خاطره ای از شهید پاشانژاد در عالم رویا: سوزش تیر را فقط لحظه اول احساس کردم
يکشنبه, ۱۹ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۴۶
سه یا چهار روز بعد شهادت شهید پاشانژاد، شبی او را در خواب دیدم... سر حال بود. گفتم تیری که به سرت خورد خون زیادی جاری شد، حالا اثری از آن نمی بینم. جوابم داد: من همان لحظه اولش سوزش تیر را احساس کردم و خیلی زود خوب شدم.
به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، امروز نوزدهم شهریور ماه مصادف با سالروز شهادت اولین شهید سپاه مراغه می باشد.او کسی نیست جز شهید جواد پاشانژاد که در 19 شهریور 58 در کردستان به درجه رفیع شهادت نائل گشت.
به همین بهانه، خاطه ای شنیدنی از زبان یکی از همرزمان این شهید از لحظه شهادت این رزمنده دلاور تقدیم می گردد.
همرزم شهید می گوید: سال 58 بود با هم در سپاه بودیم. غائله کردستان که شروع شد امام بزرگوار دستور داد که تمام نیروهای نظامی در عرض 48 ساعت در کردستان مستقر شوند. فردایش قرار شد 40 نفر از سپاه مراغه به صورت داوطلب عازم کردستان شوند. ما بیست نفر بودیم تحت فرماندهی شهید حمید درخشی که در بوکان به دو قسمت شدیم، کارمان بیشتر نگهبانی در نقاط حساس شهر بود. یک ماه به همین منوال سپری شد تا اینکه نیروهای ضد انقلاب به مقر ما حمله کردند و در آن گیر و دار هر کسی سلاح خود را برداشت و به دفاع مشغول شد.
به هنگام صبح جهت صرف صبحانه به مقر برگشتیم. جواد در خواب بود؛ بیدارش کردم و قضیه را گفتم، خندید و گفت: فکر کردم شوخی بود و بلافاصله در کنار هم به دفاع از سنگر برخاستیم، فاصله مان خیلی زیاد نبود و هر دو تیراندازی می کردیم. داشتم به او می گفتم که بی هدف تیر نیاندازد و خود را از دید تیرهای مستقیم دشمن دور نگه دارد ولی جواد_گرم نبرد بود و گویا حرف های مرا جدی نگرفته بود. لحظاتی بعد نگاهم به جواد افتاد...
ناگهان صدای وحشتناکی برخاست و متعاقب آن خون از پیشانی جواد فوران زد. تک تیرانداز دشمن وی را هدف قرار گرفته بود او را به مراغه اعزام کردند، درست سه یا چهار روز بعدش شبی او را در خواب دیدم... سر حال بود.
گفتم تیری که به سرت خورد خون زیادی جاری شد، حالا اثری از آن نمی بینم. جوابم داد: من همان لحظه اولش سوزش تیر را احساس کردم و خیلی زود خوب شدم.
شهید جواد افشار در سال 1337 در مراغه از توابع استان آذربایجان شرقی متولد شد و در غائله کردستان در 19 شهریور سال 58 به درجه رفیع شهادت نائل شد.
انتهای پیام/
نظر شما