فرازی از زندگی نامه شهید محرم اختیار نژاد
شهید
والامقام محرم اختیارنژاد فرزند خلف گویش در سال 1343 در خانواده ای متدین و مذهبی
در روستای زگلیک از توابع اهر دیده به جهان هستی گشود. شهید در خانواده ای دیده به
جهان گشوده بود که از نظر اجتماعی و مذهبی نمونه بودند بنابراین محمد نیز تحت
تربیت آنان انسانی پاکدامن به بار آمد. شهید گرانقدر بعد از پشت سر نهادن دوران
کودکی به علت نبود امکانات در روستا نتوانست درس بخواند و از نعمت فراگیری علم باز
ماند. او علاقه زیادی به فراگیری نماز داشت بنابراین با سعی و تلاش فراوان توانست
نماز خواندن را در دوران کودکی یاد بگیرد.
شهید برای
اینکه بتواند کمک خرج خانه باشد همراه خانواده به کار کردن در مزرعه مشغول شد و
سعی می کرد تا همیشه از تجربیات دیگران استفاده کند. در دوران اوج گیری فعالیت های
سیاسی مردم علیه رژیم ملعون پهلوی شهید با آنکه پانزده سال بیشتر نداشت همراه
بزرگترها به شهر آمده و در تظاهراتها و راهپیماییها شرکت می کرد تا اینکه جمهوری
اسلامی ایران به پیروزی نائل گردید. محمد تا چند وقت اشک شوق بر دیده داشت و می
گفت: امام خمینی انسانی بسیار پاک و شجاع است فقط او می تواند کشور را از این
اوضاع فلاکت بار نجات دهد. با شروع جنگ تحمیلی نیز محمد بار دیگر این حرف بر زبانش
بود که می خواهم به جبهه بروم و از کشورم در مقابل کفار بعثی دفاع کنم. اما به علت
پایین بودن سن این امر برایش میسر نبود. شهید دارای خصوصیات اخلاقی بسیار خاص و
منحصر بفردی بود. همیشه طالب دوستی با بینوایان بود و اهل مسجد و منبر بود. با
مردم حسن رفتار و کردار داشت و همیشه دوستان خود را امر به معروف و نهی از منکر می
نمود.
سرانجام
شهید گرانقدر به آرزوی دیرینه خود که حضور در جبهه بود دست یافت و توانست به عنوان
سرباز پاک وطن عازم جبهه گردید و تا آخرین قطره خون توانست جان خود را در راه دفاع
از کشور فدا کند. شهید محمد اختیارنژاد بعد از ماهها حضور در جبهه در تاریخ1363/12/7 در منطقه عملیاتی گولان به آرزوی دیرینه خود که شهادت بود دست یافت و به
خیل یاران اباعبدالله الحسین (ع) پیوست.