امام را تنها نگذارید
به گزارش نوید شاهد گلستان، سـوم اردیبهشت ماه ۱۳۳۹، در روستای پنج دانگه از توابع شهرستان کردکوی به دنیا آمد. پدرش نورالله، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره متوسـطه در رشته اتومکانیک درس خواند. به عنوان پاسـدار وظیفــه در جبهه حضور یافت. بیست و یکم اردیبهشت ماه ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش گلوله توپ به دست ها، شهید شد. مزارش در گلزار شهدای امامزاده عبدالله شهر گرگان قرار دارد.
وصیتنامه شهید:
بسمه تعالی
«ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله أمواتاً بل أحیاءٌ عند ربهم یُرزقون»
هرگز گمان مبر آنان که در راه خدا کشته شدند مردهاند، بلکه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
اسلحه سرد و گرم خود را، قلمها و مسلسلها را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف و به سوی دشمنان اسلام که در رأس آنها آمریکا است نشانه بروید. امام خمینی (ره)
من پاسداری هستم از ثلاله خون شهدای اسلام و وارث خون ۱۵ قرن خط سرخ تشیع، در زمانی و مقطعی پر مخاطره قرار گرفتم مسئولیتها بر دوشم سنگینی افکنده، آینده را مینگرم و به گذشته میاندیشم. پس از فکرها و اندیشهها به این نتیجه دست یافتم که دو راه در پیش دارم، یکی اینکه حسین وار مانند شهدای گذشته با تمامی وجودم در راه پوئیدن و رفتن را انتخاب کنم و به شهدا بپیوندم و دوم اینکه مانند یزیدها حیوان وار بمانم، بخورم، بخوابم و هیچ حرکت و هجرتی نداشته باشم و بپوسم. در این دنیا در برابر خون پاک شهدا مسئول و در آن دنیا نیز به آتش دوزخ گرفتار آیم.
من سرباز اسلام و فرزند خمینی هستم، تصمیم گرفتم به سهم خود حرکت کنم و برای آزادی هم کیشانم از دست این جهانخواران غرب و شرق و مزدوران وابسته به آنان به جنگ بروم.
مسئولیت خیلی سنگین است، سربازم باید خط سرخ امام خمینی را پاسداری و غربیها و شرقیها را غربال کرده و امتی خالص و معتقد به مکتب اسلام بوجود آوریم. یاد این شعر مولانا میافتم:
این جهان همچون درخت استای کرام ما برو، چون میوههای نیمخام
سخت گیرد خامها مر شاخ را زانک در خامی نشاید کاخ را.
چون بپخت و گشت شیرین لبگزان سست گیرد شاخهها را بعد از آن.
چون از آن اقبال شیرین شد دهان سرد شد بر آدمی ملک جهان
عجب درسی وجودم را بلرزه در آورد ولی مصممتر میشوم که با شتاب حرکت کنم تا تکامل یابم و کامل شوم و گرنه در محدودیت و کاهلیت زندگی خواهم ماند. زمانیکه حضرت علی (ع) در محراب به ضرب شمشیر کشته میشود، میفرماید: به خدای کعبه رستگار شدم، ما چنین رهبرانی داریم.
پدر و مادر عزیزم! پس از عرض سلام، سلامتی شما از درگاه حق تعالی خواهانم. من هیچگونه ناراحتی ندارم. والدین عزیزم من با اجازه پروردگارم به این مأموریت آمدهام تا بلکه قدمی در راه جهانی شدن حکومت بحق اسلامی برداشته باشم و هنگامیکه از منزل خارج شدم با خودم عهد کردم که یا شهید شوم یا اینکه با افتخار پیروزی در برابر کفار بی دین و بی عقیده برگردم.
پدر و مادر عزیزم! اسلام را فراموش نکنید، امام را تنها نگذارید و همیشه یار و یاورش باشید. پیامی دارم برای ملت شهیدپرور ایران،ای خواهران و برادران! ما که در خط مقدم جبهه میجنگیم از شما که در پشت جبهه هستید میخواهیم که این منافقین داخلی همانطور که در صدر اسلام با بغض و کینه با امام علی (ع) دشمنی کردند را هدایت کنید.
زندگی چند روز بیشتر نیست پس این بهتر است که با افتخار و سعادت بمیرم نه در بستر. انشاالله اگر شهید شدم تشییع جنازه مرا ساده برگزار کنید و گریه و زاری نکنید. چون شهدا به لقا الله میپیوندند، نزد خدا روزی خورده و زنده هستند.
شهیدان زندهاند الله اکبر به حق پیوستهاند الله اکبر
انتهای پیام/