عطرِ چادر مادر، آرامش می‌کرد
به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، شهید فاطمه قنبری صبح روز دوشنبه دوم شهریور ماه 1351 در خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. فاطمه مشغول به تحصیل در مقطع ابتدائی مدرسه قائم مقام بود.
صبح یکی از روزهایی که رژیم بعث عراق، شهرهای کشور عزیزمان را مورد حملات هوایی و موشکی قرار داده بود فاطمه بعد از خواندن نماز صبح، خوردن صبحانه و تمیز کردن محیط خانه و حیاط، چادر مادر را سر می کند. مادر با تعجب می پرسد: «چرا چادر خودت را سر نمی کنی؟» و فاطمه با کمی فکر کردن می گوید: «مادر هر روز بمباران جنگ است، بگذار چادرت پیش من باشد تا اگر برایمان اتفاقی افتاد و حادثه ای پیش آمد من همیشه بوی تو را پیش خودم حس کنم.»
برادر فاطمه در روز 28 اسفند ماه 1363 برای شرکت در تشییع پیکر همکلاسی اش در خانه نبود که صدای آژیر قرمز بلند شد. فاطمه به محض شنیدن صدای آژیر با گمان اینکه ممکن است برادرش بترسد، دست خواهر کوچکترش را گرفته و برای اطلاع برادر به کوچه رفت؛ به محض بمباران کوچه با ویرانی چند خانه، ترکش ها و سنگ پاره ی خانه ها با انفجار مواجه شد. شهیده فاطمه در حالی که می دوید ترکشی به قسمت سمت راست سرش اصابت کرد و همانجا همچون گلی پرپر شد.
پیکر مطهرش در قبرستان ملک مدفون است. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
منبع اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان آذربایجان شرقی
انتهای پیام/
