نوید شاهد - در آستانه سالگرد شهدای روستای ماربره ایلام در نوزدهم اسفندماه 63 که 54 لاله گلگون پرپر شدند و گرامیداشت روز شهید، پای صحبت های «اسفندیار جمشیدی» نویسنده کتاب ماربره نشستیم، او می گوید: خوشحالم که توانسته‌ام در مورد شهدای این روستا تا حدودی حق قلمم را ادا کنم. از اینکه توانستم پا بر عرصه نویسندگی بگذارم خدا را شاکرم. نوشتن در مورد شهدا افتخاریست که نصیب این حقیر شد.

نوید شاهد ایلام، اسفندیار جمشیدی کارشناس ارشد برنامه‌ریزی، آموزگار آموزش و پرورش، اهل روستای ماربره و ساکن ایلام می‌باشد. او پژوهشگر و نویسندۀ حوزۀ دفاع مقدس است که اخیراً کتابی با عنوان ماربره به قلم او چاپ شده که نگارش و چاپ این کتاب نزدیک به هشت سال طول کشیده است. نوید شاهد ایلام به مناسبت پاسداشت روز شهید در ادامه مصاحبه ای با نویسنده این کتاب آورده است.


ماربره؛ سرزمین شقایق‌های پرپر شده

اسفندیار جمشیدی ضمن گرامیداشت هفته شهید با اشاره‌ای به 19 اسفند که سالروز شهادت تعدادی از ساکنین ماربره است گفت: این روستا در ده کیلومتری شهر ایلام و در دامنه ارتفاعات نخجیر قرار دارد. به دلیل داشتن یک جغرافیای خاص(قرارگیری در یک مکان گود و پست و همچنین دارا بودن درختان بلوط فراوان) از نظر استتار و اختفاء بسیار مناسب است. در زمان جنگ این روستا پذیرای مهاجران مناطق جنگ زده از گلان، مهران، صالح آباد و ایلام بود. متأسفانه در روز یکشنبه 19 اسفند 1363 هشت فروند هواپیمای عراقی این منطقه را بمباران کردند که طی آن 73 تن شهید و 130 تن زخمی شدند که بیشتر آنها بچه‌های خردسال بودند.

پل ماربره نیز در کنار این روستا و بر روی رودخانه فصلی چم‌ آب احداث شده است که دو طرف درۀ ماربره را به هم متصل می کند. این پل در دوران جنگ امکان تردد رزمندگان بین خطوط مقدم با مناطق پشتیبانی کننده را مهیا می‌ساخت و عامل مهمی در ایجاد ارتباط بین جبهه میانی و جبهه جنوب بود و به همین علت بارها و بارها مورد بمباران دشمن قرار گرفت.

وی افزود: در این روستا در 19 اسفند 1363 شقایق‌های نورسته‌ای پرپر شدند که گناهشان بی‌گناهی بود. اهالی این روستا هیچوقت داغ فرزندانشان را فراموش نمی‌کنند، داغی که ارتش بعث عراق به سرکردگی صدام تکریتی بر دل مردانی که خود آن روز در جبهه های در نبرد بودند و خانواده‌هایشان در نبود آنها مورد هجوم میگ‌های استعمارگران قرار گرفت.

من یک نویسنده‌ام

جمشیدی در جایگاه یک نویسنده در مورد این هنر اظهار خرسندی کرد و گفت: خوشحالم که توانسته‌ام در مورد شهدای این روستا تا حدودی حق قلمم را ادا کنم. از اینکه توانستم پا بر عرصه نویسندگی بگذارم خدا را شاکرم. نوشتن در مورد شهدا افتخاریست که نصیب این حقیر شد. من خود دوران کودکی و نوجوانی‌ام را در میان ساکنین این روستا گذرانده‌ام هیچوقت خاطرات تلخ آن بمباران را فراموش نمی‌کنم. هر شب تصویر این حمله وحشیانه در جلوی چشمان نمودار می‌شود. تصویر کودکان در خون غلتیده‌ای که خود و مادرانشان در زیر آوار آرام خفته بودند.


هدف از نگارش

این آموزگار پرتلاش در مورد هدفش از نگارش کتاب ماربره گفت: هر نویسنده‌ای وظیفه دارد در جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بنویسد ما هرچه هم از رشادت و مجاهدت شهدا و ایثارگران بنویسیم باز هم این حکایت باقیست چرا که اصلاً زبان قلم از نوشتن این همه جانبازی قاصر است. من بر خود وظیفه دیدم که شهادت مظلومانۀ مردم روستای ماربره را با قلمم به تصویر بکشم جان آنها فدای آرامش و امنیت امثال من شد پس به پاسداشت خون آنها کمترین کاری بود که می‌توانستم انجام بدهم.

وی درخصوص کتاب ماربره گفت: کتاب ماربره لختی از خاطرات من در مورد بمباران‌های روستای ماربره است. در یکی از این بمباران‌ها مردان روستا همه در جبهه بودند و زن و فرزندان آنها در روستا در حال تکاپو برای گذران زندگی بودند. آنان در پشت جبهه صبورانه در نبود مردانشان چرخ زندگی را می‌چرخاندند تا مردانشان آسوده‌خاطر در جبهه جهاد کنند تا اینکه هواپیماهای ارتش عراق، آسمان ماربره را تاریک کردند و با ریختن ده‌ها بمب جان تعداد زیادی از اهالی این روستا را گرفتند.

بریده‎‌ای از متن کتاب ماربره

جمشیدی نویسندۀ کتاب ماربره جهت آشنایی مخاطبین با نثر روان کتاب قسمتی از کتاب را خواند: ... حیدر دوباره از خواب بیدار شده بود و گریه می‌کرد؛ انگار از ماندن در خانه خسته شده بود. مادر او را که محکم قنداق کرده بود، بغل کرد. پتویی به دورش پیچید و از خانه خارج شد. هنوز چند قدم دور نشده بود که حیدر از خواب پرید، جیغ کشید و گریه کرد. در یک لحظه همه جا به هم ریخت. ترکش‌ها بدن مادرش را سوراخ سواراخ کرده بودند. حیدر دچار موج‌گرفتگی شده بود و به شدت گریه می‌کرد. موج بمب‌ها او را بر زمین کوبیده بودند...

ایلام موزۀ جنگ است

جمشیدی با گریزی بر تهاجم فرهنگی که محصول استکبار جهانی است گفت: دشمنان درصدد کم‌رنگ کردن فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه هستند و همۀ ما به‌ویژه مسئولان، وظیفه‌داریم که یاد شهدا را زنده نگاه‌ داریم. یاد شهدا باید در دل‌ها زنده بماند که سدی محکم در برابر هجمه‌های دشمنان و تهاجم فرهنگی شرق و غرب است. به نظر من استان ایلام موزۀ جنگ است و در هر منطقه از این استان شاهد ایثار و شهادت مردان و زنان این دیار در دوران هشت سال دفاع مقدس هستیم و جوانان استان ایلام در زمان جنگ در مناطق مختلف و در طول 430 کیلومتر مرز مشترک حضور داشتند و از کیان اسلامی دفاع کردند. به جرئت می‌توانیم بگوییم امروز ملت ایران اسلامی در اوج عزت و سربلندی هستند و این اقتدار و عظمت مرهون خون پاک شهیدان است.


بزرگداشت شهدا

وی بزرگداشت یاد و خاطرۀ شهدا را امری واجب دانست و بیان کرد: بزرگداشت نام و یاد شهدا و پیاده‌سازی سبک زندگی و سیرۀ شهدا براي آيندۀ کشورمان، حياتي و ضروري است. فرهنگ شهادت يعني فرهنگ تلاش کردن با سرمايه‌گذاري از خود براي اهداف بلندمدّت که بين همه مردم مشترک است؛ البته این اهداف فقط مخصوص ملّت ايران نيست، براي دنياي اسلام بلکه براي جهان بشريت است. اگر اين فرهنگ در جامعه جا بیفتد، می‌توانیم با قدرت بگوییم که خانواده‌ها و جوانان ما در مقابل فرهنگ غرب‌زدگی واکسینه شده‌اند.


توجه ویژه به حوزۀ نویسندگی، چاپ و نشر

جمشیدی تأکید کرد: بر ما واجب است كه از نویسندگان حوزۀ دفاع مقدس و چاپ و نشر آثار آنان که واقعاً فاخر هستند چون در مورد مجاهدانی نوشته شده است که مایۀ فخر جهان اسلام و ملت ایران هستند حمایت کنیم. نهادها و مؤسسات همه باید حامی این کار باشند. حمایت از آثار دفاع مقدس مختص به ارگان خاصی نیست بر همه وظیفه است که در پاسداشت مردانی که با اهدای جان خود امنیت کشور را برای سایرین تأمین کردند بکوشند.
این فعال حوزه ادبیات دفاع مقدس ادامه داد: باید به این نكته توجه كنیم كه نسل جوان امروز و فردا نیاز دارد که در مورد فرهنگ دفاع مقدس بیشتر بداند. پس باید در روشن‌سازی آنها با نوشتن کتب در حوزۀ ایثار و شهادت بیشتر بکوشیم.

تجلیل از ایثارگران وظیفه است

جمشیدی در ادامه باز هم تأکید کرد: هیچ چیز شایسته‌تر و لازم‌تر از این نیست که ما از فداکاران دوران جنگ و سربازان جان بر کف اسلام و کسانی‌ که جان خود را در وسط معرکه‌ حق و باطل به گروگان گذاشتند، تا آبروی اسلام و آبروی این ملت و حیثیت جهاد در راه خدا را حفظ کنند، تجلیل کنیم و آنها را بزرگ بداریم؛ مخصوصاً پاکبازانی که هرچه داشتند، در این میدان نثار کردند؛ یعنی شهدای عزیز ما و خانواده‌های صبورِ پُرگذشت آنان، جانبازان فداکار و بلندنظر و گرانقدر ما و خانواده‌های رنج‌کشیده‌ آنان، آزادگان عزیز ما و خانواده‌های آنان و مفقودان و اسرای دور از میهنمان و کسان و خانواده‌های نگران آنان. تجلیل از این عزیزان، وظیفه‌ بزرگی برای ملت است.

قلم برای شهدا نباید بیکار بماند

وی در ادامه با توجه به خصوصیات برتر شهدا نسبت به سایرین گفت: شهدا افرادی توانمند، متفکر، متعهد، شجاع، دلباخته و شیفته اهل بیت هستند و خون پاک شهدا سبب وحدت، احساس مسئولیت و حضور مردم در صحنه شده است. معرفی بیشتر شهدا با توجه به آسیب‌های موجود در جامعه، بسیار ضروری می باشد. با توجه به بیانات مقام معظم رهبری مبنی بر تلاش دشمن برای فراموش کردن یاد شهدا در جامعه امروز، ما وظیفه داریم در طی یادواره‌ها با قلم، بیان و ابزارهای دیگری که در اختیار داریم گوشه‌هایی از زندگی شهیدان خود را روشن کرده و با به تصویر کشیدن، بیشتر از گذشته آنان را به جوانان معرفی کنیم. قلم نگارش ما در مورد شهدا هیچگاه نباید بیکار بماند.

تا زنده‌ام در مورد شهدا می‌نویسم

جمشیدی در آخر خاطرنشان کرد: تا زنده‌ام در مورد شهدا می‌نویسم چون که بر خود وظیفه می‌دانم از هنر نویسندگی به بهترین وجه بهره ببرم. به گفتۀ مقام معظم رهبری: «زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهدا کمتر از خود شهادت نیست». امیدوارم باز هم لطف خداوند و یاری شهدا در این راه شامل حالم بشود و بتوانم در ترویج هر چه بیشتر فرهنگ ایثار و شهادت قلم بزنم. از اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس استان ایلام و کنگره 3000 شهید استان ایلام که مجدانه چاپ این کتاب را پیگیری کردند سپاسگزارم.

قلم نگارش نویسنده در مورد شهدا هیچگاه نباید بیکار بماند

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده