نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحیم
به حضور محترم پدر بزرگوار برسد.
با سلام و درود به آقا امام زمان (عج) و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام بر مجاهدین فی سبیل الله و رزمندگان غیور جبهه های حق علیه باطل و با سلام و درود بر روحانیون متعهد به اسلام و با سلام گرم به حضور محترم پدر عزیز و بزرگوارم جناب آقای عبدالمناف غفاری امیدوارم که با اهل بیت و دوستان و فامیلان و آشنایان همیشه در مورد توجهات خداوند قادر و متعال قرار گرفته و همیشه از حوادث ناگوار روزگار در امان باشید و از انعامات بیکران خداوند بهره مند بوده و از مقربین درگاه خداوند متعال باشید و اگر بخواهید از احوالات چاکرتان و فرزند حقیر و کثیرالتقصیرتان اسداله غفاری باخبر باشید الحمدلله سلامتی حاصل و جای هیچگونه نگرانی نیست و نگرانی بنده فقط از دوری و مفارقت و دریافت نکردن نامه های شما می باشد.
پدر عزیز! ابتدا سلام بر حضور محترم شما میرسانم و بعد به حضور محترم و ارجمند مادر عزیزم سلام دارم. به خواهرانم فاطمه- رقیه- صدیقه و رباب و برادران عزیزم آقایان حسین- محمد و سجاد سلام دارم. پدر جان از جانب بنده از روی برادرانم ببوس. سلام بنده را به آقای علیرضا و محرم حاجی زاده برسان. سلام بنده را به تمام آشنایان و دوستان و فامیلان از جمله پسر عموهای عزیزم و دایی های گرامیم برسان. برایم نامه بنویسید و بگویید ببینم تلگراف و نامه های بنده به شما رسیده یا نه که تا به حال هیچ نامه ای ننوشته اید. از احوالات خودتان و از خبرهای روستای ارسی برایم بنویسید. در آخر پیروزی شماها را از خداوند متعال خواهانم و از خدا می خواهم که شما را از من راضی کرده و در قلبتان همیشه عشق اسلام و ایمان پر شده باشد. پدر عزیز اگر میدانستم احوالات جبهه را به خدا حالا چندمین بار من به جبهه بود و اینجا جایی است که از همه چیز به خدا نزدیک است. ما علاوه بر مقابله با بعثیان کلاسهای درسی- عقیدتی- سیاسی و نظامی نیز داریم. در آخر از شما می خواهم که مرا و تمام رزمندگان را دعا کنید و امام را نیز دعا کنید و از شما می خواهم مرا حلال کنید. این نامه را هم از عملیات کربلای 4 در سنگرمان در کنار اروند رود نوشته ام.
به امید پیروزی رزمندگان اسلام و طولانی بودن عمر امام و عمر پدر و مادر عزیزم و به امید دیدار. خدا یارتان باشد. نه شرقی نه غربی جواب نامه برقی