روایت آخرین وداع مادرانه و راهی کردن جگر گوشه ها/ شهیدان رضا و رحیم قربانی به یاد علی اکبر و قاسم + تصاویر
پنجشنبه, ۱۳ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۴۱
مادر شهیدان جباریان می گوید: من رضا را قربانی حضرت علی اکبر و رحیم را قربانی حضرت قاسم می دانم. فرزندان من پیشکشی برای امام حسین و فدایی در راه او هستند.
به گزارش نوید شاهد آذربایجان شرقی، در دیداری که با سرکار خانم طاهره حسین وند منجی، مادر شهیدان رضا و رحیم جباریان داشتیم به بیان خاطراتی از فرزندان شهید خود پرداخت که مشروح آن بشرح ذیل می باشد:
" پنج فرزند دارم یک دختر و چهار پسر که هر چهار پسرم در دوران دفاع مقدس در جبهههای حق علیه باطل حضور داشتهاند. فرزند بزرگترم حاج بیوک در دوران انقلاب به دست منافقین ترور شده و جانباز انقلاب است، در ابتدا بیوک فرزند بزرگم به جبهه رفت و در پی او پسران دیگرم نیز عازم شدند. دو تن از پسرانم شهید راه اسلامند، رضا که متولد سال 43 و پسر سوم خانواده و رحیم متولد سال 46 و کوچکترین پسرم بود.
شهید رضا و رحیم از همان دوران کودکی آرام و متین بودند، رضا در خانه دسته سینه زنی راه میانداخت و نوحه خوانی میکرد، بسیار مسئولیت پذیر و نسبت به نماز و روضه بسیار دقیق و حساس، و اهل مسجد و هیئت و دستگاه امام حسین(ع) بودند، پسرم رضا در جمع دوستان و فامیل به خلق خوش و شوخ طبعی شهره بود، به ورزش بسیار احتمام میورزید و در رشتههای شنا و کنگ فو و ورزش باستانی فعالیت داشت.
همیشه پسر کوچکترم رحیم را خود راهی میکردم اما رضا اجازه نمی داد که تا پای اتوبوس همراهی کنم و میگفت از همین منزل با هم خداحافظی کنیم. یک بار ناغافل برای راهی کردنش رفتم، در اتوبوس نشسته بود زیر چشمی نگاهی به من انداخت و لبخندی زد، آن لبخند همیشه در خاطرم زنده است. هر بار که راهیشان میکردم در دل به خود میگفتم شاید این آخرین بار است و هر بار که از جبهه باز میگشتند گویی عمری دوباره به من میدادند.
آخرین باری که رضا عازم بود با برادر دیگرش رسول راهی شد، در کنار درب کوچه ایستادم و راهیش کردم، اما دلم بسیار گرفته بود. در دل با امام حسین(ع) راز و نیاز کرده و رضا را به او سپردم، چند متر جلوتر ایستاد و به عقب برگشت نگاهی به من انداخت و برایم دست تکان داد، این آخرین دیدارمان بود و پس از آن به شهادت رسید.
آخرین باری که رحیم را راهی کردم را خوب به خاطر دارم، پای اتوبوسها بودیم برای راهی کردن رزمندهها، من برای ادای نماز به نمازخانه رفتم اولین نمازم که تمام شد مادر شهید علی نژاد خبر آورد که رزمندهها در حال حرکتند و رحیم دنبال من میگردد، خودم را سریع رساندم ولی باز هم کمی تاخیر کردند، در همانجا از خانمها خواستم تا چادرهایشان را حائل کنند تا من نمازم را بخوانم و از راهی کردن رحیمم باز نمانم. آن روز رحیم را به شدت در آغوش کشیدم و بر سینه فشردم گویی ندای فراق به گوشم میرسید و این آخرین دیدارم با شهید جوانم بود.
من فرزندانم را در راه اسلام و امام حسین از دست دادم و به همین دلیل از حضرت زینب طلب صبر کردم. من رضا را قربانی حضرت علی اکبر و رحیم را قربانی حضرت قاسم می دانم. فرزندان من پیشکشی برای امام حسین و فدایی در راه او هستند و خود امام حسین نیز صبر در فراقشان را به من ارزانی داشت."
شهید رضا جباریان متولد تبریز در بیست و هفتم دی ماه 63 در جزیره مجنون به شهادت رسید و برادرش رحیم در دوم اسفند سال 65 در شلمچه به شهادت رسید.
انتهای پیام/
نظر شما