تهیه لباس غواصی از خرید یک فروند هواپیما سختتر بود
به گزارش نویدشاهد آذربایجان شرقی به نقل از دفاع پرس حاج «اسماعیل وکیل زاده» از یادگاران دفاع مقدس و از رزمندگان غواص عملیات «کربلای پنج» ، با اشاره به نحوه اجرای عملیات «کربلای پنج» اظهار داشت: در این عملیات ۲ گردان از لشکر عاشورا به نامهای گردان حبیب بن مظاهر (ع) به فرماندهی برادر «سید مجید سید فاطمی» و گردان حضرت ولی عصر (عج) به فرماندهی برادر «محمد اوصانلو» برای انجام عملیات «کربلای پنج» به موقعیت «شهید اوجاقلو» اعزام شدند.
ابلاغ ماموریت غواصی سجده شکر رزمندگان را به همراه داشت
«وکیلزاده» با اشاره به نحوه اطلاع از نوع عملیات «کربلای پنج» گفت: اول آذرماه سال ۱۳۶۵ این ۲ گردان از پادگان «شهید باکری» دزفول، شبانه به اهواز منتقل شد (به دلیل محرمانه بودن عملیات) و از آنجا به مقصدی نامعلوم حرکت کرد.
وقتی از ماشین پیاده شدیم، خودمان را در کنار رودی دیدیم که گفتند رودخانه «کارون» است. گردانها در نزدیکی روستای «قجریه»، کنار کارون مستقر شدند و پس از برگزاری جلسه توجیهی توسط فرمانده گردان و ابلاغ مأموریت محوله به نیروها که همان مأموریت غواصی در عملیات آینده بود، همه خوشحال شده و خدا را شکر کردند که این مأموریت به گردان ما سپرده شده است.
سیل آمد و باعث شد چند روز غذا نخوریم
غواص عملیات «کربلای پنج» با اشاره به شرایط بد جوی در زمان استقرار گردانها در محل تعیین شده، افزود: در همان ساعات اولیه استقرار گردانها، رود کارون طغیان کرد و سیل قدرتمندی قصد خراب کردن همه تجهیزات را داشت. بچهها با دست خالی سیل بندهای از قبل زده شده را ترمیم کردند. با این همه، سیل آمد و برخی از چادرها را با خود برد و شرایط به نوعی شد که برای چند روز امکان ارسال غذا برای محل گردانها مقدور نشد و رزمندگان چند روزی را بدون غذا سپری کردند.
تهیه لباس غواصی از خرید یک فروند هواپیما سختتر بود!
رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه در زمان جنگ برای تهیه لباس غواصی در محدودیت بودیم، عنوان کرد: در همان روزهای اول به دلیل طغیان رودخانه کارون و سیل، رزمندگان لباسهای غواصی را از چادرها به کانکسهای تدارکات انتقال دادند تا آسیبی به آنها نرسد، چرا که در آن زمان به دلیل حساسیت قضیه مانند لو رفتن نوع عملیات و شرایط پیش آمده در عملیات قبلی (لو رفتن عملیات کربلا ۴) و حساسیت بالای موضوع، تهیه یک دست لباس غواصی از خرید یک هواپیما برای جمهوری اسلامی سختتر شده بود.
ماموریت ۲ گروهان غواصی و یک گروهان ساحل شکن
«وکیلزاده» با اشاره به شرایط بدی جوی، تصریح کرد: با تمام شرایط نامساعد، تمرینات غواصی شروع شد و رزمندگان از ساعت ۸ صبح تا نماز ظهر به آب میزدند و پس از خواندن نماز و خوردن ناهار و استراحت مختصر مجدداً تا غروب آفتاب به ادامه تمرین میپرداختند. سرمای شدید هوا و دمای بسیار پایین آب طوری بود که سرما به استخوان رزمندگان نفوذ میکرد، اما با تمام شرایط سخت موجود، بازهم رزمندگان به تمرین میپرداختند. از طرفی به دلیل حساسیت عملیات، شبها نیز یک درمیان تا نیمههای شب آموزش غواصی ادامه داشت.
