شهید غلامحسین فرهنگی

شهید غلامحسین فرهنگی
قسمت سوم خاطرات شهید غلامحسین فرهنگی

هنوز هم صدایش در گوشم است

همسر شهید «غلامحسین فرهنگی» نقل می‌کند: «بار آخر هر دو پسرش را به آغوش کشید و بوسید. به من گفت: خانم! ممکنه شهید بشم و جنازه‌ام پیدا نشه! خودت رو آماده کن!»
قسمت دوم خاطرات شهید غلامحسین فرهنگی

مهر برگشتی روی پاکت نامه!

برادر شهید «غلامحسین فرهنگی» نقل می‌کند: «صدای مسئول پست‌خانه به انتظار دو ماهه‌ام پایان داد: علی آقا! بیا اینجا نامه داری! نامه را که به دستم داد تا به خانه برسم یک نفس دویدم. توی حیاط خانه‌مان درِ پاکت نامه را باز کردم. چقدر متنش به نظرم آشنا بود. ...»

راهشان را ادامه می‌دهیم تا محتاج بیگانه نباشیم

شهید غلامحسین فرهنگی دوم خرداد ۱۳۲۷ در روستای فرات دامغان دیده به جهان گشود. کمک حال پدرش در کشاورزی بود و می‌گفت: بابا جان! از برکت خون شهدا است که شما کشاورزی می‌کنید و به راحتی خرج زندگیتان را درمی‌آرید! وی سیزدهم مهر ۱۳۶۱ در ارتفاعات سومار مفقودالاثر شد.
طراحی و تولید: ایران سامانه