وصیت نامه شهید جعفر جاهد خطیبی
در قسمتی از متن وصیت نامه شهید والامقام «جعفر جاهد خطیبی»، خطاب به مادر گرامی‌اش می‌خوانیم: «مادرم، قَسَمَت می‌دهم به مقام فاطمه زهرا (س)، از شنیدن خبر شهادت من ناراحت نباش و دلت را به یاد خدا زنده نگه دار خوشحال و سربلند باش که با فاطمه زهرا محشور می‌شوی.»

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید «جعفر جاهد خطیبی» سی‌ام اردیبهشت ۱۳۴۵، در شهرستان تبریز به دنیا آمد. پدرش مختار و مادرش محبوبه نام داشت. تا سوم راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست‌ویکم دی‌ماه ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گردان در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای خطیب زادگاهش به خاک سپردند.

وصیت نامه شهید جعفر جاهد خطیبی

در ادامه متن وصیت نامه این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان می‌گردد.

ای خوشا با فرق در لقای یار رفتن/سر جدا پیکر جدا، در محفل دلدار رفتن

«بسمه تعالی»

خدایا برای چندمین بار است که وصیت‌نامه‌ام را عوض می‌کنم. حدود ۶ سال است که از جنگ تحمیلی می‌گذرد در این مدت طولانی که در جبهه شرکت کردم شهادت را که بزرگترین پیروزی است نصیبم کردی. البته شکی نیست که تا به حال لیاقت شهادت را نداشتم.

یا ولی المومنین،‌ ای صاحب اختیار مومنان،‌ ای نهایت آرزو‌های عارفان،‌ ای فریادرس فریادخواهان،‌ ای محبوب دل‌های راستگویان و‌ ای خدای جهانیان، گواه باش در این دنیا به ظاهر در تنهائی زیستم ولی تو را بهترینِ دوست‌ها و عشق‌ها یافتم. پس مرا به سوی خودت فراخوان، شاهد باش که از تمامی مظاهر مادی بریدم تا به تو بپیوندم. خدایا شاهد باش که به عشق تو در مسیر تو حرکت کردم و اینک فقط پیوستن به تو را انتظار دارم.

خدایا خواهان شهادتم نه به این معنی که از زندگی خسته شده‌ام و یا خواسته باشم که از این دنیا فرار کنم بلکه می‌خواهم شهید شوم تا اگر موجب رشد دیگران نشد خونم بتواند این موضوع را جبران کند و درخت انقلاب و اسلام را آبیاری کند.‌

ای خدای مهربان، تو خود میدانی که برای چه این راه را انتخاب کرده ام و در این راه از هیچ کوششی دست بر نخواهم داشت. تو آگاهی که من با شناخت و آگاهی کامل پا به میدان و به این راه گذاشتم.

می‌دانم تو مرا همچون شبنم صبحگاهی پاک خواسته بودی و من روسیاه از نوک پا تا فرق سر به گناه آلوده گشتم. چه کنم نفس بر من غلبه کرد و تو خود حال مرا می‌بینی ولی هرگز از روی طغیان از فرمانت سر نپیچیده‌ام. هرگز از روی عمد برخلاف دوستیت عمل نکرده ام. هرگز خود میدانی آن هنگام که طعم گناه از دهانم زایل نگشته بود فکر تو آنرا تلخ می‌کرد که هرگز گناه نداشته است. پس مرا دریاب‌ای پناه بی پناهان.

پدر و مادر عزیزم، مرا حلال کنید. نمی‌دانم با چه زبانی محبت‌های شما را بازگو کنم و از بدی‌های خودم پوزش طلبم. مادرم، قَسَمَت می‌دهم به مقام فاطمه زهرا (س)، از شنیدن خبر شهادت من ناراحت نباش و دلت را به یاد خدا زنده نگه دار خوشحال و سربلند باش که با فاطمه زهرا محشور میشوی.

مادرجان، من به جایی می‌روم که همه می‌روند بهترین جوانهایمان و رفقایمان رفتند.

پدرم، درود و سلام خدا بر شما باد. صبر و آرامش خدا بر شما باد. پدر جان نگذار غم و غصه بر چهره مردانه‌ات بنشیند و رضا باش بر قضای الهی.

و شما‌ ای خواهرانم همیشه زینب گونه باشید و زینب گونه به پیشگاه و دیدار خدایتان بشتابید و در آخر به برادرم و به برادران دینیم توصیه می‌نمایم که تقوای الهی را هر چه بیشتر رعایت کنند و حافظ صدیق شهدا باشند و هر چه بیشتر در کسب معرفت به دین و آگاهی ازقرآن کوشا باشند که فقط سعادت حقیقی در این راه است. خدانگهدار.

جعفر جاهد خطیبی   ۱۳۶۵/۱۰/۰۳ 



انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده