فرازی از وصیتنامه شهید داود محمودزاده بنائی
بسم الله الرحمن الرحيم
اي خوش آن روز کزين منزل ويران بروم
راهـت جــان طلبـم از ره جــانـان بــروم
«ان ا... يحب الذين يقاتلون في سبيل الله صفا کانهم بنيان مرصوص»
(خداوند دوست مي دارد آنان را که کارزار مي کنند در راه دينِ خدا؛
در حالي که در معرکه پيکار صف زده گانند گويا
ايشان دژي محکم اند.)
(شهيد نظر مي کند به
وجه ا...)
ما راست قامتان جاودانۀ تاريخ خواهيم ماند. (شهيد دکتر بهشتي)
سپاهيان به فرمان
خداوند دژهاي محکم اند. (نهج البلاغه)
سپاس و نيايش بي کران
خداي را که وجودمان بخشيد و از حيوانيّت مان رهايي داد و به صراط حق راهمان نشان
داد و بر اين رفتن آشنايي قرار داد که بهترين درودها و گرامي ترين سلام ها بر او و
آلش باد.
و با درود بي کران به
امام امت، خميني بت شکن، آن ظلمت شکن شب که انقلابي به ياري خداوند برپا نمود و
تمام جنايتکاران سرخ و سياه جهان را به لرزه درآورد و با درود بيشتر به تمام
رزمندگان، آن عارفان شب و شيران روز که به نداي امام عزيزشان
و به فريادهاي گريان مردم مستضعف جامعه لبيک گفته و عازم جبهه هاي نبرد شدند و در
مقابل صداميان سينه سپر کردند. آفرين بر چنين رزمندگان با ايمان و شجاع و درود
فراوان بر شما مردم حزب ا... و هميشه در صحنه که امام
را ياوريد و اسلام را پشتيبان. اي امت مسلمان و اي کسانيکه اين وصيت من را گوش مي
کنيد بدانيد که به خداي کعبه قسم! من اين راه را راه حق مي دانم و با ميل و اشتياق
خود اين راه را قبول کرده ام و من خود مي دانستم که در اين راه
بايد سر داد و بايد از تمام هستي خود گذشت بايد دنيا را رها ساخت و تمام نفس هاي
شيطاني را زير پا گذاشت، تا اينکه آن هدفي را که در پيش داشتي به آن برسي. ماها
بايد عاشقانه آن راه را برويم تا به آن هدف برسيم. ولي اگر خواستيم آن راه را
برويم به خدا قسم از جان و مال بايد گذشت.
اي ملت مسلمان! اي
کساني که وصيت من را مي شنود! مبادا شيعه علي باشيد و خدا را از ياد ببريد. مبادا
در دنيا غرق شويد و به مستمندان انفاق نکنيد. مبادا موقع غذا خوردن به فکر گرسنه ها نباشيد.
مبادا در اعمالتان خودنمائي کنيد. مبادا شعار دهيد و عمل نکنيد. مبادا آتش جهنم و
فشار قبر را از ياد ببريد و الّا نمي توانيد خود را در آخرت رها سازيد. برادران
مدتها بود که آرزو داشتم سفري به جبهه هاي خونين کرده باشم بلاخره رحمت
الهي شامل حالم شده و توفيق جبهه رفتن را يافتم و به اين دانشگاه که درسش ايثار و
مدرکش شهادت و دانشجويش عاشق ا... و شاگردانش مکتب
حسين و مکتب شهادت مي باشد، بيايم. بار خدايا! توفيق بده؛ تا از بنده هايي باشم که
خود را در مقابل اسلام هيچ مي دانند. بار خدايا! مرا در راه کساني قرار
بده که هميشه به فکر تو هستند. بار خدايا! بيش از اين من را در گناه و گرداب فساد
و آلودگي ها گرفتار مساز.
این امت مسلمان ايران!
عاشقان حسيني! آماده مي شوند تا به لقاء دوست بشتابند و با معشوق خويش ديدار
نمايند. حالا اي کساني که با چشم خود مي بينید و با گوش خود مي شنوید که چطور
رزمندگان در جبهه ها و با چه حالي به خاطر خداوند از جان و مال خود مي گذرند و به
لقاءالله مي پيوندند؛ پس بدانيد که اين دنيا جائي نيست که ما در آن بمانيم. اينجا
جاي گذر است ما در اين جا آمده ايم تا درس هايي بخوانيم و امتحاني بدهيم. واي اگر
آدم از امتحان قبول نشود؛ آن موقع چه پيش مي آيد!؟ واي اگر نامه اعمال آدم را به
دست چپ بدهند، چه مي شود!؟ پس مي گويد: اي کاش نامه عملم را به دستم نداده بودند.
اي کاش نفهميده بودم که حسابم به کجا کشيده است. پس مي گويد: اموال من به فرياد من
نرسيد؛ و تمام آن چيزهايی که مردم را در دنيا گرفتار گناه کرده بود به فرياد من
نرسيد. اما نامۀ عمل مومن را به دست راستش مي دهند با يک سروري فرياد مي زند: اي
دوستان! اي آشنايان! بياييد نامه عمل من را بخوانيد نمازها و روزه ها و انفاق هاي
قبول شدۀ مرا نگاه کنيد؛ من خودم در دنيا به فکر امروز و حساب امروزم بودم. پس
چنين شخصي در خوشبختي و در زندگي آسودهِ جاودانۀ بهشتِ بزرگ خواهد بود. واي بر
احوال کساني که در اين موقع خدا را از ياد
ببرند پس در آخرت آتش جاودان بر حال آنان حاصل خواهد
شد.
اي امت مسلمان ايران!
امام را ياري دهيد؛ و در صحنه حاضر باشيد؛ و در نماز جمعه ها و نماز جماعات و در
دعاهاي کميل و توسل شرکت کنيد و نگذاريد عمرتان هدر برود و اي جوانان دلير و رشيد
و سربازان امام زمان (عج) در اين موقع بشتابيد تا مسئله جنگ حل شود؛
انشاالله.
و اي پدر و مادرم و
برادران من! اگر از من رنجيده ايد اميدوارم که من را حلال کنيد و از شهادت من هيچ
وقت ناراحت نباشيد و صبر کنيد که خداوند با صابران است و اي آشنايان و دوستان که
من را مي شناسيد اميدوارم من را حلال کنيد تا خداوند
از من راضي باشد. ان شاءا... .
به اميد اينکه روزي
پرچم لااله الاا... بر روي کرۀ زمين گسترده و سايه
افکنده شود.
خدايا! خدايا! امام
ما را به درازاي عمر خورشيد نگهدار.
دعايم کنيد؛ که
خداوند اين بنده گناهکار و حقير را ببخشد!
هر که در اين بزم مقرب تر است / جام بلا بيشترش مي دهند.
داوود محمودزاده بنائی
1362/11/25
.
شناسه شهید: متولد تبریز 1347 / شهادت در عراق، جزیره مجنون 1362.12.03 (عملیات خیبر).
منبع : موزه شهدای استان آذربایجان شرقی