خاطرات - صفحه 6

خاطرات
پوستر | شهید ناجا علی اکبر اکبری

آخرین دست نوشته شهید اکبری: "اگر صاحب زبانم باشم، صاحب وجودم هستم"

نوید شاهد - به مناسبت گرامیداشت هفته نیروی انتظامی بخشی از زندگی نامه شهید على اکبر اکبری از شهدای والامقام مرزبانی ناجا در شهرستان رشتخوار در قالب عکس نوشته منتشر شد.

حرف های شهید موسوی نژاد از لسان مادر

نوید شاهد - شهید سید مهدی موسوی نژاد از شهدای والامقام خطه خلیل آباد پیش از رفتن به جبهه های نبرد علیه دشمن بعثی و در تماس هایی که از جبهه های نبرد با مادر صبور و فدارکار خود داشت، توصیه هایی مخلصانه و خواهش هایی از مادر خود کرد که در ادامه حرف های این شهید والامقام را به نقل از مادر ایشان می خوانیم.

مادر شهید «منصور اختیار الدینی»: با خواندن قرآن دردهایم را التیام می‌بخشید

نوید شاهد – مادر شهید «منصور اختیار الدینی» تعریف می کند: هر وقت منصور منو افسرده و ناراحت می‌دید با لبخند می‌گفت؛ صبر کن مادر آلان داروی مسکن برایت می‌آورم، بعد وضو می‌گرفت و شروع می‌کرد به خواندن قرآن کریم، با این کار دردهایم را التیام می‌بخشید.
برگزیده مطالب با موضوع شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد

ویژه نامه الکترونیکی شهید هاشمی نژاد

نوید شاهد - استان خراسان رضوی در طول تاریخ خواستگاه شخصیت های دینی، علمی، ادبی، هنری و سیاسی بسیاری بوده است و مردم این خطه با داشتن روحیه آکنده از دلاوری، مردانگی و حق طلبی در گذران زمان وقایعی را از جنس ایثار و شهادت رقم زده اند. در این ویژه نامه به ابعاد مختلف زندگی، آثار به جای مانده و مطالب منتشر شده درباره شهید ترور و روحانی شهید، «شهید سید عبدالکریم هاشمی نژاد اشرفی» از چهره های برجسته انقلاب و دفاع مقدس، می پردازیم.
روایتی از زندگی شهید محمد الوانی؛

سر سفره بعثی ها نشسته بود

نوید شاهد - همرزم شهید محمد الوانی نقل می‌کند: «محمد بسیار شجاع و دلیر بود... خودش تعریف می‌کرد که با آن‌ها سر یک سفره غذا خورده و بعد از صرف غذا به سراغ یخچال رفته و از مواد غذایی آن برداشته و به سنگر خود برگشته بود».

آیین تجلیل و رونمایی از کتاب «حاج صادق آهنگران» رونمایی می شود

نویدشاهد- فرهنگسرای خاوران در آستانه‌ی گرامیداشت هفته دفاع مقدس از کتاب «حاج صادق آهنگران» با حضور مقامات کشوری و لشکری رونمایی می‌کند.
روایتی خواندنی شهید «عبدالرحمن کریمی» از زبان همسرش؛

شهید یادمان داد تا دست رد بر سینه پردرد و سوخته فقرا و نیازمندان نزنیم

نوید شاهد – همسر شهید «عبدالرحمن کریمی» در خصوص ویژگی‌های همسرش اینگونه روایت می‌کند: هر وقت کسی از سر نیازمندی به ما مراجعه کرد، عبدالرحمن هیچ وقت دستش را رد نکرد و نگذاشت دست خالی از درب خانه ما بیرون برود حتی اگر چیزی هم در منزل نداشتیم با زبان خوش او را بدرقه می‌کرد و این را در عمل به من و بچه‌ها یاد داد تا دست رد بر سینه پر درد و سوخته فقرا و نیازمندان نزنیم.

ویژه‌نامه شهید «علی رضایی»

نوید شاهد - شهید علی رضایی فرزند حسن و گوهر، بیستم شهریورماه ۱۳۴۲ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پاسدار بود. ازدواج کرد. بيست و دوم اسفندماه ۱۳۶۳ در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت تركش به سينه، شهيد شد. پيکر وی را در گلزار شهدای فردوس‌‏رضای زادگاهش به خاک سپردند. نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، ویژه‌نامه این شهید والامقام را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
خاطره‌ای از پدر شهید «علی اکبر شعبانی»

خوابی که خبر از شهادت فرزند می‌داد

نوید شاهد - پدر شهید علی اکبر شعبانی در خاطره ای از خبر شهادت فرزند خود و خوابی که دیده است نقل می کند. در ادامه مطلب این خاطره را مطالعه خواهید کرد.
روایتی از زندگی شهید مهدی قزازانی؛

شهید بسیار قانع و بخشنده بود

نوید شاهد - پدر شهید مهدی قزازانی در توصیف فرزند شهیدش روایت می کند: «مهدی بسیار قانع بود. با اینکه من خودم خیاط بودم، وقتی برایش لباس نو می‌دوختم تا زمانی که لباس قبلی اش قابل استفاده بود، لباس جدید را نمی‌پوشید و آن را به دوستان بی‌بضاعت هدیه می‌داد».
زندگی نامه شهید حسن دمور؛

اولین آجر مسجد را بنا نهاد و عازم راه شهادت شد

نوید شاهد - شهید حسن دمور از شهدای والامقام شهرستان فیروزه، عضو بسیج روستای نصر آباد بود و مسئولیت تدارکات و تبلیغات بسیج را به عهده داشت و در آبادانی روستا بسیار می‌کوشید. او در روز اعزام به جبهه تا ساعت ۱۲ ظهر در ساخت مسجد روستا کمک می‌کرد. اولین آجر مسجد را او به دست بنّا داد و در حالی که با همگی وداع می‌کرد به اهالی سفارش نمود که کار بنای خانه خدا را رها نکنید.

خلاصه ای از زندگی نامه شهید ضمیری

نوید شاهد - «شهید علی ضمیری» از شهدای والامقام شهرستان طرقبه و شاندیز است که زندگی آسوده خود را برای دفاع از میهن اسلامی عزیزمان ایران ترک گفت و به سوی جبهه های حق علیه باطل شتافت.

«قرارگاه عبور» در بازار نشر

نویدشاهد- کتاب «قرارگاه عبور» شامل خاطرات شفاهی حاج‌محمدجعفر مظاهری از دوران دفاع مقدس نوشته محسن صیفی‌کار توسط نشر ۲۷ منتشر و راهی بازار نشر شد.

«بادگیرها چشم به راه‌اند» به بازار عرضه شد

نویدشاهد- کتاب «بادگیرها چشم به راه‌اند» خاطرات شهید ابراهیم بشکرد‌ی‌زاده، رزمنده کهنسال دفاع مقدس به قلم اعظم پشت‌مشهدی، منتشر شد.

مادرانه‌ای برای شهید رضایی؛ «خبری بی‌مقدمه»

نوید شاهد - شهید «حمید رضایی» از شهدای دوران دفاع مقدس است. مادرش در روایت از او می گوید: «مدتی گذشت تا اینکه یک شب در تلویزیون دیدم، می گویند برخی از جهادگران ما به اسارت دشمن در آمده اند و جمعی از آنان شهید شدند. با این خبر دلم پر از آشوب شد. بهرام ما شهید شده بود. چند روزی بعد یکی از هم‌رزمان حمید به خانه ما آمد و همسرم را با خود به جایی برد و غیرمستقیم به او خبر داد که حمید به شهادت رسیده است. پدرش هم فوری به خانه آمد و بی مقدمه خبر شهادت پسرم را به من گفت!» ادامه این روایت را در نوید شاهد بخوانید.
به مناسبت سالروز تولدش معرفی می‌شود

ماجرای شفا یافتن شهید «حسن‌زاده»

نوید شاهد - شهید «علی‌اکبر حسن‌زاده» نوجوانی بود که در کودکی به لطف خدا و امام حسین (ع) شفا پیدا کرد و بعد به یومن این شفا نامش را علی‌اکبر گذاشتند.

انتشار خاطرات شفاهی مقام معظم رهبری از سال‌های جنگ تحمیلی

نویدشاهد- کتاب «حضرت یار ۳»، شامل خاطرات شفاهی مقام معظم رهبری از هشت سال دفاع مقدس توسط نشر یا زهرا منتشر شد و در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفت.

با موشك هاي اس اس بیمارستان را بمباران کردند

نوید شاهد – در خاطرات دکتر «کرامت یوسفی» آمده است: فكر كردم بيمارستان را زدند. طبقه ي بالاي بيمارستان، بخش اطفال بود. سراسيمه به طبقه ي بالا دويدم. درها و شيشه ها همه خرد شده بود. تمام فضا خاك بود. ولي بچّه ها روي تخت ها و خاك و شيشه ها نشسته بودند و سالم بودند. معلوم شد موشك به نزديكي بيمارستان اصابت كرده است.

خاطرات آزاده کرمانشاهی از لحظات آزادی و ورود به خاک ایران

"حسین عزیزی" آزاده کرمانشاهی، می گوید: « وسایل‌مان را جمع کردیم و راهی شدیم. بیرون اردوگاه اتوبوس‌ها منتظر بودند تا ما سوار شویم. باورمان نمی‌شد که این قدم‌ها به سمت ایران می‌رود. سوار شدیم و اتوبوس حرکت کرد. کسی نگران تهدید و کتک عراقی‌ها نبود. همه می‌توانستیم به راحتی با بغل دستی‌مان صحبت کنیم و یا بیرون را نگاه کنیم.»

«حسین» آخرین شهید غریب اسارت

نویدشاهد- «شهدای غریب» عنوان اثری به قلم «عبدالمجيد رحمانيان» است که خاطرات ی از شهدای آزاده را بازگو می کند. اين كتاب روایتی از عاشقانی گمنام است که به اسارت درآمده و غريبانه در خاک دشمن شهید شده اند. در این گزارش خاطرات ی دردناک در اردوگاه اسارت، از لحظه شهادت همرزمان که بدون حق دفاع به دست دشمن بعثي به شهادت رسیده اند را می خوانیم که از کتاب «شهدای غریب» اقتباس شده است.
تازه‌ها
طراحی و تولید: ایران سامانه