همرزم شهید "سیف اله تردست" چنین می گوید: صبح روز شهادت بعد از اینکه از خواب بیدار شدیم و نماز صبح خواندیم سیف الله را با چهره عجیبی دیدم!! از او پرسیدم فلانی چی شده ؟ خودتی! گفت: احساس عجیبی دارم. امشب خوابی دیده ام و می دانم که حتماً شهید می شوم. ادامه خاطره خواندنی را در نوید شاهد ایلام بخوانید.