نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خواهر شهید «سیدیحیی ساداتی» می‌گوید: «پدرم گفت بلند شو پسرم ما باید دشمن را ذلیل و خار کنیم امروز جبهه به شما جوانان نیاز دارد ایشان با شنیدم این حرف از رختخواب بلند شدند و پیشانی و صورت پدر را بوسید و به این طریق رضایت پدر و مادر را برای رفتن جلب کرد.»
کد خبر: ۵۸۷۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

زندگینامه شهید والامقام «محمد محمدی‌زاده شکوهی»
ماه مبارک رمضان ماه خودسازی و علی وار زیستن و حسین وار مردن آغاز شده بود و محمد در اولین روز رمضان، علی‌وار گام‌های استوارش را بر میدان کارزار نهاد.
کد خبر: ۵۸۷۸۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

مادر گرانقدر شهید «مهدی عصارزاده» در مصاحبه‌ای بیان می‌کند فرزندش عاشق روزه‌داری و افطارش شیر و آب هویج بود. شما را به تماشای قسمتی از فیلم این مصاحبه دعوت می‌کنیم.
کد خبر: ۵۸۷۸۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر غفورزاده تومتری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «منطقه آلوده به نیروهای ضد انقلاب بود و در این شرایط من مسئول پاکسازی مین ها در مسیر تردد نیروها بودم...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حیدر علی حاتمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «هرگز فرصت استراحت نداشتیم و شبانه روز با دشمن در حال درگیری بودیدم تا جایی که مهمات تمام شد ...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی جانبازان
جانباز «حسین کریمی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «به خوبی به یاد دارم صدام به فرمانده ما آذرفر در بی‌سیم گفت: تو هم‌دوره من در انگلیس بودی، به نیروهای عراقی بپیوند ...»
کد خبر: ۵۸۷۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

برگی از خاطرات؛
«علی، اعتقاد زیادی به مشاوره داشت و علی رغم اینکه به خاطر توانایی‌های مدیریتی، نظامی و اخلاقی‌اش، فرماندهی یکی از گردان‌ها به او سپرده شده بود؛ اما برای انجام کارها، از افراد مختلف مشورت می‌گرفت ...» ادامه این خاطره از شهید «علی میوه‌‏چین» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

خاطره خودنوشت شهید حمزه قربان قسمت «1»
شهيد «حمزه قربان» در دفتر خاطرات خود می‌نویسد: «31 خردادماه 1361 دوشنبه قرار شد به خط اعزام شويم، بچه‌ها اولين روزی بود که با تجهيزات به صبحگاه می‌آمدند...» متن کامل خاطره اول این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

در خاطره‌ای برای خواهرش می‌گوید:
شهید جعفر عمیق در خاطره‌‌ای برای خواهرش چنین می‌گوید: ««یک شب که ۵ نفر از ما را برای شناسایی به اردوگاه دشمن فرستادند، تا می‌توانستیم پیشروی کردیم تا از تجهیزاتشان باخبر شویم. سه نفرمان در پشت تپه کشیک ایستادند و من و دوستم سینه‌خیز به سمت سنگر دشمن رفتیم... »
کد خبر: ۵۸۷۷۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

سیری در کلام شهید مدافع حرم «قدرت‌الله عبدی»:
شهید «قدرت‌اللّه عبدیان» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌‌اش نوشته است: «خون جاری بر پیشانی شهید است که زنگار از آینه وجودمان پاک می‌کند تا اوج بندگی، سیر و سلوک در عالم معنویت را از فداکاری آنها درس بگیریم.»
کد خبر: ۵۸۷۷۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی،زندگینامه شهید والامقام «حمید کنعان‌پور ایرانق» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۸۷۷۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

بردار شهید «حسین حاجی نژاد» روایت می‌کند:برادرم فرد بسیار مقیدی بود. یکی از افسران دوران طاغوت می‌گفت: «قبل از پیروزی انقلاب سال ۱۳۵۷ که حسین دوران خدمت سربازی رو تهران و یگان ما می‌گذروند، به خاطر شرایط حاکم، روزه گرفتن کار سختی بود، اما ...» در ادامه خبر متن خاطراه زیبا را بخوانید.
کد خبر: ۵۸۷۷۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «مجید راونگی» می‌گوید: سال 1364 داوطلبانه به جبهه رفتم و در تیپ 58 ذوالفقار خدمت می‌کردم. عشق رفتن به جبهه داشتم و این وظیفه هر مسلمانی بود که برود و از میهنش دفاع کند.
کد خبر: ۵۸۷۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطرات شفاهی والدین شهدا،
شهید «عیسی سیاهی» از شهدای دانش آموز جنگ تحمیلی است که عشق به دفاع از وطن باعث شد وی کلاس درس را رها کرده و به عنوان بسیجی راهی جبهه شود. مادر گرانقدر شهید می‌گوید: پسرم «عیسی» همیشه با صدای بلند در مدرسه قرآن تلاوت و مداحی می‌کرد. در ادامه مصاحبه انجام شده با مادر گرانقدر این دانش آموز شهید منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۷۶۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

شهید «علیرضا ارشدی امرالله» اسفند سال ۱۳۵۰، به دنیا آمد و مهر سال ۱۳۷۰، به شهادت رسید. تصاویری از این شهید بزرگوار را در نوید شاهد آذربایجان شرقی ببینید.
کد خبر: ۵۸۷۶۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

خاطرات شفاهی جانبازان؛
جانباز «غلام ناظری» می‌گوید: سال ۱۳۶۰، بعد از عملیات فتح‌المبین، در جبهه حضور داشتم. یک خاک‌ریز بود که شکل عصا داشت و در اختیار عراقی‌ها بود. با ذکر "الله اکبر" عملیات را شروع کردیم و درگیر شدیم. آن‌قدر غرق در نبرد شدیم که نفهمیدیم چطور خاک‌ریز را گرفتیم.
کد خبر: ۵۸۷۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۱

زندگینامه شهید نیازعلی گل خاتونبانی؛
شهید «نیازعلی گل خاتونبانی» با آغاز جنگ تحمیلی به جبهه رفت. حتی بعد از قبولی در دانشگاه نیز نتوانست تحمل کند و رفتن به جبهه را به ماندن در دانشگاه ترجیح داد.
کد خبر: ۵۸۷۵۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳

خاطراتی از زندگی شهید «امیر حسین پاپی چشمه» به روایت مادرش؛
مادر شهید «امیرحسین پاپی چشمه» می گوید: یکی از نارنجک ها هنگام آموزش در شرف انفجار قرار گرفته که امیرحسین به لحاظ آموختن درس فداکاری و گذشت و ایثار جان در راه خدا که از برادرش هوشنگ یاد گرفته بود، خودش را بر روی آن نارنجک پرتاپ می کند تا آسیبی به دیگر بسیجی ها وارد نشود.
کد خبر: ۵۸۷۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۲

خاطره‌ای به مناسبت سالروز شهادت شهید «سبز علی تیموری» منتشر می شود
ساره عبدالهی فر خواهرزاده شهید «سبز علی تیموری ارضتی» نقل می کند: شب عمیلات درگیری عجیبی برپا شده بود، علی شجاعانه می جنگید، مثل این که بوی خوش خدا را احساس می کرد. جنگ تا سحر ادامه داشت گلوله های توپ و خمپاره مثل باران بر سر بچه ها می بارید علی سوار ماشین شده بود و به پشت خط مقدم آمد.
کد خبر: ۵۸۷۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۰۹

قسمت دوم خاطرات شهید «سید حسن شاه‌چراغ»
آیت‌الله حاج غلامعلی نعیم‌آبادی نقل می‌کند: «رفتار شهید شاه‌چراغ نمونه عالی رفتار انسانی، متواضعانه و فروتنانه بود و مبتنی بر آنچه در آیات و روایات دینی ما آمده است، وی بی‌تردید از امید‌های نه تنها استان سمنان بلکه انقلاب اسلامی ایران بود. سخن گفتن پیرامون هر شهیدی به ویژه شهدایی مانند شهید شاه‌چراغ آسان نیست.»
کد خبر: ۵۸۷۴۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۱۲/۱۳