فردي با ايمان بود و علاقه به اقامه نماز در اول وقت داشت ، به امام علاقه زيادي داشت و بسيار نيکوکار بود . به والدين خود احترام مي گذاشت و آنان را گرامي مي داشت ...

بسم الله الرحمن الرحیم

زندگي نامه شهيد ابراهيم زارع:

شهيد ابراهيم زارع فرزند عبدالحسين در 18/7/1342 در محله تلخدشت يکي از محله هاي شيراز در خانواده اي متديّن و مذهبي از قشر متوسط جامعه به دنيا آمد . او در محيط پر مهر و محبت و با ايمان پرورش يافت .

پس از طي دوران کودکي در سن هفت سالگي به مدرسه رفت و تا پايان دوره ابتدايي ادامه تحصيل داد و سپس ترک تحصيل کرد و به کار مشغول گرديد .

فردي با ايمان بود و علاقه به اقامه نماز در اول وقت داشت ، علاقه زيادي به امام داشت و بسيار نيکوکار بود . به والدين خود احترام مي گذاشت و آنان را گرامي مي داشت . و مي توان گفت که نان آور خانواده هم بود بسيار با تلاش و فعال بود و با تلاش خود در تأمين هزينه زندگي کمک مي کرد .

با شروع جنگ تحميلي و تجاوز دشمن بعثي به ميهن اسلامي با حمايت  ابرقدرت ها ، منقلب شده بود  و بي قرار  رفتن به جبهه ، تاب نمي آورد و نمي توانست ساکت بماند . با تشکيل کلاس امدادگري در حلال احمر در بيمارستان شهيد فقيهي جهت آموزش و اعزام در اين کلاس ها شرکت نمود و با عزم و اراده اي محکم در  1/4/1361 عازم منطقه جنگي شد .

او در منطقه عملياتي  شلمچه حضور داشت و در 23/4/1361 در مصاف با دشمن دون صفت بعثي  ناجوانمردانه به فيض شهادت نايل گرديد . و خون سرخش زمين گرم خوزستان را لاله گون نمود .

روحش شاد و راهش پر رهرو باد

والسلام .



گزیده ای از وصیت نامه شهید:

پيام من به پدر و مادرم اين است که

اگر حال که به جبهه رسيده ام شهيد شدم ، کسي براي من عزاداري نکند

چون شهيد عزاداري و گريه ندارد گريه را به ياد حسين و علي اکبر حسين بايد کرد از شما حلال بودي مي طلبم

و سپاسگذاري مي نمايم که من را چنان تربيت کرديد که بتوانم در خدمت

حکومت اسلامي باشم .




منبع: مرکز اسناد ایثارگران

برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
ابوالفضل
|
United Arab Emirates
|
۲۳:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۲۵
0
0
من سرباز وی بودم همه جا با هم بودیم در کنار خودم بود که به شهادت رسید. در اون لحظه دنیا روی سرم خراب شد چشمانش را بستم و سر او را بوسیدم 15 دقیقه ای در آغوشش خوابیدم بعد به دنبال کمکی رفتم و ابراهیم را آوردیم. هیچگاه برایم فراموش شدنی نیست. ما مثل داداش بودیم ولی او خدایی شد وما ...
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده