یادداشت|

پروانه‌های ایثار؛ از شهادت تا مجروحیت، روایتِ مقاومتِ دختران انقلاب در البرز

سه‌شنبه, ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۰۹:۱۱
در روز میلاد حضرت معصومه(س)، نه فقط از دختران که از قهرمانانی یاد می‌کنیم که یا با شهادتشان آسمانی شدند، یا با صبرشان زمین را به آسمان پیوند زدند. دختران شهیدِ زیر آوار بمباران‌ها، دختران شهدایی که با نبود پدرانشان بزرگ شدند و دختران جانبازانی که با دست‌های کوچکشان، زخم‌های بزرگ پدران را پانسمان کردند. اینجا، در استان البرز، روایت این دختران آفتاب، تکه‌های نابِ تاریخ انقلاب است...

نوید شاهد البرز، در روز ولادت حضرت فاطمه معصومه (س)، یادداشت در  تقدیر و تکریم از دختران شهید و دختران شهدا و جانبازان نوشته است که تقدیم مخاطبان می‌شود. 

یادداشت

در آینه‌ای از نور  

امروز، روز دختر است؛ روزی که به برکت میلاد بانوی کرامت، حضرت فاطمه معصومه (س)، شکوه و عزت زن مسلمان تجلی می‌یابد. در این روز فرخنده، می‌خواهیم از دخترانی یاد کنیم که نه تنها نامشان، بلکه روح مقاومت‌شان در تاریخ انقلاب اسلامی جاودانه شده است: دختران شهید، دختران شهدا و جانبازان؛ آن‌هایی که یا خود در راه دفاع از میهن به شهادت رسیدند، یا با فقدان پدران شهیدشان زندگی کردند و با صبری ستودنی، راه آنان را ادامه دادند.  

دخترانی که خود شهید شدند  

در گوشه‌گوشه این سرزمین، از جمله در استان پرافتخار البرز، دخترانی بودند که در بمباران‌ها و حملات موشکی دشمن، جان خود را فدای آرمان‌های بلند انقلاب کردند. آن‌ها هنوز در سنین نوجوانی و جوانی، طعم زندگی را به تمامی نچشیده بودند اما با شجاعتی بی‌نظیر، نام خود را در زمره شهیدان ثبت کردند. یادشان گرامی باد که با خون پاکشان، درخت انقلاب را آبیاری کردند.  

صلابت اندازه نمی شناسد

نامش ریحانه بود؛ مثل یک نسیم بهاری. اما سرنوشتش، او را به حماسهٔ سرمدی پیوند زد. دخترِ کاپشن صورتی، همان که در مراسم سالگرد شهادت سردار سلیمانی، در میان انفجارِ کرمان، خودش هم شهید شد. او فقط یک چهره نبود؛ نمادِ نسلی بود که عشق را با خون نوشت.  

کاپشن صورتی؛ ردپای یک زندگی ساده  
ریحانه سلطانی، دخترِ معمولیِ کوچه‌های ایران بود؛ با لبخندهای سرخوشانه و کاپشن صورتیِ محبوبش. اما همین دخترِ "معمولی"، در روزی که دشمن می‌خواست یاد شهید سلیمانی را ترساند، ایستاد و در جمعِ مشتاقانِ حاج‌قاسم، جاودانه شد. او ثابت کرد که شهادت، انتخابِ قلب‌های بزرگ است، نه سن و سال.  

 شهیدِ مردمی؛ همپای سردار  
سردار سلیمانی، قهرمانِ میدانِ نبرد بود؛ ریحانه، قهرمانِ میدانِ عشق. هر دو در یک راه شهید شدند: یکی در مقابل دشمنِ آشکار، دیگری در برابر ترورِ خفاش صفتان. ریحانه، دخترِ مردم بود؛ همان مردمی که سردار برایشان جنگید. حالا او هم بخشی از این روایتِ بزرگ شده است: "ملتی که سلیمانی پرورش داد، دخترانش هم سلیمانی‌وار میمیرند."  

 نمادِ دخترانِ انقلابی  
ریحانه، فقط یک شهید نیست؛ او الگوی دخترانِ امروز است. دخترانی که میتوانند هم کاپشن صورتی بپوشند، هم در خطِ شهادت بایستند. او نشان داد که دخترِ ایران، هم زیباست، هم شجاع؛ هم عاشق زندگی است، هم آمادهٔ شهادت.

پایانِ قصه؟ نه، آغازِ یک اسطوره  
ریحانه سلطانی رفت، اما کاپشن صورتی‌اش، همچنان در خیابانهای ایران دیده میشود؛ روی دخترانی که راهش را ادامه میدهند. امروز، روز دختر است و ریحانه، یکی از ستاره‌های درخشانِ این آسمان.  

دخترانی که پدرانشان را تقدیم کردند  

اما در کنار این عزیزان، دخترانی هستند که قهرمانی‌شان در سکوت و صبر معنا می‌شود؛ دختران شهدا و جانبازان که بی‌صدا، بار سنگین فقدان و مجروحیت پدران را به دوش کشیدند. آن‌ها در خانه‌های کوچکشان، درس بزرگی از استقامت و وفاداری به اسلام و انقلاب دادند. دختران شهدای البرز، مانند ستاره‌هایی درخشان، در تاریکی‌های غم، نور امید را زنده نگه داشتند. آن‌ها نه تنها پدران خود را از دست دادند، بلکه مسئولیت‌های سنگین زندگی را با چشمانی اشک‌بار، اما دلی پرامید پذیرفتند.  

و دختران جانبازان، آن فرشته‌های مهربانی که گاه تمام روزهای نوجوانی و جوانی خود را صرف مراقبت از پدران مجروح خود کردند. آن‌ها با عشق و از خودگذشتگی، زخم‌های پدران را التیام بخشیدند و با بردباری، درس ایثار را به همگان آموختند.  

البرز، سرزمین قهرمانان گمنام  

استان البرز، مهد مقاومت و ایثار، پرورش‌دهنده دخترانی است که هر یک، حماسه‌ای از عشق و وفاداری آفریدند. امروز، در روز دختر، به این بانوان غیور ادای احترام می‌کنیم و می‌گوییم: شما قهرمانان بی‌ادعای این سرزمینید. راه پدرانتان، راه نور و افتخار است و شما با ادامه این مسیر، چراغ هدایت را برای نسل‌های آینده روشن نگه داشته‌اید.  

در پایان، روز دختر را به همه دختران ایران، به ویژه دختران شهدا، ایثارگران و جانبازان استان البرز تبریک می‌گوییم. باشد که همیشه سربلند و پیروز باشید، همان‌گونه که شایسته‌ی فرزندان این مرز و بومید.  

 و به پاسِ ایستادگی و شکوهِ دخترانِ آفتاب  

 به نامِ خداوندِ مهر، که عشق را در قلبِ دخترانِ این سرزمین جاری کرد.
اگر ایثار، زبانی برای گفتن داشت، روایتش را از دخترانِ شاهدِ این دیار آغاز میکرد. دخترانی که با وجودِ سالهای سخت، همچون سروهای ایستاده، ریشه در خاکِ پاکِ میهن دارند و سر به افقِ عزت. امروز، به پاسِ صبرِ بیپایان، رشادتهای بیصدا و مرارتهای تحملشدهتان، قلم را به احترام بر زمین میگذاریم و میگوییم: «دستمریزاد، ای قهرمانانِ بیادعا!»    
شما، وارثانِ نامهای بلندید؛ دخترانی که پدران را به آسمان سپردید، اما خود، نگهبانانِ زمین شدید. هر قدمِ شما، یادآورِ عهدی است که شهدا بستند. امروز، نه به چشمِ ترحم، که با نگاهِ غرور به شما مینگریم. شما ثابت کردید که:  
- «دخترِ شهید، گلی است که با بوی خوشِ شهادت، جهان را معطر میکند.»  
- «صبوریِ شما، درسِ مقاومت برای نسلِ فرداست.»  


«فرشته‌های زمینی»  
شما که با بدن‌های زخم‌خورده، اما روحهایی پاکتر از نسیمِ بهاری، زندگی را معنا کردید. هر دردِ شما، گواهِ عشقی است که به این خاک بستید. ما می‌دانیم:  
- «جانبازیِ شما، ادامهٔ همان نبردِ مقدسِ شهداست؛ با تفاوتی که شما هنوز در میدانِ صبر می‌جنگید.»  
- «هر قدمِ سختِ شما، قدمی است برای استواریِ میهن.»  

«ستاره‌های سوخته، اما نورافشان»  
شما که در کودکی، با لباسِ مدرسه و کیفهای رنگارنگ، بی رحمانه به آسمان پرتاب شدید. یادتان گرامی باد! شما آموختید که:  
- «شهادت، سن و جنسیت نمیشناسد؛ حتی یک دختربچهٔ دهساله هم میتواند قهرمانِ ملت باشد.»  
- «نامِ شما، همیشه در تاریخِ ما خواهد درخشید: شهیدهٔ مدرسه، شهیدهٔ بازیگوش، شهیدهٔ آرزوهای بربادرفته...»  

سوگند به خون‌های پاکتان  
ما، امروز سوگند می‌خوریم که:  
- «راهِ شما را ادامه دهیم؛ با علم، با مقاومت، با عشق.»  
- «صدایتان را به گوشِ جهان برسانیم: دخترانِ ایران، یا شهید میدهند، یا شهید می‌شوند.»  

با امضای تمامِ آنهایی که وامدارِ فداکاریهای شما هستند.  

 به امیدِ روزی که دنیا، از نورِ وجودِ شما روشن شود.

انتهای پیام/ اباذری

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده