارش عجيب نيکو بود، قلبي آکنده از عشق، صداقت، پاکي داشت. در بين هم سن و سالانش بزرگ منش به نظر مي رسيد، محبت و علاقه به بزرگترها در وجودش شعله ور بود. بالاخره یعقوب به سن خدمت سربازي رسيد و راهي سربازي شد.

به دلم افتاده ديگر بر نخواهم گشت!

او مشغول خدمت در لشکر 16 زرهي قزوين - تيپ 1، گردان 176، گروهان 1 شد. روزها گذشت تا اينکه وی زماني که مي خواست براي آخرين بار از مرخصي به منطقه برگردد. حال عجيبي داشت و مي خواست همه را از دوست و آشنا را برای آخرین بار ببیند. او با نگاهش از همه حلاليت مي گرفت. از قضای روزگار مادرش را نتوانست ببيند، زيرا براي زيارت به مشهد رفته بود. خواهرانش او را رهسپار کردند.

مادر شهيد به همسايه اش که زن مومني بود، سپرده بود که موقع رفتن پسرش يعقوب براي او آيه الکرسي بخواند. بالاخره زمان رفتن فرا رسيد. شهيد یعقوب موقع رفتن براي آخرين بار رو به همه کرده و گفته بود که: «به دلم افتاده که ديگر بر نخواهم گشت و شما را به خدا مي سپارم.» او رفت و در منطقه ابوغريب بر اثر اصابت تير در درگيري با نيروهاي عراقي به فيض شهادت رسيد و به ملکوت اعلي پيوست.
روحش شاد.

منبع اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان شرقی 

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده