روایت شهدای غریب در اسارت در موزه شهدای استان اردبیل جان میگیرد
به گزارش نوید شاهد استان اردبیل، حسین صادقی معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل درباره شهدای غریب در اسارت توضیح داد: شهدای غریب، به شهدایی گفته میشود که در اسارت و در اردوگاههای عراق یا زندانهای گروهکهای معاند و ضد انقلاب و در خاک دشمن به صورت غریبانه به شهادت رسیدهاند و اطلاعات کافی از چگونگی اسارت و شهادتشان ثبت نشده است. باید این مطلب را هم اضافه بکنیم که بیشتر شهدای غریب، زخمی به اسارت دشمن درآمدند و به دلیل عدم رسیدگی دشمن به شهادت رسیدند.
صادقی درباره چگونگی پاسداشت یاد و خاطر شهدای غریب در اسارت گفت: برگزاری کنگره 20 شهید غریب استان اردبیل در مرداد سال 1403 و همزمان با سالروز ورود آزادگان به کشور؛ آغاز پاس داشت شهدای غریب این استان بود که به نحو احسن انجام شد. در این کنگره که با سخنرانی محمدجواد زمردیان دبیر کنگره ملی شهدای غریب انجام گرفت؛ از کتاب خاطرات شهدای غریب استان اردبیل با عنوان «سال های مجاهدت خاموش» که به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل و به قلم سیدسعید اطهرنیاری با همکاری نویسندگان اردبیلی در طی سه ماه تدوین و چاپ شده بود؛ رونمایی گردید.
وی ادامه داد: در حاشیه این مراسم، پوسترها و بنرهای شهدای غریب استان، طراحی و تولید شد و در سطح شهر و در اماکن عمومی نصب گردید. همچنین مسابقه کتاب خوانی از کتاب شهدای غریب استان اردبیل به صورت ملی برگزار شد که با استقبال بسیار زیادی به نتیجه رسید و از برندگان این مسابقه تجلیل انجام گرفت. در کنار این فعالیتها، درج خاطرات شهدای غریب استان در فضای مجازی و سایتها، کانالها و گروههای مختلف استانی از ابتدای سال 1403 آغاز شده و ادامه دارد. حضور در خانه شهدای غریب و دلجویی از خانواده های این عزیزان نیز از ابتدای برنامه، به صورت مدون برنامه ریزی شده و در شهرستانها نیز یادواره خانگی شهدای غریب برگزار میشود.
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امورایثارگران استان اردبیل درباره تاثیرات کنگره ملی شهدای غریب در اسارت بر فرهنگ و هویت ملی بیان کرد: قله اوج فرهنگ ایثار و شهادت، شهدای غریب در اسارت هستند. تبیین سیره و منش این ایثارگران و نشان دادن صبر و مقاومت آنها در اردوگاهها و زندان های دشمنان، بسیار اهمیت دارد. فرهنگی که برگرفته از مکتب عاشوراست در سبقه تاریخ قهرمانی این ملت شریف درج شده و نمود کامل دین خواهی و وطن پرستی جوانانی است که با بصیرت و معرفت به قله اوج رسیدهاند.
صادقی در ادامه به یکی از داستانها و تجربههای شخصی خود از شهدای غریب در اسارت اشاره کرد و گفت: خاطره ای از همسر شهید ابراهیم رضایی که بسیار شنیدنی است؛ همسر شهید می گوید: چند روز به سالگردش! مانده بود و در حال تدارک سالگرد بودیم. که نامهای به دست ما رسید. نامه با آرم صلیب سرخ بود. متعجّب بازش کردیم. از طرف ابراهیم بود. ناباورانه به همدیگر نگاه کردیم. ابراهیم زنده است!؟ اسیره!؟ از خوشحالی سر از پا نمیشناختیم. مراسم عزا تبدیل به جشن و سرور شده بود. تدارکی که برای سالگردش دیده بودیم، این بار به شکرانه سلامتی و اسیر بودنش ولیمه دادیم. به ما خبر دادند در عملیّات خیبر وقتی از آب رد میشدند، زیر بمباران هوایی و زمینی عراقیها در منطقهای به اسم جزیره مجنون، گیر افتاده و اسیر شدهاند. دنیا رنگ دیگری پیدا کرده بود. ابراهیم را که احساس میکردم از دست دادهام، تازه به دست آورده بودم. پسر پنجمم سه ماهه بود. از آن به بعد هر دو- سه ماه یک بار نامه میآمد و ما از سلامتیاش با خبر میشدیم. کاغذهای مخصوصی بود که یک سمتاش را ما مینوشتیم و سمت دیگرش نامه اسرا بود. پنج سال به همین روال گذشت. یک روز دیدم زنگ در به صدا درآمد. از دالان حیاتمان گفتم: بفرمایین. لحظهای بعد چند نفر وارد شدند. در دل گفتم: خیر باشه. این آمدنها برایم خاطره خوبی نداشتند. مردها سرشان را پایین انداخته بودند. یکیشان گفت: اومدیم عکسی از اسیر رو ببینیم. با تعجّب به صورت آنها زل زدم. آشوبی در دلم به راه افتاد.گفتم: بفرمایید ببینید. آمدند داخل. عکس روی دیوار را نگاه کردند و از لای دستشان چیزی را به هم نشان دادند. خم شدم به سمتشان، عکس ابراهیم را دیدم. آن را از میان دستشان کشیدم و گفتم: اینکه عکس پدر بچّههای منه.
- نه
- وای این که مُرده.
- نه خوابیده.
انگار که تمام رگ و ریشهام سست شد. زبانم گرفت. رمقی برای حرف زدن نداشتم. به آرامی گویی که صدا از ته حلقم بیرون بیاید، گفتم: عکسی که توش خوابیده رو چه کسی به شما فرستاده؟ چرا کاپشن تنشه؟ عکس را نگه داشتم. دستهایم میلرزید. خانه دور سرم میچرخید. کمی بعد رفتند.یاد خواب چند روز پیشم افتادم. پسر بزرگم که نوجوان و زمان شیطنتاش بود. کمی اذیّتم میکرد. روی دستش زدم. همان شب در خواب دیدم ابراهیم با تسبیح بلندی روی دستم زد و گفت: چرا اون بچّه رو میزنی ببین خوبه؟ آن موقع معنی خوابم را فهمیدم. بازهم فکر بچّهها بود...!
وی در ادامه خاطرنشان کرد: فرهنگ سازی و ارتقاء سطح آگاهی ها و باورهای دينی مردم در طول سال از طريق رسانه ها، به ويژه صدا و سيما ، سازمان های مسئول و متولي امور ديني ، مذهبي و فرهنگي، خانوادهها و نهادهای آموزشي است چرا كه اطلاع و آگاهی از هر چيزی زمينه ساز كشش به سمت آن می شود. ايجاد ارتباط و تعامل متقابل با جوانان بويژه جوانان دانشگاهی و مدرسه ای و نيز برگزاری نشست های مشترك و تخصصي دوره ای و حمايت از طريق پژوهش های علمي و عملياتی آنان؛ برگزاری همايشها، كنفرانسها و مسابقات علمی- پژوهشی در قالب فراخوان آثار در ابعاد مختلف فرهنگ ايثار و شهادت؛ استفاده ازنيروهای متعهد، با سواد و مسئوليت پذير كه درك صحيحی از زمان و شرايط داشته باشند و بهترآنست كه تركيب انساني اين نهادها هم شامل ايثارگران، رزمندگان، جانبازان، خانوادههای شهدا، نيروهای متعهد مردمی، بانوان، جوانان و از تمامی اقشار جامعه باشد؛ اتخاذ سياستهای تشويقی و انگيزشی و همچنين توسعه و حمايتهای آموزشی و پژوهشی از زير ساختهاي فكری و مولد فرهنگ اصيل ايثار و شهادت؛ و در نهایت نهادينه و دورنی سازی فرهنگ ايثار و شهادت از ابتدای زندگي هر فرد در فرايند پرورش اجتماعی او به عنوان بخشي از وظايف خانوادهها، نظام آموزشي، نظام ارتباطي و رسانه ای. که این اقدامات اساسی باید با مطالع بومی و با توجه به شرایط فرهنگی- اجتماعی استان انجام گیرد.
