به مناسبت روز ملی شدن صنعت نفت منتشر شد:
شهید«محمد صادق غریبی»از کارکنان شرکت نفت بوشهر در وصیت نامه خود خطاب به کارمندان و کارگران نوشته است:از شما میخواهم که در محیط کار با همدیگر صمیمی باشید،مثل یک مومن خدا با هم برخورد کنید و قلبهایتان را به هم نزدیک کنید...»

به گزارش نوید شاهد بوشهر؛شهید«محمدصادق غریبی»یکم شهریور ۱۳۴۲ در بوشهر متولد شد. وی تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی ادامه داد و پس از آن در سال ۱۳۶۲ در انبار نفت شرکت ملی پخش فراورده های نفتی منطقه بوشهر مشغول به کار شد.همزمان با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه جنوب شد و پس از چندین مرحله حضور در جبهه‌های حق علیه باطل ۲۸ بهمن ماه ۱۳۶۸ در عملیات والفجر ۸ به درجه رفیع شهادت شد.

سقارش یک شهید به کارمندان/فقط برای رضای خدا کار کنید

متن کامل وصیت نامه شهید محمد صادق غریبی

بسمه تعالی
یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ، فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی
وصیت نامه خود را با نام خدا آغاز میکنم ، با سلام به مهدی (عج) و سلام بر نائب برحقش اما خمینی و سلام بر پیروان راستینش و سلام بر شهیدان.
اول ستایش خدای عزوجل که مرا آفرید و مرا در خط مستقیم یاری کرد که توانستم راه حق و حقیقت را انتخاب کنم و به این نعمت عظیم شهادت که سعادت جهان در آن نهفته است برسم، شهادت دری است که فقط به روی پاکان و مومنان خدا باز است.
کسانی را که در راه خدا  خدمت می‌کنند و بخصوص برادران بسیجی را جبهه ها را با خون خود رنگین کرده اند و نهرهائی از خون راه انداخته و دور دشمن را با این شهرها محاصره کرده اند می بوسم.آنهایی که تا پاسی از شب از حریم سلام پاسداری میکنند.
سخنی دارم با برادران کارگر بعنوان یک برادر کوچک از شما میخواهم که در محیط کار با همدیگر صمیمی باشید، مثل یک مومن خدا با هم برخورد کنید و قلبهایتان را به هم نزدیک کنید و با هم خوب باشید و شما اداری ها در هنگام کار نظرتان فقط به رضای خدا کار کنید تا بندگان خدا از شما راضی باشند بالخصوص شهیدان.
سخنی با مادرم مهربان خود دارم، مادرجان مرا ببخشید که فرزند خوبی برای شما نبوده ام ، مادرجان زبانم گویا نمی آید.یک ذره از زحمات شما را بگویم ، زیرا که شما برای من هم پدر بود ی و هم مادر ، مادر جان بدان این امانتی که نزد شما میباشد این باید به مالک اصلیش یعنی خدای بزرگ بر گردد. که چه بسا سخت است بر تو .
مادرجان اگر شهادت نصیبم شد که رستگار شدم ، آن با رضایت است. مادر جان از شما میخواهم که مرا حلال کنید تا در آخر شفاعت تو نصیب من شود و اگر لایق بودم شفاعت آل علی نصیب شود.

مادر جان برادرم علی را ولی خانه میدانم و علی جان از تو میخواهم که خوب از مادرم حفاظت کنید و گزندی و خاری به چشم خواهرم زهرا نرود و او را فاطمه گونه پرورش دهید،خداحافظ برادر.
در خاتمه از قوم خویشان میخواهم اگر بدی از بنده حقیر دیده اند از شما عاجزانه میخواهم که اگر قابل بخشش است مرا ببخشید و همچنین همسایگان یک به یک،زیرا که با آنها زیاد برخورد داشتم و از شما میخواهم که اگر اشتباهی از من رخ داده است، اگر قابل ببخشش است مرا ببخشید و آخر این که  حسین زمان را تنها نگذارید.                                           محمدصادق غریبی
۱۳۶۴/۱۱/۱۷

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده