زندگینامه شهید والامقام قدمعلی عباسی
شهید والامقام قدمعلی عباسی فرزند خلف سیفعلی در سال 1344 در قریه حرکتور در خانواده ای متدین و مذهبی دیده به جهان هستی گشود. شهید در دامان خانواده ای تربیت و پرورش یافت که در زهد و پاکدامنی زبانزد عام و خاص بودند. با سپری نمودن دوران کودکی شهید والامقام به علت نبود امکانات در روستا نتوانست درس بخواند اما از آنجایی که علاقه فراوانی به یادگیری قرآن و نماز داشت با سعی و تلاش فراوان توانست قرآن خواندن را یاد بگیرد.
شهید والامقام برای اینکه بتواند کمک خرج خانواده باشد به کارگری مشغول شد و سعی می کرد تا باری را از دوش خانواده بردارد و خود را سربار خانه و خانواده نسازد. در دوران شکوهمند پیروزی انقلاب اسلامی ایران قدمعلی با آنکه نوجوانی بیش نبود اما به هر طریق ممکن نفت و خشم خود را از رژیم ملعون نشان می داد تا اینکه انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید. شهید از همان دوران بود که ارادت خاصی به امام پیدا کردند و هر وقت بیانات امام را می شنیدند با دقت تمام گوش می داد و با دیدن تمثال مبارک حضرت امام خمینی (ره) اشک شوق بر دیدگانش جاری می شد. می گفت خوشا به حال آنانی که امام را از نزدیک زیارت کردند. ای کاش من هم توفیق حضور در جمع یاران امام را داشتم. روزگار و ایام گذشت تا اینکه جنگ شروع شد. قدمعلی آرام و قرار نداشت و می گفت می خواهم به جبهه بروم و از کشورم دفاع کنم ولی پایین بودن سن این امر را برایش غیرممکن کرده بود تا اینکه به سن و سالی رسید که می توانست به صورت سرباز به جبهه برود.
شهید والامقام شور و شوق خاصی برای حضور در جبهه داشت. جبهه را یک مکان پاک و مقدس می دانست. شهید کم به مرخصی می آمد و بیشتر اوقات را در جبهه می ماند. هر وقت علت امر را جویا می شدیم می گفت: شما چطور راضی می شوید من آرام و راحت در خانه بنشینم و دوستان و همرزمان من در جبهه ها شهید شوند. سرانجام تقدیر بر این بود که قدمعلی در اوج جوانی به آرزوی خود که شهادت در راه اسلام و مسلمین بود نائل گردد. آری او در تاریخ 8/10/1364 در منطقه عملیاتی سومار بر اثر اصابت ترکش به تمام بدن دعوت حق را لبیک گفته و به دیدار سایر شهیدانی رفت که روزی به حال آنان غبطه می خورد. روحشان شاد باد و راهشان پر رهرو.