مروری بر زندگی شهید عزیز آقایی
سهشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۷ ساعت ۱۹:۳۵
شهید عزیز آقایی در تاریخ 1339/7/12 در روستای چای باغی از توابع شهرستان مراغه دیده به جهان گشود ، ایشان به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافتند و در نهایت در تاریخ 1361/2/22 در آبادان بر اثر اصابت گلوله آسمانی شدند.
شهید عزیز آقایی در 1339/7/12 در روستای چایباغی از توابع
شهرستان مراغه دیده به جهان گشود. پدرش کشاورز بود و عزیز نیز از همان ابتدا کمک
دست پدر و مادرش بود، مهربانی او از کودکی زبانزد دوست و آشنا بود. به فقرا تا
آنجا که می توانست کمک می کرد و معتقد بود آنها وسیله ای برای امتحان ما در درگاه
خداوند است. دوره ابتدایی را در مدرسه سپاه دانش روستا به اتمام رساند و کلاس ششم
و هفتم را در مدرسه روستای ورجوی با موفقیت به پایان رساند. در همین سالها بود که
همراه خانواده به شهر مهاجرت کردند و ایشان در شهر به آموزش تعمیر ماشین پرداخت و
دوره مکانیکی خود را به پایان رساند و در کلاس اکابر شروع به تحصیل کرد. او
نوجوانی فعال و پشتکار بود که گاهی در کارگاه قالیبافی پدر کار میکرد. در جریان
انقلاب نیز نقش بسزایی داشت و در انجمن مساجد شرکت میکرد و در بخش اعلامیه و
نوارهای سخنرانی امام فعالیت داشت و شاه خائن را چون دیوی میدانست که مردم ایران
را به اسارت در آورده بود.ب ا تلاش بی وقفه جوانان و نوجوانان کشور بود که انقلاب
اسلامی به پیروزی رسید و بعد از انقلاب بود که این جوانان باز مورد امتحان الهی قرار
گرفتند و غیرت و شجاعت خود را دوباره در جنگ به اثبات رساندند. عزیز دوباره با عشق
به وطن و انقلاب پا به عرصه مبارزه گذاشت او دوره سربازی خود را در پشت جبهه به
تعمیر ماشین پرداخت و همچنان معترض بود که او را به خط مقدم منتقل کنند ولی موافقت
نشد. بعد از اتمام سربازیش عضو بسیج شد و به جبهه اعزام گردید و در تاریخ 5/1/1361
اعزام گردید و قسم یاد کرد تا اسلام پیروز نشده و اسرائیل نابود نگردیده به خانه
برنگردد. جبهه برای او مهمانی خدا بود جایی که ثابت کرد مردانگی دارد و ندای لبیک
یا الله سر داد و با همرزمانش به دعوت خدا لبیک گفتند. از خود گذشتن سخت است ولی
میوه این گذشت بهشت است و هر کس لایق این بهشت و بزم خدایی نیست. زندگی کوتاه ولی
پر محتوای این چنین جوانان درس زندگی به انسانهایی میدهد که دنیا را چنان زیبا و
بزرگ می بینند که حاضر نیستند از دیناری بگذرند ولی این جوانان از جان خود گذشتند
و عشق الهی را پاداش گرفتند. ایشان در بهار 1361 جانش را تقدیم خدا کرد تا ملکوتی
باشد و یادش جاودان. تن زخمی او 6 سال مهمان خاک شلمچه شد و عملیات بیت المقدس او
را به آرزوی دیرینه خود رساند و بعد از چند سال پیکرش به دست خانواده رسید و در
گلزار مراغه به خاک سپرده شد.
نظر شما