مأموریت ۲ گروهان از سه گروهان گردان «حبیب بن مظاهر» غواصی بود و گروهان دیگر مأموریت آبی-خاکی عملیات را بر عهده داشت و بهنظرم دلیل اصلی این سازماندهی، کمبود لباس غواصی و پیش بینی پشتیبانی ۲ گروهان غواصی بود و از طرفی، بیشتر نیروهای گروهان آبی - خاکی را حضور مجروحین عملیاتهای قبل یا ناتوانی برخی رزمندگان برای اجرای احسن مأموریت غواصی بود.
همه دنبال سختی بودند
«وکیلزاده» با اشاره به شرایط معنوی ویژه دوران آموزش، اظهار داشت: رزمندگان حدود یک ماه در موقعیت شهید اوجاقلو آموزش غواصی دیدند، اما با وجود شرایط بد جوی و سختیهای آموزش، ذرهای از همت و تلاش رزمندگان کاسته نمیشد. تمام نیت و تلاش بچهها از شرکت در آموزش، ادای تکلیف شرعی، ملی و کمک به اجرای احکام دین خدا بود. همه رزمندگان در آن زمان دنبال سختی بودند تا به خداوند نزدیک شوند.
شروط سخت عضویت در گروهان غواصی
رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان اینکه شروط سختی برای باقی ماندن در گروهانهای غواصی وجود داشت، تصریح کرد: سن اکثر رزمندگان گردان «حبیب بن مظاهر» بین ۱۶ تا ۲۰ سال بود و برخی از بچهها که جثهشان نسبت به سایرین کوچکتر بود خودشان را به هر آب و آتشی میزدند تا در گروهان غواصی بمانند.
یکی از رزمندگانی که جثه کوچکی داشت (شهید) «جعفر (بهرام) ناصح امیری بناب» بود که (شهید) «علی پاشایی» فرمانده دسته غواصی او را به گروهان آبی-خاکی معرفی کرده بود، اما به هیچ وجه راضی نمیشد و بارها خود من را واسطه کرده بود که با پاشایی صحبت کنم تا او را در دسته غواصی نگه دارد، اما با این حال به دلیل جدیت پاشایی در امر آموزش، وی را که در آب توانایی کمی داشت به گروهان آبی خاکی انتقال دادند.
ظرفها و چادرهای رزمندگان مخفیانه نظافت میشد!
این غواص دوران جنگ تحمیلی با بیان خاطرهای از فداکاری و سبقت رزمندگان برای کسب ثواب، عنوان کرد: بچهها که به آموزش غواصی میرفتند و ظهر برای نماز و ناهار بازمیگشتند، به دلیل فشردگی زمان آموزش، ظروف ناهار وسط چادر میماند تا بعد از اتمام آموزش و بازگشت جمع شود.
مدتی بعد دسته دوم که فرماندهاش (شهید) «شهید علی پاشایی» بود، پس از بازگشت از آموزش متوجه میشود که ظروف کثیف شسته شده و چادر نظافت شده است. این اتفاق چند روزی ادامه یافت و به دلیل حساسیت پاشایی، ۲ نفر از رزمندهها مأمور شدند تا ببینند چه کسی پس از اعزام نیروها به آمورزش میآید و ظرفها و چادر را نظافت میکند. در این حین آن ۲ مأمور فرمانده دسته (شهید) «جعفر ناصح امیری بناب» و رزمندهای دیگر که به گروهان آب - خاکی منتقل شده بودند را میبینند کار نظافت را انجام میدهند.
پاشایی پس از فهمیدن ماجرا با عصبانیت به آن ۲ عتاب میکند که مگر شما نوکر مایید و ما دستی برای نظافت نداریم؟! و در پاسخ ناصح امیری بناب میگوید: ما توفیق آموزش در غواصی را نداریم و خواستیم با این کار کمی در اجر و ثواب آموزش رزمندگان سهیم شویم.
اینها قطرهای از اقیانوسهای ایثارگری رزمندگان اسلام است که در مکتب حضرت امام خمینی (ره) تربیت یافته بودند.