توصیه های مهم یک پزشک شهید
خداوندا!
اخلاص و صداقتی بر من و سایر مومنان عطا کن تا هر لحظه لحظۀ حیاتمان تنها بهخاطر
تو و در راه رضای تو بگذرد و هر قول و فعلمان، برای قرب به تو باشد. حال نیز که
قصد جهاد در راه تو را نمودهایم، توفیقمان ده تا نه برای خود که تنها و تنها و
خالصانه برای تو بِرَزمیم. و اگر در این امر انگیزههای شرکآلود، همانند خودنمائی
و کسب وِجهه در میان مردم، در حال حیات و یا پس از آن و ... در ما وجود دارد، پس
الهی، امید داریم که با رحمت واسعۀ خودت گناهانمان را ببخشی و همواره با نور رحمت
و هدایت خود، ما را خالصتر و صادقتر گردانی.
پدر،
مادر، خاله جان عزیز و بزرگوارم و خواهر و برادرانم و ...!
من
قبلاً انگیزۀ عزیمتم به جبهه را برایتان گفتهام. میل دارم كه مجدداً تذكری دهم تا
بدانید كه با كمال آگاهی و اراده این راه را انتخاب كردهام. اماممان علی (ع) سخنی
دارد كه میتواند هدف زندگیم را توضیح دهد: «رَحم الله اَمرء عَرف نَفسه وَ علم
مِن أینَ و فی أین و إلی أین؟ خداوند رحمت كند كسی را كه خویشتن خویش را بشناسد و
بداند كه از كجا آمده، در كجا زندگی میكند و رو به كدامین سو و هدف دارد؟».
میتوانم
بگویم كه حتیالامكان تلاشم این بوده است كه خود را بشناسم و گذشته و حال و آیندهام
را تشخیص دهم، تا خدای خویش را بشناسم و دریچه هدایتی برای خود گشوده باشم و رحمت
الله، همانطوری كه علی(ع) میفرماید شامل حالم گردد. و در این رهگذر، به نظر من
اولین گام این بود كه در حد شناخت و توان خویش و ادعاهایم عمل نمایم. هر چند كه
فرسنگها با آن مرحله كه گفتارمان مطابق عملمان و ایمانمان پیوسته و متصل به عمل
صالح باشد، فاصله داریم. من تنها عامل محوری و مهمی را كه دیواری بین ادعا و عملم
میكشد و بدین وسیله از اخلاص دورم میسازد، نفس اماره خویش یافتم كه با همیاری
محیط با همه زمینههای منفیاش، انسان را به سوی شرك و دوری از خدا كه تجلیاش در
خصلتهایی چون رفاه طلبی، راحت طلبی، مقام پرستی، شهوت پرستی، علم پرستی،
خودپرستی، مال پرستی و تجمل پرستی و.. دیده میشود، میكشد.
و
این یعنی خُسران و زیانی كه تمام انسانها به گفته قرآن در سوره والعصر، در طول
تاریخ به آن دچارند. مگر افراد با ایمان كه عمل صالح میكنند و همدیگر را به حق
(در همه ابعاد زندگی) و صبر (برای برپایی این حق) توصیه میكنند. صابرین نیز
نیستند، مگر آنانی كه از بوته آزمایشهایی كه قرآن از آن به عنوان ابتلاء یاد میكند،
پیروز بیرون آیند. این ابتلائات نیز به گونههای مختلفی همچون ترس، گرسنگی، وارد
شدن ضربه و نقص جانی و مالی به خود و یا وابستگان و كاهش ثمرات و نعمات آنها جلوه
میكند، و برای پیروز شدن در مقابل این ابتلائات، باید، هم جهاد با شیطان درون و
هم شیطانهای بیرونی كه مظاهرش را در استكبار جهانی به سركردگی امریكا و همپیمانان
اروپایی و اسرائیل غاصب و مرتجعین منطقه و خصوصاً صدام جانی و از جانب دیگر قدرتهای
شرقی خصوصاً شوروی كه مواضعش در قبال حمله اسرائیل به جنوب لبنان و بیتفاوتیاش
نسبت به كشته شدن هزاران بیگناه پیر و جوان و كودك در لبنان و فلسطین و ایران،
انقلابینما بودنش را بهتر مینمایاند، میبینیم. در هر حال سخن دراز است و قلم
ناتوان. انشاالله خدا همهمان را هدایت كند.
پدر،
مادر، خواهر و برادران عزیزم و ... به خدا میسپارمتان.
برادرانم!
انشاءالله همهتان راه خدا را كه راه پاكی و صداقت و تعهد و مسئولیت و عمل به
ادعا و باورها وشناختهایمان است، پیشه كنید كه در این بین خطابم مخصوصاً به نادر
است كه اسلام را فراموش ننماید و بیشتر سعی كند. امیدوارم كه به لطف خدا همگی متصف
به اخلاق اسلامی و انسانی همچون «تواضع»، «فروتنی» و «حسن خلق» و هم جهت با
مستضعفان باشیم. اگر به شهادت، این فیض الهی رسیدم، از تمام افرادی كه ممكن است
تأسف بخورند، خواهشمندم كه قبل از هر اقدامی كمی تفكر كنند و دلایل این انتخاب من
و نهایت زندگی یك انسان را بسنجند و قضاوت كنند.
تنها
خدمتی كه میتوان برای شادی روح شهید كرد به عقیده من، شناخت شهید و ادامۀ راهش و
یا لااقل پندگیری است.
انشاءالله
كه انقلاب اسلامیمان هر لحظه بارورتر و در جهت خدمتِ هر چه بیشتر به مستضعفان گام
بردارد و اماممان را خداوند سلامت بدارد تا بیشتر به اسلام خدمت نماید. خدا همهمان
را موفق به عمل به دستورات اسلام بدارد. ان شاءالله.
از
همه خانواده و افرادی كه با من برخوردی داشتهاند، از علی و حسین این برادران دینیام
عذر میخواهم نسبت به همه بدیهایی كه درحقشان روا داشتهام.