مروری بر زندگی و حیات طیبه شهید دانشجو "امیرحسین اسدی":
نوید شاهد - شهيددانشجو "اميرحسين اسدي" از شهدای دوران دفاع مقدس است. او که دانشجوی سال سوم بود هنرمندی متعهد و عکاسی توانا بود، نوید شاهد البرز در سالگرد شهادتش گذری بر زندگی و سیره طیبه این شهید دارد.
ستاره‌ای از آسمان علم و شهادت

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهيد اميرحسين اسدي در سال 1340 در خانواده‌اي مستضعف در جنوب تهران متولد شد. وي بعد از گذراندن تحصيلات ابتدايي در سال 1355 وارد هنرستان هنرهاي زيباي تهران شد و در سال 1360 از اين هنرستان فارغ آمد.

نقاشی واقعه 13آبان

وي در سال 55 در شرايطي وارد هنرستان شد كه هنوز ظلم و اختناق ستمشاهي به تمام اين مرز و بوم سايه شوم افكنده و هنوز ايران چون آتش زير خاكستر آبستن انقلابي عظيم بود. اين هنرستان همچون تمامي مدارس و ادارات براي دور كردن هنرجويان از مسايل سیاسي روز مورد استفاده دست اندركاران رژيم قرار مي‌گرفت. اما در لابه‌لاي اين فضاي دردآلود كساني در تعارض با سيستم حاكم بر محل آموزش و در انديشه نجات اسلام بودند، اميرحسين هم يكي از آنها بود.

هم‌رزم چمران

سال 57 يعني سال شروع و شكل‌گيري قيام علني مردم بود. شهيد در كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان هم به عكاسي و فيلمسازي مشغول بود. اميرحسين در شروع تظاهرات خياباني بعد از 17 شهريور كه فرماندار نظامي رژيم منفور شاهنشاهی در تهران و شهرستان‌ها مستقر بود، واقعه 13 آبان 57 و شهادت دانش‌آموزان را به‌تصویر کشید و با تكثير آن در و ديوار شهر را رنگي ديگر بخشيد.

او از شروع تا پيروزي انقلاب لحظه‌اي از پا ننشست. بعد از انقلاب و شروع جنگ تحميلي به وسيله جنايتكاران براي مقابله با اين مه جنايات امپرياليسم و نوكرش صدام به همراه ديگر جوانان عاشقانه راه جبهه را در پيش گرفتند. وی بعد از پروژه نهايي خود (تابلوي نقاشي) امتحانات تئوري‌اش را نيمه‌تمام گذاشته و در گروه ستاد جنگ‌هاي نامنظم شهيد چمران در تاريخ هفتم مهر ماه 1360 عازم جبهه جنگ شد و در جبهه كرخه نور به عنوان آرپي‌جي زن وارد جنگ با كفار بعثي شد.

بعد از يك ماه نبرد با دشمن مجروح شد و تير به سمت راست سينه‌اش خورده و دست او را از كار انداخته بود و پزشكان از معالجه دست او نااميد شدند.

او تنها آرزو داشت كه حداقل دو انگشتش كار كند تا اين بار بتواند به جبهه رفته و عكاسی کند و مجاهدت هم‌رزمانش را به تصویر بکشد.

رمز یازهرا و فتح‌المبین

بعد از 5 ماه بستري در بيمارستان به خانه بازگشت. سال 61 نيروهاي نظامي داوطلب مي‌گرفت و جوانان گروهگروه عازم جبهه‌ها مي‌شدند كه او نيز داوطلبانه ثبت‌نام مي‌كند و خود را آماده رفتن به جبهه مي‌كند. او با نام مقدس «يا زهرا» رفت هنگامي كه اين نام مقدس به عنوان رمز حمله در جبهه‌ها بر زبانش جاري مي‌شد سلحشوران اسلام عاشقانه و پرصلابت پيش تاختند و پيروزي را با شهادت در آغوش گرفتند و اميرحسين هنرمند، مبارز و متعهد نيز از اين شقايق‌ها بودكه يك ساعت پس از نيمه شب دومين روز از سال نو از ميان دود و آتش پركشيد و به ستارگان پيوست و بدينسان اين ستاره 21 ساله روز دوم فروردین‌ماه 1361 درجبهه‌هاي نبرد و نصر كنار ديگر ستارگان دشت خونبار خوزستان قرار گرفت.

منبع: پرونده فرهنگی شهدا،اداره اسناد انتشارات، هنری
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده