پدر شهید «حمیدرضا اکرم» نقل می‌کند: «دلسوزی این بچه عجیب من را تحت تاثیر قرار داد. پول را شمردم و گفتم: بگیر، خودت ببر. هنوز صدای دعای زن می‌آمد که: الهی عاقبت به خیر بشی!»

دعایی که در حقش مستجاب شد

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید حمیدرضا اکرم» هفتم مرداد ۱۳۴۶ در تهران دیده به جهان گشود. او چهارمین فرزند سیف‌الله و عشرت بود. تا سوم راهنمایی درس خواند و از آن پس به حرفه مکانیکی روی آورد. پس از مهاجرت به سمنان عضو بسیج مرکزی شد.

دعایی که در حقش مستجاب شد

پدر حمیدرضا می‌گوید: «پول توجیبی‌اش را هفتگی از من می‌گرفت. گاهی اوقات پیش می‌آمد که وسط هفته احتیاج به مدادی خودکاری و یا چیزی داشت. می‌گفتم: «فعلاً با پول توجیبی‌ات بخر تا بیام خونه باهات حساب کنم.» می‌گفت: «کدوم پول؟ پولی برام نمونده.» یک روز گفتم: «تو باید برای پول‌هات برنامه‌ریزی داشته باشی. نباید طوری خرجشون کنی که تا آخر هفته بدون پول بمونی. اصلاً امروز که اول هفته است از پول خبری نیست.»
منتظر بودم ببینم چه جوابی می‌دهد. اول که گفت: «ای بابا! حالا خودم هیچی. اما اهل و عیالم رو بگو که بدون نون و پنیر می‌مونن.» مادرش گفت: «نیم وجبى، الهى من قربون اهل و عیال نداشته ات برم!» بعد گفت: «بابا! می‌شه امروز منو با موتورت برسونی مدرسه؟» با همدیگر حرکت کردیم. زن فقیری کنار خیابان نشسته بود و چادری روی صورتش کشیده بود. حمیدرضا گفت: «بابا یک دقیقه صبر کن.» جلوی پای زن توقف کردم. گفت: «بی‌زحمت پول توجیبی‌ام رو بده به این خانم، زود باش. دیگه امروز شنبه است و اون حتماً منتظره.»

خیلی شنیده بودم که به آن‌هایی که کنار خیابان به طرف مردم دست دراز می‌کنند، نباید کمک کرد تا گداپروری نشود، اما دلسوزی این بچه عجیب من را تحت تاثیر قرار داد. پول را شمردم و گفتم: «بگیر، خودت ببر.» هنوز صدای دعای زن می‌آمد که: «الهی عاقبت به خیر بشی! الهی ...» ما از او دور شدیم.

از طریق سپاه به سردشت اعزام گشت و تک‌تیرانداز بود. مدت ۷۵ روز جنگید. سرانجام بیست و دوم مهرماه ۱۳۶۲ در منطقه سردشت به شهادت رسید. مزارش در امامزاده یحیی (ع) واقع در شهرستان سمنان است.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده