خون شهدا تداوم راه همان راه حسین (ع ) است
چهارشنبه, ۰۴ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۲
من بر مبنای یقین از پروردگارم و بدون اشتباه در دینم به سوی جبهه رفتم تا با صدامیان ملعون که به کشور اسلام وقرآن حمله کرده بجنگم
به گزارش نوید شاهد استان آذربایجانشرقی :شهید محمد شیرزاد در سال 1343 در روستای قره تپه شهرستان شبستر در 80 کیلومتری مرکز استان آذربایجانشرقی متولد شد . کادر رسمی سپاه که در تاریخ 6/12/62 در منطقه سرپل ذهاب به شهادت رسید روحش شاد .
بسم رب الشهداء والصدیقین من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم » « من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا ( قرآن کریم ) چون آخر الزمان فرا رسد شهادت خوبان است مرا گلچین نماید . حضرت محمد ( ص ) شاید وصیت نوشتن برای جوانی که عمرش را نگذرانده بسیار سخت باشد امت قهرمان ملت شهیدپرور بعد از سلام گرم و صمیمانه می خواهم که همچون گذشته جز برای خدا کار نکنید و در یک جمله هدفتان الله و کتابتان قرآن و رهبر و مرجعتان خمینی و شعارهایتان " خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار " باشد موضع نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی ایران را حفظ کنید زیرا در این صورت کشور ما به استقلال کامل می رسد. ما باید مثل حضرت علی ( ع ) باشیم که فرمود ما باید شجاعت اسلامی وقرآنی داشته باشیم ودست مستکبرین را بگیریم و آنقدر فشار دهیم و مشت بر سرتان بزنیم تا تسلیم حق شوند . اینجانب اگر شهادتم را خدا قبول فرماید با شهادت خود پایداری و سازش ناپذیری مکتب و انقلاب خود را اثبات کرده و خواهم کرد به برادران خود توصیه می کنم که چون جمهوری اسلامی ایران به هیچ ابر جنایتی وابسته نیست باید با خوردن کمتر ، استراحت کمتر ، فعالیت بیشتر کرد . حالا که این وصیت نامه را می نویسم هیچ دلبستگی به این دنیای فانی ندارم فقط به امید خدا و برای خدا به جبهه رفتم از تمامی شما می خواهم که دستورات اسلام را مو به مو اجراء کنیدمن بر مبنای یقین از پروردگارم و بدون اشتباه در دینم به سوی جبهه رفتم تا با صدامیان ملعون که به کشور اسلام وقرآن حمله کرده بجنگم و بر پدر و مادر خود عرض می کنم اگر چه برایتان فرزند خوب و شایسته ای نبودم اما عاجزانه خواهش می کنم که با خلوص قلب مرا ببخشیداگر شهادت نصیبم شد صبر و استقامت داشته باشد اما چند سخنی با ملت غیور و شهید پرور ، سفارش اول من این است که من بر مبنای یقین از پروردگارم و بدون اشتباه در دینم به سوی جبهه رفتم تا با صدامیان ملعون که به کشور اسلام وقرآن حمله کرده بجنگم و سفارش دوم این است که ملت ما الان خود را بسازد تا فرد فرد این ملت یک مربی بشوند و اول از خودمان شروع کنیم تا فردا بتوانیم برای صدور انقلابمان و زنده کردن اسلام در کشورهای عربی در هر حال مربی داشته باشیم الان بهترین دانشگاه که از خون هزاران شهید تهیه شده است که همان جبهه باشد داریم و ما باید حداکثر استفاده را از این دانشگاه ببریم سفارش بعدی این است که موقعی که سلاحهای ما به زمین می افتد برای برداشتن آن از یکدیگر سبقت بگیرید و نگذارید خون شهیدان مان پایمال بشود و ما باید هر چه سریعتر و با سرعت عمل بیشتر راهشان را ادامه دهیم که راه همان راه حسین ( ع ) است با اینکه به شماها فرزند شایسته نبودم ولی افتخار کنید که خداوند متعال این قربانی را از شما قبول فرماید . در خاتمه از تمامی برادران ، پدران و مادران و خواهران حزب الله که از توسط من آزار و اذیتی به ایشان وارد شده طلب بخشش می نمایم . والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته 62/ 11/ 20
سرپل ذهاب در غم ما روزها بیگاه شد روزها با سوز ما همراه شد
آزمودم مرگ من در زندگی است چون پسر از این زندگی پایندگی است
در غربت اگر مرگ بگیرد بدن من آیا که کند قبر که دوزد کفن من
به خیاطی بگوئید خوب بدوزد کفن من به غساله بگوئید خوب بشوید بدن من
تابوت مرا جای بلندی بگذارید تا باد برد بوی مرا بر وطن من
منبع : مرکز اسناد آذربایجانشرقی
نظر شما