گذری بر زندگی نامه شهید سید یحیی پسته ای
زندگينامه شهيد والامقام مير يحيي پستهاي شيشوان
شهيد مير يحيي پستهاي شيشوان در سال 1316 در خانوادهاي
مومن و متدين در شهرستان عجبشير ديده به جهان گشودند، ايشان در دوران كودكي و در
سن 4 سالگي مادر بزرگوارشان را از دست دادند و در سن 7 سالگي نيز از نعمت پدر
محروم گشتند، ايشان داراي 2 برادر و يك خواهر ناتني بودند. بعد از فوت پدر
بزرگوارشان، عموهاي ايشان (مرحومين حاج مير واله پستهاي و حاج مير ستار پستهاي)
تربيت ايشان را به عهده گرفتند، تا زمان بزرگ شدن برادرشان (مير اسماعيل پستهاي
شيشوان) در همان جا زندگي ميكردند، ولي بعد از 18 سالگي برادر ايشان به تبريز
آمدند و در خيابان ششگلان مغازه گچ و آهك فروشي داير نمودند، شهيد پستهاي به دليل
اشتغال به كار از سنين كودكي و حمل كيسههاي سنگين گچ و سيمان دچار بيماري آب
مرواريد چشم شدند و در نتيجه عدم رسيدگي و دسترسي به دارو و درمان، متأسفانه يك
چشم خود را از دست دادند. در سالهاي آتي ايشان از نزد برادرشان جدا شده و اقدام به
تشكيل خانواده نمودند و با دختر عموي خود، خانم راضيه پستهاي ازدواج نمودند، حاصل
اين ازدواج نيز به دنيا آمدن 5 فرزند دختر به نامهاي (بهجت- خديجه- عصمت- لعيا-
سميه) و يك فرزند پسر به نام سيد رضا پستهاي شيشوان ميباشد. من بعد شهيد پستهاي
در دفتر آجرپزي به عنوان سركارگر مشغول به كار گشتند. شهيد پستهاي در دوران زندگي
خود، همواره فردي دلسوز و مهربان بودند و هميشه در كارهاي خير پيشقدم ميشدند، سعي
ميكردند هر پنج شنبه در مجالس عزاداري و هيئتها شركت نموده و خودشان نيز هر ماه
اين مجالس را با توسل به خانم رقيه (س) بر پا مينمودند، ايشان تلاش مينمودند همهي
مشكلات افراد و اطرافيان خود را به هر نحو ممكن حل و فصل نمايند، شهيد مير يحيي
تپهاي همواره به دستگيري از مستمندان اقدام مينمودند با اينكه چشمشان ضعيف بود،
شبانه همراه همسرشان براي كمك به محرومين و رساندن جهيزيه براي نوعروسان خانوادههاي
فقير به راه ميافتادند، حتي سفارش اكيد داشتند كه مبادا چراغ فانوس روشن شود و
همسايهها مطلع شوند. هزينه تهيه جهيزيه نوعروسان فقير را خود شهيد مير يحيي پستهاي
و عموهايشان و پسرعمو و پسر دايي شهيدشان مير كاظم سيد حسيني كه در اوايل انقلاب
به درجه رفيع شهادت رسيدند، تأمين مينمودند.
با شروع انقلاب، شهيد پستهاي همراه شهيد مير كاظم سيد
حسيني و پسر عموهايشان (سيد كريم و سيد حسيني معيني فرد) در همه فعاليتهاي
انقلابي و تظاهراتها شركت داشتند و سعي ميكردند در تمامي نماز جمعههاي هر هفته
تبريز كه به امامت آيت ا… قاضي طباطبايي و
بعدها آيت ا… شهيد مدني، همراه
همسر و فرزندانشان حضور داشتند، در يكي از همين نمازهاي جمعه، وقتي منافقين كوردل
قصد ربودن آيت ا… شهيد مدني را داشتند
ايشان و جمعي از افراد ديگر با حلقه زدن دور دكلي در بازار تبريز مانع از وقوع اين
حادثه شدند. همچنين در زمان تصرف ناحيه 6 تبريز توسط ضد انقلابيون، گروهك ضد انقلابي، قصد ترور ايشان را داشت كه با كمك
يكي از اهالي محل و باز كردن در خانه به روي ايشان، از اين واقعه جان سالم به در
بردند.
منافقان با شناختن شخصيت انقلابي شهيد پستهاي، همواره سعي
در ايجاد رعب و وحشت و ايجاد مزاحمت را داشتند، در يكي از همين روزها، 5 نفر از
منافقين با معرفي خود به عنوان مأمور كميته سعي در ربودن شهيد پستهاي ر داشتند كه
با هوشياري همسر شهيد پستهاي و اطلاع يافتن از اينكه آنها از طرف كميته نيستند و
جزء ضد انقلابيون ميباشند، اين بار نيز شهيد پستاي نجات يافتند.