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امورایثارگران استان اردبیل درباره نقش رسانهها در ترویج فرهنگ شهدای غریب توضیح داد: رسانهها میتوانند با تولید و پخش محتوای آموزشی مرتبط با فرهنگ شهادت و ایثار و شهدای غریب، آگاهی عمومی را نسبت به این موضوع افزایش دهند. این محتوا میتواند شامل برنامههای مستند، فیلمهای سینمایی، سریالهای تلویزیونی، و برنامههای گفتوگو محور باشد که به بررسی زندگی و فداکاریهای شهدای غریب در اسارت میپردازند. رسانهها با معرفی داستانهای شهدا و قهرمانان ایثار، میتوانند الگویی از شجاعت و فداکاری برای مخاطبان فراهم کنند. این داستانها، بهویژه برای نسل جوان، میتوانند منبعی از انگیزه و الهامبخشی باشند که آنها را به سمت تقویت ارزشهای اسلامی و ملی هدایت کنند
وی افزود: شبکههای اجتماعی بهعنوان یکی از ابزارهای نوین رسانهای، نقش بسزایی در ترویج فرهنگ شهادت و ایثار دارند. این پلتفرمها با ارائه محتوای متنوع و دسترسی آسان به مخاطبان، میتوانند به انتشار سریع و گسترده داستانها و تجربیات مرتبط با شهدا ی غریب کمک کنند. در کنار این قابلیت های رسانه ای، موزه شهدای اردبیل به عنوان یک رسانه قدسی در دو- سه سال اخیر به وظیفه خود به نحو احسن عمل نموده و با جاگذاری آثار و مستندات شهدای غریب استان و روایت زندگی این شهیدان برای بازدیدکنندگان تاثیر بسیار ارزتده ای داشته است.
معاون فرهنگی و آموزشی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل در مورد نقش هنر در ترویج فرهنگ شهدای غریب بیان کرد: مقام معظم رهبری برای استفاده از هنر در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تاکید دارند. هنر یکی از بهترین ابزارهاست که میتواند فرهنگ شهدای غریب را به آحاد جامعه بهویژه نسل جوان انتقال دهد. هنر با روح و روان ما رابطهای عمیق دارد و آن وجد و احساس خوبی که در ما ایجاد میکند غیرقابل انکار است. آن حس خوب و آرامبخشی که پس از شنیدن صدای شهید سیدمرتضی آوینی در روایت فتح دست میدهد یا به وجد آمدن با دیدن تصویر حماسی یک رزمنده نوجوان، همه اینها حکایت از رابطه هنر با روح و روان ما دارد و چیزی که حالمان را خوب میکند، ما را آرام میکند و نشاط و شادی را برایمان عرضه میدارد و روحمان را جلا میدهد. همه این تکنیک های هنری می تواند در ارایه محتوای هنری عالی از زندگی مستند شهدای غریب و تولید و عرضه آن، ما را به هدف غایی برساند.
صادقی درباره نحوه انتقال مفاهیم ایثار شهدای غریب در استان خود توضیح داد: برای انتقال فرهنگ و مکتب شهدا و به ویژه شهدای غریب در اسارت، برگزاری یادواره شهدا در مدارس باید به صورت مداوم برنامه ریزی شود. ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و تبیین ایثارگری شهدای غریب، باعث انس گرفتن بیشتر نسل امروز با شهدا و تاثیرپذیری در فکر و اندیشه آنها می شود.
معاونت فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان اردبیل در نیل به این هدف بسیار ارزشمند، اقدام به برگزاری یادواره ها در مدارس نموده و حضور راویان دفاع مقدس در مدارس و روایت خاطرات شهدای غریب، بازخورد خوبی در رسیدن به هدف بوده است.
انتهای پیام/