نحوه شهادت شهید رحیم نجد سپاس از زبان همسر بزرگوارش

ايشان در نيروي دريایي خدمت مي‌كردند ما در خرمشهر زندگي مشتركمان را 3 سال بود كه شروع كرده بوديم جنگ خرمشهر شروع شد خدمتي شايسته مي‌كردند مأموريت داشتند كه براي آزادي خرمشهر مهمات بياورند وسط خرمشهر آب بود با ناو جنگي رفته بودند و پر از اسلحه و مهمات بود مي‌خواستند براي بچه‌هاي رزمنده ببرند كه در اين موقع منافقين به ناو آنها حمله مي‌كنند و بين مهران ناو آتش گرفته و همه سربازان و شهيد رحيم نجد سپاس سوخته و همگي شربت شهادت را نوشيدند خيلي مهربان بودند به خواهرش احترام خاصي مي‌گذاشتند از هر طريقي كه مي‌شد به همه كمك مي‌كردند ايشان سفارش مي‌كردند كه تو بايد استوار باشي من رفتني هستم و تو سعي كن كه بچه‌هايمان را خوب تربيت كني و تحويل جامعه بدهي وظيفه شناس بود با شروع جنگ در سال 59 بعد از 2 هفته مأموريت به خانه آمد گفت كه دشمن به خاك عزيزمان حمله كرد. و الان ما وظيفه داريم كه از مرز و بوم دفاع كنيم شجاع بود فكر مردم عذابش مي‌داد كه خدايا كمكمان كن تا مبادا دشمن پيروز شود با ناو چه مهران كه پر از مهمات بود به سوي خرمشهر  حركت كردند كه ناوچه در اين موقع بود كه مورد حمله قرار گرفت و به شهادت رسيدند.