نوید شاهد – خواهر شهید "سیداحمد شجاعی‌امرئی" نقل می‌کند: «به برادرم گفتم: سیداحمد! مگه تو شهید نشدی؟ بیل را کنار باغچه گذاشت. دست‌هایش را به هم مالید و جواب داد: نه، من زنده‌ام. مگه نمی‌بینی دارم باغچه رو بیل می‌زنم. از خواب بیدار شدم و به دنبالش گشتم.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید والامقام دعوت می‌کند.

تیتر: من زنده‌ام، مگه نمی‌بینی دارم باغچه رو بیل می‌زنم!

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید سیداحمد شجاعی‌امرئی سیزدهم مردادماه ۱۳۴۶ در گرمسار به دنیا آمد. پدرش سیدمصطفی، کارمند بانک بود. سه برادر و دو خواهر دارد. در سنین ابتدایی برای آموزش قرآن به مسجد می‌رفت و پدرش به همین خاطر به او هدیه می‌داد. تا سوم متوسطه درس خواند. تعمیرات ماشین و مکانیکی را در گرمسار یاد گرفت.

با تشویق دوستان در سن هجده سالگی برای سربازی به سپاه رفت. از طرف سپاه سال ۱۳۶۴ به جبهه اعزام شد. به عنوان راننده و مکانیک، هشت ماه در آن‌جا خدمت کرد. بیست و ششم دی‌ماه ۱۳۶۵ در عملیات کربلای پنج، منطقه عملیاتی شارجه برای آوردن شهدا رفت، اما گلوله خمپاره شصت در کنار ماشین به زمین خورد و با ترکش آن از ناحیه گردن مجروح شد و به شهادت رسید. پیکر او را پس از تشییع، در گلزار شهدای گرمسار به خاک سپردند.

من زنده‌ام، مگه نمی‌بینی دارم باغچه رو بیل می‌زنم!
خواهر شهید از رویایش می‌گوید: «سیداحمد! مگه تو شهید نشدی؟»
بیل را کنار باغچه گذاشت. دست‌هایش را به هم مالید و جواب داد: «نه، من زنده‌ام. مگه نمی‌بینی دارم باغچه رو بیل می‌زنم.»
از خواب بیدار شدم و به دنبالش گشتم.

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

حسرت عکسی که بر دلم ماند!، مروری بر خاطرات شهید شجاعی
بدانید تمام اهداف الهی‌مان به این‌ دنیا ختم نمی‌شود!، مروری بر وصیت‌نامه شهید شجاعی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده