به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی منتشر می‌شود:
نوید شاهد - رامش یوسفی فرزند جانباز اعصاب و روان و نویسنده کتاب "در انتهای سراب" در گفتگو با خبرنگار نوید شاهد از مضمون کتابش اینچنین می‌گوید: «انگیزه اصلی من از نوشتن کتاب در انتهای سراب، از پدرم نشات گرفته است چرا که من از نزدیک شاهد درد و رنج ناشی از مجروحیت وی بودم و می‌خواستم نسل امروز بداند آرامش امروز را مدیون چه کسانی هستیم.» در ادامه متن کامل این گفتگو را بخوانید.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: ۲۴ آبان آغاز هفته کتاب و کتابخوانی بهانه‌ایست برای گرامیداشت کسانی که با روح خلاق و قلم جادویشان در هر خط از کتابها در حوزه ایثار و شهادت قلم میزنند. نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران در این ایام گفتگوهایی با نویسندگان حوزه ایثار و شهادت ترتیب داده است، از این رو با خانم رامش یوسفی نویسنده کتاب "در انتهای سراب" در ادامه آشنا می‌شوید.

قهرمان زندگی‌ام موضوع نگارشم شد

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: برای شروع، لطفاً خودتان را برای مخاطبان نوید شاهد معرفی کنید.

یوسفی: رامش یوسفی هستم که در چهاردهم دی‌ماه سال 1353 در شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان به دنیا آمدم. تحصیلاتم را تا مقطع کارشناسی ارشد در رشته مشاوره خانواده ادامه دادم. نویسنده رمان‌هایی در حوزه ایثار و شهادت با عناوین: بی‌گناه، ویرانه‌های یک عشق و در انتهای سراب هستم و حدود 10 سال است که نویسندگی را شروع کرده‌ام.

البته پسرم کسری حنیفی با اینکه 15 بیشتر سن ندارد ولی به نویسندگی علاقمند شده و اولین کتابش با عنوان ضربان واژه‌ها روانه بازار شده است.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: نویسندگی را از چه زمانی آغاز کردید؟

یوسفی: از کودکی به نوشتن علاقه داشتم و همیشه در دوران مدرسه در کلاس درس انشا، می‌توانم بگویم انشا من جز بهترین انشاهای کلاس بود. یادم می‌آید در درس انشا معلم ما موضوع انشایی را مطرح کرد که با این عنوان؛ فکر می‌کنید خرمشهری هستید و اکنون آزاد شده است و می‌خواهید برگردید. یادم می‌آید با تمام احساسم انشایی را ارائه دادم که تمام کلاس، تحت تاثیر قرار گرفت و آن روز معلم به من گفت: شما یکی از نویسندگان برجسته خواهید شد. این جمله دنیای بزرگی را برایم رقم زد و انگیزه‌ام بیشتر شد. و نویسندگی را به صورت حرفه‌ای از سال 1389 آغاز کردم و اکنون سه جلد کتاب نوشته‌ام.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: شیوه نگارش شما به چه شکل است؟

یوسفی: اصولاً گفته‌ها و شنیده‌هایی که از اطراف درباره موضوعی می‌شنوم و یا می‌خوانم باعث جرقه موضوعی برای انتخاب موضوع کتابم می‌شود. به طور مثال؛ اولیم کتابم که "بی‌گناه" نام دارد، برگرفته از واقعیتی بود که 15 سال خودم شاهد آن ماجرا بودم. کتاب دوم هم به همین شکل به نگارش درآمد و در مورد کتاب در انتهای سراب، ابتدا قصد داشتم به‌صورت خاطره‌نویسی باشد یعنی از جانبازان و کسانی که در دوران دفاع مقدس حضور داشتند مصاحبه انجام بدهم و روایت‌های آنها را بنویسم، کم کم در حال مصاحبه بودم و تصمیم گرفتم خاطرات را به صورت رمان بنویسم.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: آیا کتاب جدیدی در دست نگارش دارید؟

یوسفی: بله. مجموعه اشعاری دارم که در قالب شعرنو نوشته‌ام و در مرحله چاپ می‌باشد و بک رمان که با موضوع کودکان کار است و انشالله هر چه زودتر به چاپ برسد.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: هدف شما از نوشتن کتاب در حوزه ایثار و شهادت چیست؟

یوسفی: اصلی‌ترین موضوعی که باعث قدم در این راه شد، پدرم بود. ایشان جانباز 20درصد اعصاب و روان بودند و من 14 سال شاهد درد و رنج ناشی از این اتفاق بودم و می‌خواهم ادای دیِن خود را نسبت این نظام مقدس کرده باشم، اول به پدرم و بعد به همه کسانی‌که در دوران دفاع مقدس از جان و مال خود گذشتند تا کشور ما همیشه باقی بماند.

شخصیت اول کتاب من، حاج احمد نام دارد. ایشان یکی از کسانی است که در هرکجای ایران جنگی رخ بدهد حضور فعال و مستمر دارد اگر به کارنامه دلاوری‌های ایشان نگاهی بیندازیم متوجه می‌شویم چه در دوران پیروزی انقلاب اسلامی، چه در دوران دفاع مقدس و چه در دفاع از حرم حضرت‌زینب(س) حضور داشته و دارد و البته از بنده تقاضا کرد که نام واقعی از ایشان برده نشود و همچنان ناشناخته باقی بماند و من بصورت فرضی نام حاج احمد را انتخاب کردم و داستانم را ادامه دادم، بیشتر موضوعاتی که این کتاب دربرمی‌گیرد حاوی خاطرات ایشان است.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: پدر جانباز خود را معرفی نمائید.

یوسفی: پدرم حبیب‌الله یوسفی در سال 1305 در شهرستان اسدآباد از توابع استان همدان چشم به دنیا گشود‌. ایشان کشاورز بود و رزق و روزی ما از راه کشاورزی بدست می‌آمد. پدرم سوادی نداشت ولی وقتی آوازه جنگ را شنید، با اینکه 65 سال سن داشت و البته در آن زمان برادرانم در جبهه حضور داشتند و ایشان مسئولیت خانواده را برعهده داشت ولی تصمیم گرفت که خودش نیز سهمی در این دفاع داشته باشد و وقتی از ایشان پرسیده می‌شد که چرا می‌خواهید در جنگ تحمیلی حضور داشته باشید؟ در جواب به این سوال می‌گفت: وقتی می‌بینم تمام پسرانم برای دفاع از جنگی که بر ما تحمیل شده است حضور دارند، من نیز جایز نمی‌بینم در خانه بمانم. ایشان در منطقه شلمچه بر اثر انفجار تانک دچار موج گرفتگی شد و از ناحیه اعصاب و روان به مقام جانبازی نائل گردید و در سال 1377 بعلت جراحات ناشی از جنگی تحمیلی دارفانی را وداع گفت.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: در مورد داستان کتاب در "انتهای سراب" قدری توضیح بفرمائید.

یوسفی: ابتدا قصد داشتم در قالب خاطره‌نویسی انجام شود ولی کم کم وقتی بیشتر در جریان کتاب قرار گرفتم دیدم نمی‌شود به تعدادی از رزمندگان که در جنگ حضور داشتند پرداخته شود و باید به صورت داستان جوانب بیشتری از جنگ تحمیلی را دربرگیرد. تصمیم گرفتم بصورت کلی به واقع و اتفاقاتی که از سال 1342 نقطه آغاز انقلاب اسلامی تا پایان برچیده شدن پادگان اشرف‌ در عراق است‌. داستان از آنجایی شروع می‌شود که سه دوست هستند و در گذر زمان هرکدام از آنها به سمت و سویی می‌روند و این سه نفر در ابعاد پیروزی انقلاب اسلامی و دوران دفاع مقدس را بصورت وسیع‌تری و موضوعات مختلفی را در چهار منطقه ایران اسلامی بیان کنم که چه اتفاقاتی در ایران اسلامی رخ داده‌است را به قلم بیاورم. از جمله وقایع؛ کربلای 4، درباره شهادت نادر مهدوی در خرمشهر و در راه دفاع از آب‌های خلیج فارس به شهادت رسید. حوادث خرمشهر، پاوه و... به صورت کلی حوادثی را که در طول هشت سال دفاع مقدس رخ داده است را بیان کردم که مخاطبین بیشتر مطلع بشوند‌.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: در حوزه نشر با چه مشکلاتی مواجه بوده‌اید و چه کسانی همکاری کرده‌اند؟

یوسفی: در مورد کتاب در انتهای سراب با مشکل خاصی درباره نشر مواجه نبودم ولی درباره محتویات کتاب که خواننده آن را دنبال کند می‌توانم بگویم کسی مرا کمک نکرد، به این معنی که اگر نویسنده‌ای کتابی بنویسد و فقط خودش بخواند پس نیاز به نوشتن وجود ندارد ولی هدف از نوشتن کتاب آشنا کردن مردم در حوزه‌های مختلف الخصوص حوزه ایثار و شهادت است و مردم بایس کتابهایی که در این حوزه نوشته می‌شود را بخوانند تا باخبر بشوند چه اتفاقاتی در طول هشت سال دفاع مقدس رخ داده است و اکنون وظیفه ما چیست‌. همچنان که رهبر انقلاب در صحبتهایی که فرمودند: متن فاخر در زمینه دفاع مقدس تولید کنید‌ توقع من بعنوان نویسنده این است که حمایت از کتاب صورت بگیرد و در اختیار مردم قرار بگیرد و در این صورت رسالت خود را کامل کرده‌ام.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: حقایق بدون بال و پر دادن به موضوع و در واقع امانتداری چقدر مدنظر شما بوده‌است؟ بفرمائید.

یوسفی: اصولاً حقایق و اتفاقات را باید بدون دخل و تصرف و دقیقاً عین واقعیت و آنچه که رخ داده است بیان شود با شیوه ساده و بی‌طرفانه به رشته تحریر درآورده شود و سعی کرده‌ام حوادث دستخوش تغییرات و ذهن نویسنده نشود و آنچه در حقیقت رخ داده است و مطالبی را که از کسانی که در بطن آن رخداد بوده‌اند و شنیده‌ام من به عینه مطالب را می‌نویسم و سعی کرده‌ام با توجه به اینکه قالب کتابم بصورتی است که می‌شود پر و بال داد ولی هیچگونه زیاده گویی و یا دخل و تصرفی وجود ندارد.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: چقدر سعی دارید کتابهایتان با مخاطب به‌ویژه نسل جدید ارتباط برقرار کند؟

یوسفی: اصولاً نسل امروز از فرهنگ دوران دفاع مقدس و اصول انقلاب اسلامی دور شده‌اند و من در این کتاب و در 2 کتاب دیگرم سعی کرده‌ام که نسل جوان را با واقعیت آشنا کنم و حقیقتی که رخ داده است را به‌صورت روشن و واضح از درد و رنج‌هایی که نسلی که در دوران دفاع مقدس حضور داشت کشیده‌اند آشنا کنم و در واقع تلاش من در حوزه نویسندگی رسیدن به حوزه ایثار و شهادت به نسلی است که دو رویداد مهم ایران اسلامی را ندیده و درکی از آن را ندارد.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: برنامه آینده شما در حوزه نویسندگی چیست؟

یوسفی: نویسندگی یکی از دغدغه‌های زندگی من و بخشی از وجود من است و بسیار علاقمند هستم فعالیتم را در این حوزه گسترش بدهم با اینکه رشته تحصیلی‌ام مشاوره خانواده است و البته مشاوره خانواده به طرقی شنیدن درد و رنج مردمی است که در بستر زندگی‌ قرار دارند و بابت مسئله و موضوعی از آن رنج می‌برند‌. اما نوشتن عشق و علاقه ذاتی در وجود خودم می‌دانم و قصد دارم در آینده قلم به دست بگیرم و بنویسم البته بیشتر تمایل دارم حقایقی را بیان کنم که در اجتماع وجود دارد و هر موضوعات تلخ و غم‌انگیز باشد. اما انگیره نوشتن و بیان دغدغه مردم برای من یک اولویت است منعکس کنم به این امید که خوانندگان کتاب‌های من دلیلی پیدا کند که بهتر و شیوه درستی از زندگی را در پیش بگیرند.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: خاطراتی از پدر جانبازتان برای ما تعریف بفرمائید.

یوسفی: پدرم از لحاظ اخلاق و رفتار بسیار مهربان و تعهدمند بود و هرگز بخاطر ندارم که مرا مورد ماخذه قرار داده باشد. زمانی که در جبهه حضور پیدا کرد روحیات ایشان بخاطر مجروحیت از ناحیه اعصاب و روان بسیار تغییر کرده بود و برای من که پدرم قهرمان زندگی‌ام بود بسیار سخت بود و ما در محله‌ای زندگی می‌کردیم که ابتدا نمی‌دانستند که کسی که دچار موج انفجار می‌شود کنترل بعضی از رفتارش از اختیارش خارج می‌شود و گاهاً مورد تمسخر قرار می‌گرفت و از این بابت من بسیار رنج می‌دیدم. رفته رفته مردم با کسی‌که دچار موج انفجار می‌شود آشنا شدند و انشالله همیشه در صلح زندگی کنیم.

نوید شاهد شهرستان‌های استان تهران: انتظار شما از مسئولین چیست؟

یوسفی: کسانی که جانشان را تقدیم انقلاب اسلامی و اسلام کرده‌اند، من بعنوان یک بانوی ایرانی مدیون قطره قطره خون شهدا و تمام ایثارگرانی می‌دانم که از جانشان گذشتند تا ما در آرامش زندگی کنیم، در حال حاضر عملکرد برخی مسئولین سبب شده است نسل جوان نتواند بدرستی درک از دوران دفاع مقدس داشته باشند و این مسئله برای کسانی که در جنگ حضور داشته و یا به نحوی سهمی در این دوران داشته است بسیار سخت می‌گذرد زیرا شامل خسارتی شده‌اند که قابل جبران نمی‌باشد. امیدوارم مسئولین کشوری برای اقداماتی که انجام می‌دهند با تدبیر و در راستای راه شهدا باشد.

کلام آخر

یوسفی: فکر می‌کنم با نوشتن در حوزه ایثار و شهادت ادای دینی باشد در راهی که مردم شهید پرور ایران اسلام قدم گذاشتند و در این راه تعدادی شهید و تعدادی جانبازی و آزاده تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید و من نیز تلاش می‌کنم سهمی در این آبادانی داشته باشم. از مسئولین انتظار دارم برای تولید و نشر کتب حتماً حمایت صورت بگیرد. از شما کمال تشکر را دارم که در این زمینه فعالیت می‌کنید و یکی از مروجین فرهنگ غنی ایثار و شهادت هستید و آرزوی موفقیت برای شما را دارم.

گفتگو از سعیده نجاتی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده