نوید شاهد هرمزگان - صفحه 3

آخرین اخبار:
نوید شاهد هرمزگان
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت جانباز از حضورش در عملیات رمضان و محرم

جانباز سرافراز «حسین کامیاب ایسینی» درباره نحوه رفتنش به جبهه چنین روایت می‌کند: بعد از نام‌نویسی برای اعزام، در کرمان دوره آموزشی دیدم و پس از ۴۰ روز ما را به شوش فرستادند. در عملیات رمضان حضور داشتم و تا پاسگاه زید پیش‌روی کردیم. پس از آن، عملیات محرم آغاز شد و شبانه، نزدیک نماز صبح، به سمت عین‌خوش حرکت کردیم. در همین عملیات، در جاده‌ای بین ایران و عراق مجروح شدم و ترکش به بدنم اصابت کرد.
وصیت‌نامه شهید «عبدالغفور ضعیفی»

همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و امام را تنها نگذارید

شهید «عبدالغفور ضعیفی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: از همه دوستانم می‌خواهم مرا حلال کنند. وصیتم به شما عزیزان این است که همیشه راه شهدا را ادامه دهید، از بی‌تفاوتی بیرون بیایید تا در روز قیامت بی‌پاسخ نمانیم. همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشید و امام را تنها نگذارید. دیگر چیزی به یادم نمی‌آید، فقط خیلی برای امام دعا کنید، چرا که او حق زیادی بر گردن ما دارد.

تصاویر به یادگار مانده از شهید «عباس جلالی بهمنی»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان تصاویر به یادگار مانده از شهید «عباس جلالی بهمنی» را برای علاقه‌مندان منتشر کرد.
وصیت‌نامه شهید «عباس جلالی بهمنی»

نماز و روزه‌تان را ترک نکنید و از خانواده‌ی شهداء دلجویی کنید

شهید «عباس جلالی بهمنی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: از شما و برادران و خواهرانم می‌خواهم برای امام عزیز و رزمندگان اسلام دعا کنید و از خانواده‌ی شهداء دلجویی کنید. نماز و روزه خود را به جا بیاورید.
زندگی‌نامه شهید «عباس جلالی بهمنی»

شهیدی که وعده آوردن تربت کربلا را داد

شهید عباس جلالی بهمنی، جوانی مؤمن و عاشق شهادت از روستای خیرآباد از توابع شهرستان میناب، که زندگی‌اش سرشار از عشق به اهل‌بیت (ع) و خدمت به مردم بود، در هجدهمین بهار عمر خود، از جبهه مهران پر کشید و به دیدار معبود شتافت؛ همان‌گونه که همواره وعده داده بود: «یا تربت کربلا را می‌آورم، یا با تابوتی از جبهه بازمی‌گردم.»
خاطره‌‌ای از شهید «فرزاد مسافری»

عزم شهید مسافری برای دفاع از وطن؛ قصه نوجوانی پرشور

مادر شهید تعریف می‌کند: او با دیدن تصاویر رزمندگان در تلویزیون، تصمیم خود را به ما اطلاع داد. این تصمیم با مخالفت من و پدرش روبرو شد، اما اصرار ما تاثیری روی او نداشت. هر وقت رزمندگان را در تلویزیون می‌دید، بغض می‌کرد و به من و پدرش می‌گفت؛ اگر مانع رفتنم شوید، گناهش گردن شما خواهد بود. بالاخره اشک‌هایش روی دل پدر تاثیر گذاشت و رضایت داد که در جبهه شرکت کند.
وصیت‌نامه شهید «فرزاد مسافری»

مدرسه هم یک جبهه است، سنگر مدرسه را رها نکنید

شهید «فرزاد مسافری» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: سعی می‌کنم رزمنده‌ی خوبی باشم، چون امام حسین (علیه‌السلام) مولای من است و شما باید به خودتان افتخار کنید که پسرتان به شهادت برسد؛ چون این بزرگ‌ترین افتخار برای من است و از برادرانم می‌خواهم سنگر مدرسه را رها نکنند، چون مدرسه هم یک جبهه است.

خادمی‌ بی‌وقفه‌ در‌ موکب‌ شهدای‌ گمنام‌ بندر خمیر

در آستانه اربعین حسینی، موکب شهدای گمنام بندر خمیر با فضاسازی معنوی و پرشور، جلوه‌ای از عشق و ارادت به سید و سالار شهیدان را به نمایش گذاشته است. خادمین این موکب، از سحرگاه تا شامگاهان، بی‌وقفه در حال خدمت‌رسانی به زائران و عزاداران اباعبدالله الحسین (ع) هستند و با تدارک برنامه‌های متنوع فرهنگی و مذهبی، فضایی سرشار از عطر حسینی را برای دلدادگان آن حضرت فراهم آورده‌اند.
زندگی‌نامه شهید «محمد کارگر سندرکی»

شهیدی از دیار ایمان که در کربلای یک جاودانه شد

شهید «محمد کارگر سندرکی» از دل یک خانواده مذهبی و با ایمان، با عشق به اهل بیت (ع) و اراده‌ای پولادین، پا به میدان جهاد گذاشت و پس از گذراندن خدمت سربازی در لشکر ۸۴ خرم‌آباد، با رشادت‌های بی‌بدیل خود، در دفاع از وطن و دین به شهادت رسید.
زندگی‌نامه شهید «احمد جعفری»

سربازی که جان خود را در راه وطن هدیه کرد

شهید «احمد جعفری»، جوانی مؤمن و مهربان از روستای گچینه شهرستان میناب، که از کودکی طعم کار و تلاش را چشید، در ۱۸ سالگی لباس سربازی بر تن کرد و پس از ۲۳ ماه حضور در جبهه‌های غرب، در مرداد ۱۳۶۲ در مهران بال‌های پرواز گشود و به قافله شهدا پیوست.

ویژه‌نامه الکترونیکی شهید مدافع حرم «خلیل تختی‌نژاد» منتشر شد

شهید مدافع حرم «خلیل تختی‌نژاد»، فرزند غیور هرمزگان، با دل کندن از خانه و سرزمین مادری، راهی جبهه سوریه شد تا از حرم حضرت زینب (س) دفاع کند و در این راه جان خویش را فدای دین و ولایت سازد. نوید شاهد هرمزگان در سری ویژه‌نامه‌ها به معرفی اجمالی شهید «خلیل تختی‌نژاد» می‌پردازد.

تصاویر به یادگار مانده از شهید «حمیدرضا محمودی»

پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان هرمزگان تصاویر به یادگار مانده از شهید «حمیدرضا محمودی» را برای علاقه‌مندان منتشر کرد.

کلیپ/ گرامی‌داشت زادروز شهدای مرداد ماه استان هرمزگان

کلیپ گرامی‌داشت زادروز شهدای مرداد ماه استان هرمزگان به همت معاونت فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان هرمزگان تهیه و تولید شده است که در ادامه تقدیم علاقمندان می‌شود.
تجلیل از مقام شامخ شهدا در شهرستان حاجی‌آباد

دیدار صمیمی مسئولان با خانواده شهید «مجید مرتضی‌پور»

رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران حاجی‌آباد به همراه مدیرکل نهاد کتابخانه‌های عمومی هرمزگان با خانواده شهید والامقام «مجید مرتضی‌پور» دیدار و از ایثار و فداکاری‌های این عزیزان تجلیل کردند.

ویژه‌نامه الکترونیکی شهید «حسن گرگی بندری» منتشر شد

نوید شاهد هرمزگان در سری ویژه‌نامه‌ها به معرفی اجمالی شهید «عبدالرضا مریدی» می‌پردازد.

پوستر شهید «عبدالله قاسمی» طراحی و منتشر شد

همزمان با سالروز شهادت شهید «عبدالله قاسمی»، پوستر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد هرمزگان منتشر شد.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت جانباز از روزهای سخت اسارت

جانباز «خلیل زاهدی» روایت می‌کند: سال ۱۳۶۵ از میناب به جبهه اعزام شدم. پس از گذراندن سه ماه دوره آموزشی، مرا به باختران در منطقه سرپل‌ذهاب فرستادند. در دوران اسارت، وقتی برایمان آب می‌آوردند، ما را به صف می‌کردند و تنها به اندازه یک ته‌استکان آب می‌دادند. ما را در اتاقی زندانی می‌کردند و پس از شش روز، در را باز می‌کردند تا اجازه رفتن به سرویس بهداشتی داشته باشیم.
زندگی‌نامه شهید «عباس حیدری‌نسب خراجی»

روایتی از ایثار و ایمان یک سرباز وظیفه

شهید عباس حیدری‌نسب خراجی، فرزند حسین، در روستای خراجی به دنیا آمد. از کودکی اهل نماز و صبر بود. پس از گذراندن دوره آموزشی در ارتش، برای دفاع از اسلام و قرآن راهی جبهه‌های غرب کشور شد و پانزدهم مرداد ۱۳۶۱، در حین مأموریت رزمی در سرپل‌ذهاب بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکرش در زادگاهش به خاک سپرده شد.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت جانباز از شکست حصر آبادان تا آزادسازی خرمشهر

جانباز «حسین مراتی» چنین روایت می‌کند: من در عملیات آزادسازی خرمشهر حضور داشتم. البته پیش از آن هم در چهار عملیات بزرگ شامل عملیات دشت عباس، عملیات شکست حصر آبادان، عملیات آزادسازی دهلاویه و عملیات آزادسازی خرمشهر شرکت کرده بودم. آن زمان آرپی‌جی‌زن بودم. یک روز، هنگام شناسایی منطقه، ناگهان پایم روی مین رفت و مجروح شدم.
خاطرات شفاهی جانبازان؛

روایت جانباز 70 درصد از رضایت‌نامه‌ای که خودش آن را امضا کرد

جانباز ۷۰ درصد «حمزه عباسی» درباره نحوه نام‌نویسی‌اش برای جبهه چنین روایت می‌کند: سال ۱۳۶۴، دوم راهنمایی بودم و می‌خواستم برای اولین‌ بار به جبهه بروم. یک رضایت‌نامه دستی نوشتم و انگشت شست دستم را به‌ جای انگشت مادرم و انگشت شست پایم را به‌ جای انگشت پدرم روی رضایت‌نامه زدم و به جبهه اعزام شدم. در منطقه عملیاتی شلمچه بودم و داشتم اسلحه‌ام را آماده می‌کردم که ناگهان یک تیر به گوشم اصابت کرد و روی زمین افتادم.
طراحی و تولید: ایران سامانه