بعد از خدا تو سزاوار ستایشی

بعد از خدا تو سزاوار ستایشی
معرفی کتاب

بعد از خدا تو سزاوار ستایشی

چراغ خاموش حرکت می کردیم اما آسمان روشن روشن بود. صداهای مهیب و و حشتناک تکان های شدیدی به ماشین می داد و دلمان فرو می ریخت و به هم نگاه می کردیم و صداهای دعا خواندنمان بلندتر می شد. انگار گلوله ها آمبولانس را دنبال می کردند. حس کردم که ماشین را هدف گرفته اند، با قدرت پدال گاز را فشار دادم
طراحی و تولید: ایران سامانه