خاطره‌‌ای از شهید «محمد شاکری فاریاب»
شنبه, ۱۱ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۳۳
پدر شهید تعریف می‌کند: یکی از پسرهایم گفت «پس باید قرعه بزنیم تا ببینیم این دفعه نوبت برای چه کسی می‌افتد که به جبهه برود»

به گزارش نوید شاهد هرمزگان، شهید «محمد شاکری فاریاب» دوم ارديبهشت 1343، در روستای فارياب از توابع شهرستان رودان به دنيا آمد. پدرش اسماعيل، دامداری می‌كرد و مادرش مريم نام داشت. دانش‌آموز سوم متوسطه در رشته انسانی بود. به عنوان بسيجی در جبهه فعاليت می‌كرد. بيست‌ و چهارم اسفند ماه 1363، در شرق دجله بر اثر اصابت تركش به سر و سينه، شهيد شد. پيكر او را در زادگاهش به خاک سپردند.

ل

شهیدی که قرعه به نامش افتاد

شهید جوان بسیار خوبی بود و اهل نماز و راز و نیاز با خدا بود. در جوانی عشق رفتن به جبهه را داشت و چون چند دفعه به جبهه رفته بود به خانه بازگشت اما از آن جایی که نیرو برای جنگ می‌خواستند از طرف سپاه آمدند و نیروهای داوطلب را نام نویسی کردند.

یکی از پسرهایم گفت «پس باید قرعه بزنیم تا ببینیم این دفعه نوبت برای چه کسی می‌افتد که به جبهه برود»، بخاطر اینکه سه برادر بودند که باید دو نفرشان برای مراقبت از پدر و مادر در خانه می‌ماندند. در آخر قرعه به نام او افتاد و بالاخره بار سفرش را بست و راهی شد. پس از مدتی نامه‌ای برای ما فرستاد و سربرگ نامه شعر قشنگی برای ما نوشته بود، متن آن شعر این بود:

 اِی خوشا با فرق خونین در لقاء یار رفتن

سر جدا ، پیکر جدا، در محفل دلدار رفتن

از مدرسه که می‌آمد دنبال کارهایم می‌رفت، خوش اخلاق و مهربان بود و درس‌هایش را به گونه‌ای می‌خواند که از طرف مدرسه نمونه شد.

(به نقل از پدر شهید)

ل

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده