نامه سردار شهید اصغر علیپور
بسمه تعالی
حضور پدر و مادر عزیزم رسیده و ملاحظه فرمائید.
با سلام به پیشگاه احدیت و منجی عالم مهدی صاحب الزمان و نائب بر حقش امام خمینی و با نثار خالصانه ترین سلام و درودها به ارواح طیبة شهدای اسلام، امیدوارم که حال شریفتان زیر سایة توجهات حضرت احدیت صحت و سالم بوده باشد و امیدوارم که بنده ای خالص برای او باشید. من خیلی دلم می خواهد که همیشه در پیشتان بودم و در خدمت شما ولی از بس که مسئله اسلام با کفر است و جنگیدن با کفر لذا جای عذری نیست و باید همه مان در خدمت اسلام باشیم. باید سعی مان را در انجام تکلیف الهی به کار گیریم و چنان در مقابل توطئه های منافقین و صدام پایداری و استقامت کنیم که از گل گلچین حضرت محمد (ص) باشیم و خودمان برای چیدن باغبان آماده نمائیم. باری همدیگر را بیشتر درک نمائید، سعی کنید با همسایه تان که در واقع امانت امید شما هستند بیشتر مواظبت نمائید و دعاگوی رزمندگان و اسرای عزیزمان باشید. ثریا خواهر مهربانم که موقع آمدن به جبهه شما را ناراحت کردم لذا معذرت می خواهم و استدعا دارم که با زن داداشت مهربان باشی و نکند که خدای نکرده حرفتان شود، می دانم آن دختری نیستی که بچه باشی و مثل بچه ها رفتار کنی، با همدیگر مهربان باشید و رزمندگان اسلام را در نمازهایتان دعا کنید و از اینکه نامه تان به دستم نمی رسد مرا نگران می کند تو که باسواد هستی باید لااقل هفته ای یک بار نامه بنویسی و از حال داداشت باخبر باشی، خوب دیگر عرض قابلی حضور پدر و مادر عزیزم ندارم. سلام مرا به تک تک همسایه ها و عمه ام و صابر رزمی و داود و عموهایم با خانواده شان برسانید و به ناصر حامدی مخصوصاً سلام برسانید و شما را به خدا می سپارم. به خانوادة عبداله- محبوب و خواهرانم سلام برسانید برایشان نامه می نویسم. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار- علیپور 19/8/1364
