فرازی از زندگی شهید ناصر توفیقی
به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی ، ناصر توفیقی خِلِجان در بیست و پنجم آبان 1336در خانوادهای
مذهبی در تبریز متولد شد. پدرش ارتشی و مادر خانهدار بود. یادگاریهای کودکیِ
ناصر، جوایز ارزنده و مختلفی بود که از کلاسهای قرآن گرفته بود و نشان از استعداد
و علاقه و تلاش مستمر او بود در راه رسیدن و عمل به قوانین الهی. ناصر از
بچگی دنبال کارهای مذهبی بود؛ نه اینکه از روی عادت و تبلیغ نماز بخواند. از همان دوران دبیرستانف جهت گیری سیاسی ضدِ رژیم او شروع
شد. طوری که در اطرافیانش هم تأثیر میگذاشت. او افکار خانواده را هم انقلابی کرد.
تمام
رفتارهای ناصر الگو بود. به ظاهرِ زندگی اعتقادی نداشت. راحتطلب نبود. منضبط و
تمام حرفهایش مبتنی بر تفکر الهی بود. پس از طی دوران درخشان تحصیلات متوسطه در سال 1355 در آزمون
ورودی دانشگاهها شرکت کرد و از رشتۀ داروسازیِ دانشگاه تبریز پذیرفته شد.
ناصر در کنار تحصیل دانشگاهی، لحظهای از مبارزه علیه رژیم
ستمشاهی طاغوت دست بر نمیداشت. او همدوش دوستانش با برپایی تظاهرات و برگزاری جلسات
با شور و شوق زیاد در افشای باطن پلید رژیم میکوشید و با قدمهای استوار رو در روی
عناصر گارد دانشگاه میایستاد.
پس از پیروزی انقلاب
اسلامی اسلحه به دوش در پادگان تبریز به پاسداری از حریم مقدس اسلام پرداخت و با بازگشایی
دانشگاه، سلاح را به سپاه تحویل داد و قلم برداشت برای ادامۀ تحصیل در دانشگاه.
در اولین
روزهای شکلگیریِ جهاد سازندگی برای روستاها او از جمله افرادی بود که به یاری
برادران و خواهران رنجدیده روستایی شتافت و با عشق و ایمان برای انسانهایی که در
زیر فقر و محرومیت ناشی از بیداد شاهی لِه میشدند کار میکرد. کسی از خانواده در مورد فعالیتهای ناصر
اطلاعی نداشت. در جریان و پیگیر انقلاب فرهنگی بود.
چند ماهی
از تجاوز رژیم بعثی نگذشته بود که ناصر با انتخاب آگاهانۀ خود در فروردین سال 60 روانه
جبهههای حق علیه باطل شد. در طول زمانی که در جبهه بود، منطقه به منطقه میگشت تا
در حملهای شرکت کند و بالاخره بعد از چندین ماه به جبهه شوش رفت. برادر بزرگترش
حسین، در آذر ماه 60 از او پیشی گرفت و آسمانی شد.
ناصر در مدت حضورش در جبهه لحظهای بیکار نمیماند و مدام
در تلاش و کوشش بود. در عملیات فتح المبین و در شب حمله، جلوتر از همه حرکت میکرد
و بدون هیچ اضطراب و نگرانی و با قدمهایی استوار به سوی خدا نزدیک میشد. او خود را
تشنهتر مییافت ... گویا تشنگیِ او جز با خون سینهاش رفع نمیشد. در تاریخ چهارم
فروردین61 مصادف با ماه محرم، با شهادت به اوج حرکت خداییِ خود رسید و در وادی
رحمت تبریز با کمی فاصله از برادرش به خاک سپرده شد.
منبع : امور فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی تبریز