مروری بر زندگی نامه شهید حسن آقاکیشی پور
شهید منوچهر
آقاکشی پور که ایشان را به نام حسن صدا می کردند در سال 1338 در خانواده ای مذهبی
و مستضعف در تبریز دیده به جهان گشود و قبل از شروع به تحصیلات رسمی با دروس و
معارف اسلامی آشنا شد و پا به پای شناخت مکتب به تحصیل دروس رسمی پرداخته و در حین
اخذ دیپلم بود که حرکت انقلاب اسلامی که از سالها پیش به رهبری امام خمینی شروع
شده بود تشدید شده و در نهایت در سال 1357 (22 بهمن) به پیروزی رسید. در این راستا
بود که حسن برای رشد خویش و نیز خدمت به محرومین و مستضعفین کمر همت بسته و با
پیوستن به ارگان هیئت های هفت نفره واگذاری زمین که رسالت پیامبر گونه در جهت رفع
تبلیغات و استضعاف از چهره معصوم روستا داشت، پیام انقلاب اسلامی را که عدالت باید
در جای جای جامعه حاکم شود و به روستائیان از ظلم رسته به ارمغان برد. خیلی از
روستائیان حسن آقا را به خوبی می شناختند زیرا که تنها او بود که پیام انقلاب
اسلامی را در، روستای آنان به ارمغان آورده بود هر کجا که مسئله ای پیش می آمد و
هر روستائی که درد و دل داشت در ورود اولش به شهر برای تسکین دردهایش و برای شکایت
از محرومیت هایش و گلایه از جور پس مانده های طاغوت و ستم سراغ حسن آقا را می گرفت
که او کجاست، او را کجا می شود دید هم او را که نوید انقلاب اسلامی را برایمان
ارمغان می آورد هم او که عکس امام را برایمان می داد و پیام او را که در اسلام خان
و فئودال نیست، او را که در روستایمان انجمن اسلامی تشکیل می دهد و هم او که قامتی
برافراشته دارد و همچون کوهستان سهند و بسان دلاوران رشید، اسلام هست. آری با همین
کلمات سراغ حسن را می گرفت او در بین روستائیان به جسن آقا مشهور شده بود و روستا
و ساکنانش با چه اشتیاقی حسن پاسدار را پذیرا می شد و در گرما و سرما، در هنگام
برف و باران سراسر روستاهای بسیار دور افتاده مراغه و حومه را به زیر پا می گرفت.
حدود 700 روستا برای او موطن واقعی شده بود چه شبها و روزها در تلاش و دردمندی
بود. سرانجام ایشان وقتی که مسئول یکی از گردانهای لشکر 31 عاشورا بودند در ایام محرم
در غرب کشور به لقاء الله پیوست و اینک اگر آن روستائی از آفتاب سوخته و آن نوجوان
رشید روستائی از غم و اندوه فقدان حسن، خون گریه می کنند و در وادی رحمت در کنار
سایر شهداء به خاک سپرده شد . روحش شاد و یادش گرامی باد