پدر شهید ارتشی «اکبر فتاحی»:
«عزیز فتاحی»، می‌گوید: دهم مرداد 1370 به همراه شش نفر دیگر به منطقه‌ای برای پاکسازی جاده از مین و گشت زنی اعزام شده بودند. کارشان را انجام داده و موقع برگشتن ضد انقلابیون کمین می‌کنند و آنها را زیر نظر می‌گیرند. وقتی نزدیک می‌شوند فریاد می‌زنند «تسلیم شوید و‌گرنه تیراندازی می‌کنیم» آنها هم تسلیم نشدند و سریع سنگر می‌گیرند و هر دو گروه به سمت هم تیراندازی می‌کنند. اکبر هیچ وقت حاضر به تسلیم نشد و تا آخرین لحظه با دشمن جنگید.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، ارتش جمهوری اسلامی بعد از پیروزی انقلاب و در دوران دفاع مقدس با خلق حماسه‌های عظیم و به یادماندنی افتخارات زرینی بر دفتر تاریخ سراسر حماسه قیام ملت ایران افزود. دلیرمردان ارتشی که همواره، به عنوان یکی از ستون‌های اصلی و قابل تکیه در تنگناهای دشوار مسیر پر فراز و نشیب انقلاب اسلامی ایفای نقش کرده‌اند، در راه دفاع از این مرز و بوم شهدای گران‌قدری را تقدیم اسلام کرده‌اند. در همین راستا به گفتگو با پدر سرباز شهید «اکبر فتاحی» که در ارتش جمهوری اسلامی به شهادت می‌رسد، پرداخته‌ایم که در ادامه تقدیم مخاطبان ارجمند می‌گردد.

فرزندم، تا آخرین لحظه با دشمن جنگیده بود

 

نوید شاهد کرمانشاه: ابتدا خود را معرفی کنید.

پدر شهید: اینجانب عزیز فتاحی، متولد 14 مرداد 1327 پدر شهید «اکبر فتاحی» سرباز ارتش، ساکن روستای انجیر بوس از توابع شهرستان ثلاث باباجانی هستم.                                 

نوید شاهد کرمانشاه: شهید در کجا و چه سالی متولد شد و تا چه مقطعی تحصیلات داشت؟

پدر شهید: اکبر، یکم تیرماه 1348 در روستای انجیر بوس به دنیا آمد. فرزند اول خانواده بود. 9 فرزند دیگر 6 دختر و 3 پسر هم دارم. دوره مقدماتی نهضت را در روستا گذراند، سپس به دلیل نبود مدرسه در روستا و بعد شروع جنگ تحمیلی و آواره شدن به روستاهای اطراف و کوچ نشین بودن امکان‌ ادامه تحصیل غیر ممکن بود.

 نوید شاهد کرمانشاه: شهید در چه مناطق عملیاتی حضور داشت؟

 پدر شهید: شهید، به عنوان سرباز ارتش مشغول خدمت شد. دوره آموزشی را در تهران گذراند سپس به ارومیه و از آنجا به سردشت اعزام شد و تا زمان شهادت در آنجا مشغول خدمت بود.                                   

نوید شاهد کرمانشاه: رفتار شهید نسبت به شما و سایر اعضای خانواده چگونه بود؟

پدر شهید: ایشان بسیار مهربان، متدین و خوش اخلاق بود و هیچ کدام از فرزندانم به اندازه ایشان مهربان، متین و مسئولیت پذیر نبودند.                                  

نوید شاهد کرمانشاه: وقتی شهید تصمیم گرفت به خدمت سربازی برود شما چه عکس العملی داشتید؟

پدر شهید: فرزندم با عنوان سرباز ارتش خدمت کرد. یک روز گفت؛ تصمیم گرفتم به خدمت سربازی بروم ما هم گفتیم اگر خودت اینطور می‌خواهی به تصمیم تو احترام می‌گذاریم سپس برای ثبت‌نام به پاوه رفت.                                                  

نوید شاهد کرمانشاه: آیا شما یا دیگر اعضای خانواده، بعد از شهادت خواب شهید را دیده‌اید؟

پدر شهید: بله، در خواب دیدم با لباس سربازی به خانه آمد. سلام کرد روبوسی کردیم و با اینکه می‌دانستم که شهید شده است از او پرسیدم که حالت چطور است از جایی که الان هستی راضی هستی؟ گفت: بله، خیلی خوبم جایم هم خوب است و هیچ ناراحتی ندارم، گفتم: چرا نمی‌نشینی چطور اینجا آمدی؟ گفت برای دیدن تو و مادرم آمدم. پرسید مادرم‌ کجاست؟ گفتم: بیرون برای انجام کاری رفته‌ منتظر بمان تا برگردد. گفت: نمی توانم وقتم دارد تمام می‌شود باید برگردم و خداحافظی کرد و رفت.

یکی از اقوام‌ هم‌ این چنین تعریف می‌کند: در خواب اکبر را دیدم که در اتاقی نشسته. گفتم: چطوری‌؟ گفت‌: خیلی خوبم اما برای پدر و مادرم خیلی ناراحتم آنها خیلی گریه می‌کنند و اشک آنها جای مرا گِلی می‌کند به آنها بگو زیاد گریه نکنند.              

نوید شاهد کرمانشاه: شهید در کجا و چگونه به شهادت رسید، خاطره‌ای از آن زمان به یاد دارید؟

پدر شهید: اکبر، در سردشت سرباز بود. دهم مرداد 1370 به همراه 6 نفر دیگر به منطقه‌ای برای پاکسازی جاده از مین و گشت زنی اعزام شده بودند. کارشان را انجام داده و موقع برگشتن ضد انقلابیون کمین می‌کنند و آنها را زیر نظر می‌گیرند. وقتی نزدیک می‌شوند فریاد می‌زنند تسلیم شوید و‌گرنه تیراندازی می‌کنیم آنها هم تسلیم نشدند و سریع سنگر می‌گیرند و هر دو گروه به سمت هم تیر اندازی می‌کنند. اکبر هیچ وقت حاظر به تسلیم شدن نشد و تا آخرین لحظه با دشمن جنگید. او در تیراندازی شهید شد و از بین 6 نفر دیگر 5 نفر شهید و یک نفر مجروح شد از نیروی دشمن هم یک نفر به هلاکت رسیده بود.                                        

نوید شاهد کرمانشاه: خبر شهادت شهید را چطور شنیدید؟

پدر شهید: پنج نفر دیگری که با اکبر شهید شدند اهل شهرستان رشت بودند. وقتی پیکر آنها را به رشت بردند فکر می‌کردند که اکبر هم از مردم رشت بوده و پیکرهایشان را همراه بقیه شهدا به رشت ‌فرستاده بودند. از روی شناسنامه‌ای که در جیبش بود فهمیدند که اهل استان کرمانشاه است و پیکرش را به کرمانشاه فرستادند. در آنجا هم کسی نه خانواده‌اش را می‌شناخت و نه می‌دانستند برای کدام روستا است، به نیروهایی که در آنجا بودند گفته بودند کسی به اسم «اکبر فتاحی» را می‌شناسید یکی از اقوام که در آنجا سرباز بود می‌گوید: من‌‌ می‌شناسم، او اهل روستای انجیر بوس است. سپس پیکرش‌ به جوانرود (ترمینال ثلاث) می‌بردند و آنجا هم پرس و جو کردند که خانواده اکبر فتاحی که شهید شده است را می‌شناسند یا نه؟ یکی از آشناها می‌گوید: من می‌شناسم و خانه پدربزرگش جوانرود است. پیکرش را به خانه پدربزرگش بردند بالاخره اقوام و آشناها را  بعد از 7 هفت روز به ثلاث آوردند و مستقیم برای تدفین به گلزار شهدا می‌برند.

مرداد بود، من سر زمین کشاورزی بودم آنجا پیغام فرستادند که یکی از بچه‌هایت از پشت‌بام افتاده سریع به خانه بر‌گرد. وقتی رسیدم گلزار شهدا که نزدیک روستا بود دیدم‌ تعداد زیادی مردم آنجا بودند اصلا از هیچ چیزی اطلاع نداشتم و نمی‌دانستم که برای تدفین پسر خودم آنجا جمع شده‌اند. به منزل رسیدم، داخل و بیرون حیات خیلی شلوغ بود. صدای شیون و زاری می‌آمد یکی از مردهای روستا نزدیکم آمد دستم را گرفت و گفت: اکبر شهید شده است. مادرش ‌هم چند دقیقه قبل از من باخبر شده بود سریع خودم را به گلزار شهدا رساندم. ‌پیکرشهید داخل کیسه بود خواستند که دفن کنند، گفتم: صبر کنید باید ببینمش. وقتی کیسه را باز‌کردم‌ لباس‌های سربازی که با گلوله سوراخ شده بود و ‌پوتینی‌‌ که هنوز پایش بود را دیدم ‌از ‌شدت درد نمی‌دانستم باید چکار کنم. دوست داشتم همان لحظه می‌مُردم و با او دفن می‌شدم. چشمه‌ای نزدیک گلزار شهدا بود. آنجا پیکرش را شستیم و کفن‌ کردیم و در‌ گلزار شهدای زیارت تمرخان به خاک سپردیم.

نوید شاهد کرمانشاه: سخن پایانی

پدر شهید: من و مادرش برای اکبر دختر نشان کرده بودیم و قصد داشتیم ‌موقعی که از مرخصی برمی‌گردد مراسم نامزدی برایش بگیریم. همان روز‌ که‌ پیکرش را آوردند قرار بود برای مرخصی برگردد چون هر وقت برمی‌گشت فامیل و همسایه‌ها برای دیدنش می‌آمدند وسایل پذیرایی مهیا کرده بودیم و همان وسایل صرف مراسم عزاداریش شد.         

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده