پنجشنبه, ۰۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۴
شهید "فرزاد ضابط سیار" در نامه‌ای خطاب به برادرش نوشت: «برادر جان مشتاق دیدار شما هستم، انشاءالله فرصتی پیش بیاید و ما همدیگر را ملاقات کنیم.»

به گزارش نوید شاهد شهرستان های استان تهران؛ شهید فرزاد ضابط سیار، یادگار «فرامرز»  و «سکینه» سوم اردیبهشتماه  1349 در شهرستان تهران به دنیا آمد. وی تا پایان دوره راهنمایی درس خواند و سپس به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. این شهید گرانقدر چهاردهم اردیبهشت ماه 1367 با سمت تخریب چی در ماووت عراق بر اثر انفجار مین و قطع پا، مجروح شد و در بیمارستان امام خمینی تبریز به شهادت رسید. مزار وی در بهشت زهرای زادگاهش واقع است.

متنی شیوا از نامه به یادگار مانده از شهید «فرزاد ضابط سیار» را می‌خوانید

بسمه تعالی

پس از عرض سلام به خدمت آقا امام زمان(عج) و نایب بر حق ایشان امام خمینی.

سلامی گرم به گرمی روزهای جنوب کشور و باز هم سلامی به گرمی دوستان که همگی ایشان مشتاق دیدار شما می‌باشند. برادر جان امیدوارم که حال شما خوب باشد و در زیر سایه پر رحمت پروردگار روزگار به سر ببرید.

اگر از احوال ایشان می‌پرسید حال اینجانب خوب می‌باشد و اگر احوال دوستان خود را می‌پرسید همگی آنها خوب می‌باشد و از دوری دوست شما را می‌بوسند و سلامی گرم به خدمت شما می‌فرستند.

آدرس شما را در روز بیست و ششم فروردین ماه ۱۳۶۶ دریافت کردم در یک نامه از طرف خانه که می‌توان گفت خیلی خیلی خوشحال شدم ولی بعلت اینکه پاکت نامه نبود نتوانستم برای شما نامه بنویسم انشالله مرا حلال کنید.

برادر جان مشتاق دیدار شما می‌باشم اما افسوس را نمی‌شود فرستاد، فرصت پیش آید و ما همدیگر را ملاقات کنیم. به امید خدا قرار شده است. روز پنجشنبه اگر شد به مرخصی بروم خیلی خوشحال خواهم شد که شما را در خانه ملاقات کنم‌.

در حدود یک ماه می‌باشد ما در اینجا می‌باشیم کار ما خیلی ساده است ولی باید گفت؛ در حال سادگی خود خیلی خطرناک می‌باشد در روزها در حدود دو ساعت و نیم پست می‌دهیم و در شب نیز حدود دو ساعت نیم پست داریم و در بقیه روز بیکار می‌باشیم.

در این مدت که به اینجا آمده‌ایم یک بار گشت و یک بار کمین و یک بار تامین جاده رفته‌ایم جای شما خیلی خالی بود اینجا ما با احذاب مختلف می‌جنگیم از قبیل کومله و دمکرات و چریکی‌ها فدایان خلق تا در مورد این احزاب حرف‌های زیاد زده‌اند که یکی از آنها که خیلی عجیب می‌باشند در مورد کشتار آنها می‌باشد. بچه‌هایی که اینجا می‌باشند می‌گویند وقتی آنها اسیر می‌گیرند به اندازه قد او زمین را چال می‌کنند و بعد او را طناب محکم می‌بندند و بعد در چاله گذاشته به شکلی سر و گردن آنها بیرون از چاله باشد و بعد دور تا دور آن شن می‌ریزند تا در چگان خودتان به خدمت آن برسد و در مقابل این حرف باز گفته‌اند که در اینجا ما مستقر می‌باشیم در حدود دو سال است که حتی تیری هم شلیک نشده است.

برادر جان سعی کن که دوستان خوب پیدا کنی در میان سربازها همه نوع آدم پیدا می‌شود و در نمازهای خود تغییر نکنید و در دعاهای خود مرا نیز یاد کنید و در نامه‌ای که انشالله برای من می‌نویسید آدرس دقیق خود را بنویسید ولی گویا شما گفته بودید قرار شده است جای شما عوض می‌شود مرا در این مورد با اطلاع کنید. برای پدر جان تلفن بزنید.

به امید روز دیدار یا به امید نامه‌ای دیگر.جواب نامه یادت نرود. خداحافظ / سی‌ام فروردین ماه ۱۳۶۶/ امضا


منبع: مرکز اسناد اداره کل بنیاد شهید شهرستان های استان تهران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده