سالروز شهادت شهید
شب پره عاشق شب، ميل هويداي خودش را نداشت تا که ديگر باره زند حيله به نابودي انوار شمع خفّاشان که تحمل ديدن نور را نداشتند ، کمر به نابوديش بستند و در تاريخ هشتم تير 1367 او را به شهادت رساندند .
شهيد علي خليلي مقدم فرزند نوروز علي در بيست و چهارم آذر ماه 1347 در خانواده اي مذهبي در تهران ديده به جهان گشود . پدرش در يکي از کارخانه هاي تهران کار مي کرد . خانواده اش در آن زمان به علت حقوق کم کارگري با يک زندگي مستأجري روزگار سختي را مي گذراندند .

پدرش به خاطر عشق و علاقه زيادي که به ائمه اطهار خصوصا پيشواي متقيان داشت نامش را علي نهاد چرا که در آينده مي بايست رهرو راه پاک آنان مي گشت و همانند آنان نيز ، همانگونه که خود خواسته بود ، به ديدار معبود خويش مي شتافت . در اولين سال تحصيلي به همراه برادرش در يکي از مدارس تهران در جنوب شهر مشغول به تحصيل شد . پس از پايان دومين سال از تحصيل ، همراه خانواده به زادگاه پدري آمد و براي ادامه تحصيل در مدرسه ابتدائي توتکابن به تحصيل ادامه داد . هنوز نوجواني بيش نبود که انقلاب شکوهمند اسلامي ايران بر طاغوت و طاغوتيان غلبه يافته و به پيروزي رسيد .
او از همان آغاز قيام و انقلاب ، شور انقلابي بودن را در و جودش احساس کرد و همگام با امت به پا خاسته در مسير جريان حق عليه باطل ، قدم نهاد و عشق به امام و انقلاب در سيمايش ظاهر شد . چند سال گذشت و انقلاب ، روح و جسمش را صيقل داد و او را همانند فولادي آب ديده و پر صلابت ساخت : دوره هاي نظامي کوتاه مدت را در بسيج و دبيرستان فرهنگ و ادب در دبيرستان جهاد فرهنگيان رشت ثبت نام نمود .
هفده سال بيش نداشت که جنگ را بنا به فرموده امام ، سرلوحه همه آموزش ها قرار داد . ديگر لحظه اي آرام و قرار نداشت ! دانست که بايد فنا شود تا اسلام و انقلاب را بقا باشد . تحصيلش ، تحت الشعاع جنگ قرار گرفت و همانگونه که از دفترهاي مدرسه اش پيداست، تمام هوش و حواس او معطوف جنگ و جبهه و شهادت و ... بود .
بقاي ابديش را در بقاي اسلام و بقاي اسلام را در گرو جنگ و مبارزه و جهاد با کفار و منافقين تا پيروزي نهايي مي ديد . او عقيده راسخش را بر مبناي جنگ حق عليه باطل پايه ريزي کرد و به کلامش جامه عمل پوشاند . چندين بار با کاروان هاي عشق و ايثار به همراه راهيان کربلاي حسين ( ع ) به جبهه هاي نور عليه ظلمت شتافت و در صف مجاهدين پيکارگر و مدافعين حق طلب ، به دفاع از دين و مکتب و ميهن خويش پرداخت ! او ، چون هر روز را عاشورا و هر ماه را محرم و هر جاي ايران را کربلا مي دانست و در همه احوال چون موج هاي دريا در حرکت بود و يک لحظه آرام نمي گرفت چرا که آسودگي خويش را عدم خويش و زنده بودنش را در حرکتش مي دانست . شمع وجودش چه در جبهه هاي نبرد و چه در پشت جبهه ها و در داخل ، پرتو افشاني مي کرد و پرتو اين شمع ، ماهيت پليد نااهلان شرور و شياطين ظاهر فريب و دنيا طلبان کوردل را ظاهر مي ساخت .
شب پره عاشق شب، ميل هويداي خودش را نداشت تا که ديگر باره زند حيله به نابودي انوار شمع خفّاشان که تحمل ديدن نور را نداشتند ، کمر به نابوديش بستند و در تاريخ هشتم تير 1367 او را به شهادت رساندند . آري ، جرم او اين بود که اسرار شب پرستان را هويدا مي کرد و بدين سان در سکوت شبانه اي ، شمع وجودش را در دل خاک فرو بردند ... او همواره دوست داشت که حسين گونه بميرد و اين گونه نيز به آرزويش رسيد ... او همانند شهيد بهشتي ، مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود و همانگونه که خون شهيد بهشتي پرده نفاق را دريد ، خون علي خليلي مقدم هم رفته رفته نفاق موجود در منطقه را دريد 


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده