«با بهلول در گردان حبیب‌بن‌مظاهر(ع) با هم بودیم. بهلول به همراه یک جعبه شیرینی از تبریز به پادگان شهید باکری دزفول برگشت. علت شیرینی را سؤال کردیم که جواب داد: داماد شده­‌ام!»آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «بهلول ابراهیمی راد» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

شوخی شوخی شیرینی دامادیش را خوردیم

به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید «بهلول ابراهیمی راد» در یکم فروردین 1339 در شهرستان کرج به دنیا آمد. پدرش رحیم و مادرش بلقیس نام داشت. این شهید گرانقدر تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارگر پالایشگاه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت.

شهید ابراهیمی راد بیست و پنجم بهمن 1364 در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای وادی رحمت شهرستان تبریز واقع است. 

بیشتر بخوانید: صوت| کبوترش پرواز کرده

جعبۀ شیرینی

کربلایی‌قدرت نوعی لیقوان، هم‌رزم شهید ابراهیمی راد روایت می‌کند: سال 1364 با بهلول در گردان حبیب‌بن‌مظاهر(ع) با هم بودیم. بهلول به همراه یک جعبه شیرینی از تبریز به پادگان شهید باکری دزفول برگشت. علت شیرینی را سؤال کردیم که جواب داد: «داماد شده­‌ام!»

همه تعجب کردیم؛ ولی پس از خوردن شیرینی فهمیدیم که شوخی می‌­کرد. او آر.پی.جی‌زن ماهری بود. در عملیات، در کارخانۀ نمک عراق درگیری شدیدی با دشمن داشتیم که خاکریزی برای پناه نداشتیم. فقط مقداری خاک که بیست سانتی‌متر ارتفاع داشت، در نزدیکی ما بود که مجبور بودیم از آن برای در امان ماندن از آتش دشمن استفاده کنیم. دوشکای دشمن روبه‌روی ما بود که به شدت دستۀ ما را هدف گرفته بود و می­زد. دستۀ ما سه آر.پی.جی‌زن داشت که هر سه در آنجا به شهادت رسیدند که بهلول و شهید نقی دباغی هم جزو آن سه نفر بودند که با ایثار و شهامت جنگیدند و به شهادت رسیدند.

منبع: کتاب به وقت زیارت 1 (مجموع خاطرات جمع آوری شده خانواده های معظم شهدا)

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده