روایتی خواندنی از همسر شهید «عبدالکریم ملکی»
«ایران جعفری»، می‌گوید: وقتی شهید به خواستگاری من آمد گفت: یک سری شرایط دارم که انشاالله قبول کنید. شرایطشان این بود که توجهی به مال دنیا و تجملات آن ندارند و برای برگزاری مراسم عروسی عقیده‌ داشت که مراسم باید ساده و بدون جلب توجه برگزار شود و با برنامه فیلمبرداری و عکاسی مخالف بودند.

به گزارش نوید شاهد کرمانشاه، شهید «عبدالکریم ملکی» فرزند محمود دوم آذرماه 1339 در روستای حسن آباد از توابع استان کرمانشاه به دنیا آمد. شهید در تاریخ 18 آذرماه 1360 در عملیات مطلع الفجر که در تنگ کورک انجام شده بود به‌ وسیله خمپاره بعثیون به شهادت رسید.

عبدالکریم، توجهی با مال دنیا و تجملات نداشت

روایتی خواندنی از همسر شهید
ایشان پسر عمه من بود و در یک روستا با هم بزرگ شدیم. وقتی شهید به خواستگاری من آمد گفت: یک سری شرایط دارم که انشاالله قبول کنید. شرایطشان این بود که توجهی به مال دنیا و تجملات آن ندارند و برای برگزاری مراسم عروسی عقیده‌شان داشت که مراسم باید ساده و بدون جلب توجه برگزار شود و با برنامه فیلمبرداری و عکاسی مخالف بودند.

زمانی که برای خرید لوازم عروسی به کرمانشاه رفتیم. ایشان گفت: من می‌خواهم ساده زندگی کنم و بدون ارزش دادن به تجملات که من هم قبول کردم.

ایشان می‌گفت: دوست ندارم در روستا زندگی کنم و باید به شهرستان برویم. پدر و مادرش گفتند: ما قبول نمی‌کنیم چون همسرت سن و سالی ندارد. ایشان در جواب گفت: من هر جا که بروم همسرم را همراه خودم می‌برم.

یک ماه پس از عقد، عروسی کردیم و به اسلام آباد آمدیم. وقتی که در اسلام‌آباد زندگیمان را شروع کردیم جنگ تحمیلی آغاز شد. با شروع جنگ ایشان به جبهه رفتند و در آنجا خدمت می‌کردند و در ماه 10 روز خانه بود.

انتهای پیام/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده