نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - همسران شهدا
خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «ابراهیم احترامی» می‌گوید: «از ازدواجمان زمان زیادی نگذشته بود که جنگ شروع شد. شهید خیلی دوست داشت به جبهه برود ولی جایی که خدمت می‌کرد نمی‌گذاشتن که به جبهه برود، شهید به من گفت «اگر سپاه به من اجازه ندهد از طریق بسیج به جبهه می‌روم». مادر شهید گفت «ابراهیم می‌شه به جبهه نری؟» و شهید در جواب گفت «خواهش می‌کنم راضی باشید تا من به جبهه بروم»»
کد خبر: ۵۵۹۳۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۲۰

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «ابراهیم جعفری» می‌گوید: «یک روز عصر دیدم که شهید خیلی مضطرب است، به من گفت که می‌خواهد به ماموریت برود، شهید رفت و بعد از مدتی از اهواز با بنده تماس گرفت و گفت به جبهه رفته است. شبی که قرار بود عملیات بیت‌المقدس انجام شود تلویزیون روشن بود و تا تلویزیون گفت که عملیات بیت‌المقدس با رمز "یا علی ابن ابیطالب" شروع شد، پسر سه‌ ساله‌ام گفت «مامان، بابا شهید شد.»»
کد خبر: ۵۵۹۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۷

خاطره‌نگاری همسران شهدا
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با همسر گرامی شهید «اکبر صدر یزدی» به مصاحبه پرداخته است. نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۹۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «علی افراء» می‌گوید: «شهید علاقه زیادی به جبهه رفتن داشت و به من گفت «پانزده روز به جبهه می‌روم و برمی‌گردم». انسان خوب و با خدایی بود، خیلی مهربان بود و همیشه نمازش را سر وقت می‌خواند. خاطرات زیادی ازش دارم، اگر دوباره می‌دیدمش حرف‌های زیادی بهش می‌زدم...»
کد خبر: ۵۵۹۰۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۳

خاطره‌نگاری همسران شهدا
«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با همسر گرامی شهید امیر سرتیپ «محمدرضا فتحی» به مصاحبه پرداخته است. همسر این شهید بزرگوار چنین روایت می‌کند: «زمانی که همسرم به شهادت رسید، روزنامه خراسان خبر شهادت همسرم را چنین منتشر کرد: ببر خراسان به شهادت رسید.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۹۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۱

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «غلام ذاکری بلیلی» می‌گوید: «شهید زمانی که توی دریا بود با قاچاقچی‌ها درگیر می‌شود و به شهادت می‌رسد. شهادت همسرم خیلی برایم سخت بود، چون بچه‌ کوچک داشتم و پسرم اوایل نمی‌دانست که پدرش شهید شده است، چون آن زمان کوچک بود چهره پدرش را یادش نیست...»
کد خبر: ۵۵۹۰۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۱۰

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید حسن یزدی، از خاطراتش تعریف کرد: حسن در بازه زمانی مشخصی، از جبهه به خانه می‌آمد. در آن روز خاص، من همچنین انتظار ملاقات با او را داشتم و خانه را برای استقبال آماده کرده بودم اما، یک نامه با آرم بنیاد شهید به دستم رسید.
کد خبر: ۵۵۸۹۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۷

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «علی اسلامی جوزانی» می‌گوید: «پنج ماه از ازدواجمان نگذشته بود که شهید به شهادت رسید. داخل خانه برای خودش کتابخانه داشت و مرتب کتاب می‌خواند. زمانی که می‌خواست به جبهه برود مانع رفتنش نشدم، چون برای دفاع از مملکت به جبهه می‌رفت...»
کد خبر: ۵۵۸۹۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۸/۰۸

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمد دهقانی سیاهکی» می‌گوید: «کسانی که شهید را می‌شناسند، اسمش را پلنگ گذاشته بودند. در ایام شهادت امام علی(ع) و ماه رمضان بود که شهید با لب تشنه به شهادت رسید. شهید همیشه می‌گفت از خدا بخواهید به جای ثروت، مرگ با عزت نصیبتان کند.»
کد خبر: ۵۵۸۵۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۹

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمد امامدادی» می‌گوید: «شهید خیلی آدم مومن و متدینی بود. یک آدم ساده روستایی بود ولی در همه‌ی کارها وارد بود. پیش نماز مسجد بود و همیشه دعای کمیل می‌خواند. دوست دارم دوباره ببینمش.»
کد خبر: ۵۵۸۵۱۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۲۲

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمود جعفری حاجی‌آبادی» می‌گوید: «شهید از نظر اخلاقی خیلی خوب بود. همسرم از شهدای فراجا است و در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر به شهادت رسیدند. همیشه می‌گفت سعی کنید مواظب بچه‌هایتان باشید که سمت مواد مخدر نروند و به کارهای خلاف کشیده نشوند.»
کد خبر: ۵۵۸۴۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۹

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «علی‌اصغر جعفری لاری» می‌گوید: «هنوز بعد از 30 سال یاد شهید که می‌افتم غصه می‌خورم، خیلی برایم سخت است، بدترین اتفاق زندگی‌ام بود. مردم قدر این آزادی و راحتی که دارند را بدانند. این خون‌هایی که ریخته شده هر کدامشان یک شخصیت وصف نشدنی بودند.»
کد خبر: ۵۵۸۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۷

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عبادالله آتش‌جامه» می‌گوید: «شهید به علت مجروحیتی که داشت روده‌هاشو برداشته بودن، پزشکش می‌گفت شهید 30 سانت بیشتر روده ندارد و ما باید هر 5 دقیقه پانسمان شکمش را عوض می‌کردیم ولی با این حال هیچوقت گله و شکایت نمی‌کرد، خیلی به زندگی امیدوار بود و همیشه از راهی که رفته بود خوشحال بود.»
کد خبر: ۵۵۸۲۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۵

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «حسین نکویی» می‌گوید: «شهید سال 1362 به جبهه رفت. وقت نکرد وصیت‌نامه بنویسد فقط یک نوشته داد که روی آن نوشته بود جان تو جان بچه‌ها. گفت بعد از 6 ماه از اهواز برمی‌گردد ولی نیامد تا اینکه بعد از 2 سال، شناسنامه‌ و لباسش را برایم آوردند.»
کد خبر: ۵۵۸۱۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۹

اولین جشنواره بازی‌های بومی و محلی ویژه همسران و فرزندان شهدای شهرستان قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۸۰۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۶

اولین جشنواره بازی‌های بومی و محلی ویژه همسران و فرزندان شهدای شهرستان قزوین برگزار شد.
کد خبر: ۵۵۸۰۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۶

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «یعقوب آرامش» می‌گوید: «شهید برای من یک معلم بود. انسان خیلی بخشنده‌ای بود، به یتیمان و خانواده‌های نیازمند کمک می‌کرد. مانند یک استاد اخلاق بود. شهید به من گفت: «برای من نذر نکن که برگردم، دعا کن من به آرزویم که شهادت است برسم.»»
کد خبر: ۵۵۷۹۹۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۴

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «موسی آشوری» می‌گوید: «من و شهید به هم علاقه زیادی داشتیم، هر چند که اون بیشتر به من علاقه داشت. وقتی که کشورمان تهدید می‌شود باید از آن دفاع کنیم، برای همین مانع رفتنش به جبهه نشدم و زمانی که خدمت سربازی‌اش را تمام کرد از طرف بسیج به جبهه اعزام شد.»
کد خبر: ۵۵۷۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۹

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمد گلزاری» می‌گوید: «شهید خیلی مردم‌دار بود و اخلاق خوبی داشت. همراه برادرش به جبهه رفت، هر دوی آنها داخل یک تانک بودند که خمپاره می‌زنند و هر دو برادر با هم شهید می‌شوند.»
کد خبر: ۵۵۷۸۰۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۶

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «محمد ملاح» می‌گوید: «بار اول که برای جبهه نام‌نویسی کرد به جبهه نفرستادنش که شهید ناراحت شد و به خانه آمد با اصرار زیاد بالاخره شهید را به جبهه فرستادند. تو عملیات بیت‌المقدس با رمز علی بن ابی طالب مفقودالاثر شد. ما برای شهادت آماده بودیم، این‌ها خواست خداوند است.»
کد خبر: ۵۵۷۷۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۱